
تندروها و باز هم تب خودخواهیها!
در روزهای اخیر، موضوع توافق ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی بار دیگر به صحنه جدال جریانهای سیاسی کشور کشیده شده است. برخی چهرههای تندرو با مواضع تند خود علیه این توافق، انتقادهایی را مطرح کردهاند که به باور ناظران، بیش از آنکه مبتنی بر منافع ملی باشد، رنگ و بوی جناحی و سیاسی دارد.
به گزارش روز نو به تازگی، «امیر حسین ثابتی» از چهرههای شاخص جریان تندرو، با اظهاراتی جنجالی مدعی شده است که افرادی که در مسیر دستیابی به توافق نقش داشتهاند، باید محاکمه و تنبیه شوند. هرچند او این مواضع را بهصراحت بیان نکرده، اما مضمون سخنان وی نشاندهنده چنین برداشتی است. در کنار او، سایر جریانهای همفکر نیز تلاش کردهاند با مانور رسانهای بر توافق ایران و آژانس، فضای عمومی را بهگونهای جلوه دهند که این توافق به زیان کشور است. حتی برخی تا آنجا پیش رفتهاند که پای مقایسههای تاریخی و غیرواقعی با پرونده عراق را نیز به میان کشیدهاند.
این در حالی است که کارشناسان یادآور میشوند تمامی توافقات در حوزه سیاست خارجی، بهویژه موضوعات حساس هستهای، صرفاً با تصمیم و تأیید شورای عالی امنیت ملی و در نهایت با نظر و تأکید رهبر انقلاب اسلامی صورت میگیرد. بنابراین، متهم کردن مذاکرهکنندگان یا جریانهایی که در این مسیر گام برداشتهاند، نهتنها مبنای حقوقی و سیاسی ندارد، بلکه در عمل موجب تضعیف فرآیند توافق و کاهش احتمال دستیابی به نتایج مثبت برای کشور خواهد شد.
به باور تحلیلگران، چنین مواضعی بیش از آنکه به منافع ملی بینجامد، در خدمت رقابتهای جناحی و منفعتطلبیهای سیاسی قرار میگیرد. در شرایطی که کشور بیش از هر زمان دیگری نیازمند انسجام داخلی و وحدت نظر برای عبور از چالشهای بینالمللی است، اختلافافکنی و زیر سؤال بردن تصمیمات کلان حاکمیتی، میتواند پیامدهای جبرانناپذیری برای منافع کشور داشته باشد.
از نگاه فلسفی، این جدال را میتوان مصداقی از تعارض «منافع جمعی» با «منافع فردی و جناحی» دانست. فیلسوفان سیاسی از افلاطون تا هابز و روسو بر این نکته تأکید کردهاند که دوام و ثبات یک جامعه در گروی تقدم خیر عمومی بر خواستهای محدود گروههاست. زمانی که منافع جناحی بر منافع ملی غلبه کند، اساس «قرارداد اجتماعی» که پایه همزیستی سیاسی است، سست میشود. در چنین شرایطی، تصمیماتی که باید در خدمت امنیت و پیشرفت جامعه باشد، به ابزار رقابتهای کوتاهمدت سیاسی بدل میگردد.
از منظر تحلیلی نیز میتوان گفت که نگاه تندروها به توافق ایران و آژانس، بیشتر مبتنی بر «سیاست سلبی» است تا «سیاست ایجابی». به جای ارائه راهکار برای ارتقای جایگاه ایران در عرصه بینالملل، رویکرد آنان معطوف به تخریب، اتهامزنی و دلسرد کردن افکار عمومی است. این شیوه اگرچه ممکن است در کوتاهمدت پایگاه اجتماعی محدودی را با خود همراه کند، اما در بلندمدت نتیجهای جز کاهش اعتماد عمومی و تضعیف موقعیت کشور در مذاکرات نخواهد داشت.
کارشناسان هشدار میدهند که تداوم چنین روندی، به معنای فدا شدن منافع ملی در پای رقابتهای جناحی است. در شرایطی که ایران با چالشهای پیچیده اقتصادی، سیاسی و بینالمللی روبهروست، انسجام و عقلانیت بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد.