به روز شده در: ۱۸ آبان ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۴
کد خبر: ۷۲۲۳۷۹
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۳ - ۱۸ آبان ۱۴۰۴

آقایان بحران بی آبی تا چه اندازه به حجاب ارتباط دارد؟!

روزنو :خشک‌سالی پدیده‌ای تازه در جغرافیای ایران نیست؛ مردمان این سرزمین از دو‌هزارو ۵۰۰ سال پیش با کم‌آبی و نوسانات اقلیمی درگیر بوده‌اند. معماری آب‌انبارها، قنات‌ها و حتی دعا‌های مذهبی با مضمون طلب باران و رفع خشک‌سالی، نشانه‌ای از تداوم این چالش در تاریخ ایران است.

بحران بی آبی چقدر با بحران حجاب و روسری ارتباط دارد آقایان؟!

خشک‌سالی پدیده‌ای تازه در جغرافیای ایران نیست؛ مردمان این سرزمین از دو‌هزارو ۵۰۰ سال پیش با کم‌آبی و نوسانات اقلیمی درگیر بوده‌اند. معماری آب‌انبارها، قنات‌ها و حتی دعا‌های مذهبی با مضمون طلب باران و رفع خشک‌سالی، نشانه‌ای از تداوم این چالش در تاریخ ایران است.

به گزارش روز نو با این حال، آنچه امروز در کشور رخ می‌دهد، ابعادی بی‌سابقه یافته است: افت شدید منابع آب زیرزمینی، سوءمدیریت در سدسازی، برداشت‌های بی‌رویه و سیاست‌گذاری‌های نادرست در زمینه آب، که محصول خطا‌های محاسباتی و تخصصی کارگزاران و نهاد‌های تصمیم‌گیر است. با وجود این واقعیت‌ها، بخش درخورتوجهی از جریان اصولگرا تلاش دارد منشأ بحران را نه در سیاست‌های حکمرانی آب، بلکه در «گناه»، «بی‌عفتی» و «اجرانشدن قوانین شرعی» جست‌و‌جو کند.

به بیان دیگر، کمبود بارش در ذهن آنان نه پیامد تغییر اقلیم و تصمیمات اشتباه مدیریتی، بلکه نتیجه مستقیم «کوتاهی مردم در رعایت احکام الهی» یا «سستی دولت در اجرای عفاف و حجاب» تلقی می‌شود. البته بحران خشک‌سالی مدت‌هاست در محافل علمی و تخصصی مورد بحث و بررسی است و به گفته حسین یوسفی، استاد دانشگاه تهران: «در سال‌های اخیر، تغییرات اقلیمی، کاهش بارش‌ها، افزایش دمای میانگین سالانه، بهره‌برداری بی‌رویه از منابع زیرزمینی و نبود یک ساختار یکپارچه مدیریت منابع آب، کشور را در وضعیت بحرانی قرار داده است». به اعتقاد این استاد دانشگاه تهران: «اگر وضعیت فعلی مدیریت منابع آب ادامه یابد، امنیت آب و در نتیجه امنیت غذایی و زیستی ایران در آینده‌ای نزدیک به طور جدی تهدید خواهد شد.

بر‌اساس آخرین گزارش شرکت‌های وزارت نیرو، میزان آب‌های تجدیدپذیر ایران از حدود ۱۳۰ میلیارد مترمکعب در دهه ۱۳۵۰ به کمتر از ۸۵ میلیارد مترمکعب در دهه ۱۴۰۰ کاهش یافته است. این در حالی است که جمعیت کشور طی همین مدت بیش از دو برابر رشد داشته است و تقاضای آب در بخش‌های کشاورزی، صنعت و شرب به صورت فزاینده‌ای افزایش یافته است». او همچنین گفته است: «سرانه آب تجدیدپذیر ایران اکنون کمتر از هزار مترمکعب در سال است که مرز «تنش آبی شدید» را نشان می‌دهد. ظرفیت اکولوژیک منابع آبی کشور با افزایش جمعیت و بحران‌های محیط‌زیستی تحت تأثیر قرار گرفته است. در‌این‌میان خسارت به منابع آب‌های زیرزمینی از شدت بیشتری برخوردار بوده است».

یوسفی با اشاره به اینکه بیش از ۶۰ درصد منابع آب ایران از طریق چاه‌های زیرزمینی تأمین می‌شود، یادآور شد: در سال‌های اخیر، برداشت غیرمجاز یا بیش از ظرفیت از سفره‌های زیرزمینی باعث افت شدید سطح آب و پدیده‌های جبران‌ناپذیری مانند فرونشست زمین در استان‌های مرکزی، اصفهان، فارس، اطراف تهران و خوزستان شده است. یا به قول فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، این روز‌ها «مدیریت آب در ایران دیگر یک موضوع بخشی یا فنی نیست؛ بلکه مسئله‌ای است ملی که زندگی امروز و فردای ما را در بر می‌گیرد.

 منابع آبی کشور به‌ویژه در مناطق پرجمعیت، با فشار مضاعفی روبه‌رو شده‌اند. رشد شهرنشینی، تغییر اقلیم، کاهش بارندگی‌ها و الگو‌های ناصحیح مصرف چهره‌ای تازه به این بحران داده‌اند. در چنین شرایطی لازم است با نگاهی علمی، آرام و درعین‌حال قاطع به سراغ اصلاح مسیر برویم. تهران به عنوان کلان‌شهری با جمعیتی چندین میلیونی در خط مقدم این چالش قرار دارد. تأمین پایدار آب آشامیدنی برای این جمعیت مستلزم برنامه‌ای منسجم، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها و همکاری عمومی است. دولت در ماه‌های گذشته مجموعه‌ای از طرح‌های تکمیلی را برای تقویت امنیت آبی تهران آغاز کرده است؛ از توسعه تصفیه‌خانه‌ها و بازچرخانی پساب، تا نوسازی خطوط انتقال و کنترل هدر‌رفت در شبکه. این برنامه‌ها گام‌به‌گام در حال اجرا هستند و هدف‌شان مقاوم‌سازی تهران در برابر خشک‌سالی‌ها و تغییرات اقلیمی آینده است».

‌سیاست‌زدگی بحران اقلیمی.

اما این نوع نگاه‌های کارشناسی، جایی در نگاه سیاست‌زده منتقدان همیشگی دولت ندارد و برای نمونه، کامران غضنفری، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، در واکنشی تند به اظهارات رئیس‌جمهور درباره لزوم صرفه‌جویی و احتمال جیره‌بندی آب، ریشه خشک‌سالی را به مخالفت‌های دولت با قانون عفاف و حجاب نسبت داد.

 او در سخنانی مدعی شد: «آقای پزشکیان، ریشه بارش‌های کم را در گناهان خودتان ببینید! شما با مخالفت‌هایی که با قانون عفاف و حجاب کردید، مسبب گسترش فساد و فحشا در سراسر کشور شدید. خداوند به واسطه گسترش فساد، برکاتش را کم می‌کند». غضنفری در ادامه حتی راه‌حل بحران را در «تعطیلی نهاد ریاست‌جمهوری» و «خروج هیئت دولت از تهران» دانست و چنین بیان کرد: «اولین کاری که رئیس‌جمهور باید انجام دهد، همین تعطیل‌کردن دولت است؛ چراکه بسیاری از مشکلات کشور ناشی از عملکرد همین دولت و اطرافیان رئیس‌جمهور است». او ضمن اشاره به آیه‌ای از قرآن، کاهش بارش‌ها را نتیجه مستقیم نافرمانی از اوامر الهی دانست و افزود: «اگر مردم تقوا پیشه کنند، خداوند برکات را از آسمان و زمین بر آنها نازل می‌کند.

 اما وقتی جناب رئیس‌جمهور علنا با عفاف و حجاب مخالفت می‌کند، نزول برکات کاهش پیدا می‌کند». در چنین چارچوبی، مسئله‌ای کاملا فنی و زیست‌محیطی، در یک گفتمان سیاسی-اخلاقی تفسیر می‌شود؛ گفتمانی که در آن طبیعت نه محصول تغییرات اقلیمی و مدیریت انسانی، بلکه ابزاری برای تنبیه یا تشویق اخلاقی جامعه است.

از اقلیم‌شناسی تا احکام فقهی

این نوع واکنش البته منحصر به سیاست‌مداران نیست. آیت‌الله علیرضا اعرافی، امام‌جمعه قم، نیز در خطبه‌های نماز جمعه با اشاره به خشک‌سالی شدید، بر «توبه و دعا» تأکید کرد و گفت: «ما با خشک‌سالی سنگین مواجه هستیم، باید توبه کنیم و از خواندن دعای ۱۹ صحیفه سجادیه غفلت نکنیم.... مسئولان هم باید برای حل این مشکلات کمر همت ببندند». اعرافی در کنار دعوت به تلاش و صرفه‌جویی، بعدی معنوی به موضوع بخشید و خشک‌سالی را به عنوان فرصتی برای بازنگری اخلاقی و دینی جامعه تفسیر کرد. هرچند این نگاه با نیت اصلاح فرهنگی و تقویت معنویت بیان می‌شود، اما در عمل، به انحراف از تحلیل علمی مسئله منجر می‌شود؛ چراکه تأکید اصلی از مدیریت منابع و اصلاح سیاست‌ها، به «توبه» و «خواندن دعا» منتقل می‌شود.

بحران آب، قربانی تسویه‌حساب سیاسی

در مجموع، آنچه از این اظهارات برمی‌آید، نوعی تلاش سازمان‌یافته برای سیاسی‌کردن بحران اقلیمی است. خشک‌سالی به ابزاری برای حمله به دولت و تسویه‌حساب جناحی تبدیل می‌شود. به‌جای نقد علمی نظام مدیریت آب، خطبه‌های جمعه و تریبون‌های رسانه‌ای پر می‌شود از هشدار‌های اخلاقی و تفسیر‌های غیرفنی از پدیده‌ای که ریشه در دهه‌ها سوء‌مدیریت، تغییر اقلیم جهانی، و مصرف بی‌رویه منابع دارد. در این رویکرد، «مسئول» از زیر بار پاسخ‌گویی علمی و اجرائی رها می‌شود؛ زیرا مقصر نهایی نه اوست و نه سیاست‌های غلط، بلکه «مردمی که گناه می‌کنند» یا «دولتی که دین را درست اجرا نکرده است». چنین تبیینی، عملا امکان گفت‌وگوی تخصصی و اصلاح ساختار را از بین می‌برد و بحران را از ساحت سیاست‌گذاری به ساحت قضا و قدر سوق می‌دهد.

فرار از مسئولیت

‌خشک‌سالی امروز ایران، بیش از آنکه به آسمان مربوط باشد، به زمین و تصمیمات انسان‌ها وابسته است. تقلیل آن به مسئله اخلاق فردی یا گناه جمعی، نوعی فرار از مسئولیت و حذف علم از معادله حکمرانی است. تجربه تاریخی نشان داده است که راهکار مقابله با بحران خشک‌سالی، تدبیر، سازگاری با اقلیم و بهر‌ه‌مندی از فناوری، صرفه‌جویی و... است، نه با فرافکنی و اتهام. تبدیل بحران آب به میدان رقابت سیاسی، نه‌تنها مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه فاصله میان مدیریت عقلانی و سیاست‌زدگی را بیشتر می‌کند.

تصویر روز
خبر های روز