به روز شده در: ۰۶ آبان ۱۴۰۴ - ۲۱:۳۶
کد خبر: ۷۲۰۵۱۸
تاریخ انتشار: ۰۸:۵۰ - ۰۶ آبان ۱۴۰۴

قالیباف و خط دادن در مجلس یا خط گرفتن؟

روزنو :مجلس این روز‌ها بیش از آنکه یادآور مرکز ثقل قانون‌گذاری باشد، صحنه‌ای از رقابت‌های بی‌امان سیاسی شده است. جریان تندرو که از نخستین روز‌های استقرار دولت پزشکیان کوشید ابتکار عمل را در دست گیرد، اکنون میدان تقابل را از دولت به مجلس کشانده است؛ تقابلی که نتیجه‌ای جز دو‌دستگی، کاهش اعتماد عمومی و تضعیف نهاد‌های رسمی به دنبال نداشته است.

قالیباف و خط دادن در مجلس یا خط گرفتن؟

مجلس این روز‌ها بیش از آنکه یادآور مرکز ثقل قانون‌گذاری باشد، صحنه‌ای از رقابت‌های بی‌امان سیاسی شده است. جریان تندرو که از نخستین روز‌های استقرار دولت پزشکیان کوشید ابتکار عمل را در دست گیرد، اکنون میدان تقابل را از دولت به مجلس کشانده است؛ تقابلی که نتیجه‌ای جز دو‌دستگی، کاهش اعتماد عمومی و تضعیف نهاد‌های رسمی به دنبال نداشته است.

به گزارش روز نو در میانه این فضای ملتهب، محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس، با نطقی که در ظاهر برای دفاع از منافع ملی و وفاق میان قوا ایراد شد، اما در باطن رنگی از حمله به دولت‌های پیشین داشت، خود را در متن این مناقشه قرار داد و همین امر نقد‌های تندی برایش به همراه داشت. او در نطق روز یکشنبه خود ضمن انتقاد صریح از حسن روحانی و محمدجواد ظریف گفت: «مواضع رئیس‌جمهور و وزیر خارجه اسبق ما، دقیقا در شرایطی که مسیر همکاری‌های راهبردی ما با کشور روسیه در حال پیشرفت است، به این مسیر لطمه زدند». قالیباف حتی دیروز هم در مقام دفاع از خود در برابر نقد‌هایی که بابت نطق روز یکشنبه خود داشت، گفت: «وفاق به معنی لاپوشانی اشتباهات و ضعف‌ها نیست»؛ عبارتی که به‌سرعت به تیتر رسانه‌ها بدل شد، اما در عمل، سخنان او نه‌تنها نشانی از وفاق نداشت، بلکه موجی از واکنش‌های سیاسی را در پی آورد.

مخالفان و منتقدانش این موضع را نشانه‌ای از لغزش او به سمت گفتمان تندرو‌ها دانستند؛ همان‌هایی که مدت‌هاست با حملات پیاپی به دولت پزشکیان، صحن مجلس را به میدان شعار و تسویه‌حساب جناحی بدل کرده‌اند.

تندرو‌ها در نقش چالش‌ساز

مجلس دوازدهم از همان آغاز به فعالیت خود با ترکیبی روبه‌رو است که بخش درخورتوجهی از آن را جریان موسوم به پایداری و چهره‌های نزدیک به آن تشکیل می‌دهد. این طیف که از آغاز با ادعای انقلابی‌گری، اما تندروی به سبک و سیاق همیشگی خود وارد مجلس شد، در ماه‌های اخیر تمام انرژی خود را صرف تخریب دولت و القای ناکارآمدی آن کرده است، اما در عمل، این رفتار بیش از آنکه دولت را تضعیف کند، به پیکره مجلس و شخص رئیس آن لطمه زده است.

 قالیباف در ماه‌های نخست دولت پزشکیان کوشید میان دولت و مجلس نوعی هماهنگی حداقلی ایجاد کند؛ همراهی در رأی اعتماد به کابینه و تأکید بر گفت‌و‌گو به‌جای تقابل، بخشی از تلاش‌های او برای فاصله‌گرفتن از دوقطبی‌های مخرب بود، اما همان‌گونه که تجربه سیاسی ایران بار‌ها نشان داده، تندرو‌ها از هیچ فرصتی برای شکستن پل‌های تعامل نمی‌گذرند. این بار نیز آنان با حمله‌های پی‌در‌پی در صحن علنی مجلس و رسانه‌های همسو، مسیر وفاق را به بی‌اعتمادی بدل کردند.

 دراین‌میان قالیباف خود نیز در دام همین بازی جناحی گرفتار شد. نطق اخیر او علیه روحانی و ظریف، در‌حالی‌که می‌توانست به نقد سیاست خارجی از منظر منافع ملی محدود بماند، به‌سرعت از سوی افکار عمومی به عنوان همسویی با تندرو‌ها تفسیر شد. حتی حامیان میانه‌رو او نیز از این سخنان استقبال نکردند.

حمایت‌ها و انتقاد‌ها

سخنان رئیس مجلس، به‌سرعت در شبکه‌های اجتماعی بازتاب یافت و فضای سیاسی کشور را تحت تأثیر قرار داد. مالک شریعتی‌نیاسر، نماینده تهران، در دفاع از قالیباف نوشت: «مواضع رئیس مجلس گلایه‌ای دقیق، مستدل و محکم بود؛ اصلاح‌طلبان شتاب‌زده واکنش نشان دادند». او مدعی شد که اظهارات روحانی و ظریف برخلاف جهت سیاست خارجی دولت کنونی بوده است.

اما در مقابل، واکنش‌ها از دولت و چهره‌های سیاسی مختلف، اغلب حاوی انتقاد بود. سیدمهدی طباطبایی، معاون ارتباطات و اطلاع‌رسانی دفتر رئیس‌جمهور، با یادآوری سخنان ۱۰ روز پیش مسعود پزشکیان نوشت: رئیس‌جمهور با ابراز نگرانی از قطب‌بندی‌های کاذب تصریح کرد «من مسائل خارجی را حل می‌کنم، اما نگران اختلافات داخلی هستم». مجادلات بی‌فایده یکی، دو روز اخیر عمق این سخنان را معنا کرد. مردم تندرو‌ها را دوست نمی‌دارند، دکتر پزشکیان سمت مردم ایستاده است.

در سوی دیگر، احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی، در واکنش به نطق قالیباف پرسید: «چگونه ممکن است صرفا با یک اظهارنظر، مسیر همکاری راهبردی با روسیه دچار لطمه شود؟ در هیچ جای دنیا مواضع مقامات سابق کمترین اثری بر روابط دولت‌ها ندارد». او این ادعا را غیرمنطقی و بیشتر سیاسی دانست تا کارشناسی.

سید‌عطاءالله مهاجرانی، وزیر فرهنگ دولت اصلاحات، نیز در یادداشتی تند، اما کنایه‌آمیز خطاب به دو سوی درگیری سیاسی نوشت: «کودکان پیرنما! جوانان و میان‌سالان کودک‌مانده! سرانجام‌تان مانند همان کودکانی است که سرِ گردو با هم دعوا می‌کردند و رندی گردو را شکست و مغز آن را برد و خورد. یادتان رفته کشور و ملت در موقعیت نه صلح و نه جنگ است؟». این تعبیر شاعرانه، اما تلخ مهاجرانی، تصویری دقیق از وضعیت سیاست در ایران امروز است: نزاعی بی‌پایان بر سر هیچ.

هم‌زمان حسام‌الدین آشنا، مشاور پیشین روحانی، یادآور شد که روحانی «اصلا در هفته‌های اخیر درباره روسیه اظهارنظری نداشته است» و افزود: «جمع‌بستن چین و روسیه در تحلیل‌های سیاست خارجی، نادرست و غیرکارشناسی است». در جبهه اصلاحات نیز واکنش‌ها ادامه یافت. آذر منصوری، دبیرکل حزب اتحاد ملت، حمله قالیباف و تندرو‌ها به روحانی را مصداق «دودکردن سرمایه سیاسی کشور در آتش رقابت‌های بی‌ثمر» دانست و هشدار داد: «اگر مجلس به‌جای نظارت، به صحنه شعار بدل شود، نه‌تنها دولت، بلکه کل نظام تصمیم‌گیری تضعیف می‌شود».

بازتاب در افکار عمومی؛ «تیشه‌ای به پای مجلس»

دراین‌بین آنچه بیش از همه به چشم می‌آید، واکنش افکار عمومی و نخبگان دانشگاهی است. کاربران در شبکه‌های اجتماعی از خود پرسیدند: آیا مجلسی که داعیه وفاق دارد، باید در اوج بحران‌های اقتصادی و اجتماعی، با بازگشت به مناقشات قدیمی، بار دیگر فضای سیاسی را دوقطبی کند؟ از دید ناظران، قالیباف با این نطق نه‌تنها دولت را زیر فشار نبرد، بلکه ناخواسته موقعیت خود در میان نیرو‌های میانه‌رو را نیز تضعیف کرد.

چهره‌ای که در ماه‌های اخیر کوشیده بود با رفتار‌های متوازن خود، فاصله‌ای از رادیکالیسم جریان پایداری بگیرد، اکنون به سبب موضعی احساسی و سیاسی، در کنار همان تندرو‌ها قرار گرفته است. برخی تحلیلگران نزدیک به اصولگرایان نیز با نگاهی انتقادی اذعان کردند «تداوم حملات به دولت پزشکیان» در نهایت به زیان مجلس تمام می‌شود. در فضای عمومی نیز بار دیگر این گزاره تقویت شد که تندرو‌ها در هر لباسی که باشند، چه در دولت، چه در مجلس، به بازتولید بحران می‌پردازند، نه حل آن.

قالیباف در مقام دفاع از خود

یک روز پس از نطق پرحاشیه، قالیباف در شبکه اجتماعی ایکس بار دیگر کوشید موضع خود را توضیح دهد و از اتهام جناحی‌بودن فاصله بگیرد. او نوشت: «وفاق یعنی همراهی قوا برای اتخاذ تصمیمات درست، اما پرچالش؛ تصمیماتی مانند ورود بانک آینده به فرایند گزیر، نه با پیگیری رسانه‌ای بلکه حاصل اراده جمعی نیرو‌های تصمیم‌گیر. وفاق به معنی لاپوشانی اشتباهات و ضعف‌ها نیست». او در ادامه تأکید کرد: «امر ملی باید در هر شرایطی بر امر جناحی مقدم شود». اما منتقدان یادآور شدند که سخنان او در مجلس دقیقا در تضاد با همین شعار بود، زیرا وقتی نام‌بردن از رؤسای جمهور و وزرای سابق به عنوان مقصر در سیاست خارجی کشور، هم‌زمان با دفاع تمام‌قد از روسیه مطرح می‌شود، نتیجه چیزی جز دوگانگی و ابهام در موضع رسمی مجلس نیست.

دولت در مسیر تعامل، مجلس در حاشیه

درحالی‌که دولت پزشکیان تلاش کرده است در فضای خارجی با «دیپلماسی فعال و متوازن» گره‌های روابط منطقه‌ای و بین‌المللی را باز کند، بخشی از مجلس ظاهرا می‌کوشد با دامن‌زدن به حساسیت‌ها و یادآوری پرونده‌های گذشته، دولت را در موضع تدافعی قرار دهد. با این حال، پزشکیان تاکنون از ورود به جنجال‌های لفظی پرهیز کرده و ترجیح داده در مسیر آرامش و کارآمدی حرکت کند. او در جلسات هیئت دولت و سخنان عمومی خود بار‌ها بر پرهیز از دوقطبی‌سازی تأکید کرده است.

از این منظر، رفتار بخشی از مجلس بیش از آنکه نقد دولت باشد، نوعی نبرد درون‌جناحی میان اصولگرایان است؛ نبردی بر سر تفسیر «انقلابی‌گری» و سهم از قدرت. در این میدان، قالیباف که خود را مدافع عقلانیت و ثبات می‌دانست، اکنون هدف همان توپخانه‌ای شده که روزی برایش آتش تهیه فراهم می‌کرد.

در نگاه نخبگان سیاسی، آنچه امروز در مجلس می‌گذرد، نشانه‌ای از بحران بزرگ‌تر در سیاست ایران است: غلبه منطق رقابت جناحی بر عقلانیت نهادی. تندرو‌ها با تصور آنکه با حمله به دولت، پایگاه اجتماعی خود را احیا می‌کنند، عملا موجب فرسایش سرمایه اجتماعی نظام می‌شوند. تجربه دولت‌های پیشین نشان داده است که افراطی‌گری هرگز به سود هیچ جناحی تمام نشده و در نهایت، نهاد‌های رسمی و اعتماد عمومی قربانی اصلی بوده‌اند.

 در این‌میان، قالیباف نیز از قاعده مستثنا نیست. او که زمانی می‌کوشید چهره‌ای عمل‌گرا و ملی از خود ارائه دهد، امروز در میانه بازی‌ای قرار گرفته که قواعد آن را تندرو‌ها تعیین می‌کنند.

 حمله به روحانی و ظریف، و در ادامه حملات پی‌درپی به دولت در صحن حتی با نیت بازتعریف وفاق، عملا به تضعیف تصویر متوازن رئیس مجلس انجامید و فرصتی طلایی برای جریان‌های رادیکال فراهم کرد تا خود را «نماینده حقیقی اصولگرایی» معرفی کنند. از سوی دیگر، تداوم چنین روندی در صحن مجلس به بی‌اعتباری این نهاد نزد افکار عمومی منجر خواهد شد. هنگامی که مردم شاهدند بخش عمده وقت مجلس صرف جدال‌های سیاسی و لفظی می‌شود، نه تصویب قوانین مؤثر بر زندگی روزمره‌شان، طبیعی است که احساس بی‌اعتمادی و بی‌تفاوتی درباره سیاست را در خود تقویت کنند.

هشدار درباره فرسایش سرمایه اجتماعی

در نهایت، نزاع اخیر نه بر سر روسیه است، نه بر سر روحانی یا ظریف. اصل ماجرا، نوع مواجهه سیاست‌مداران با منافع ملی است. وقتی تندرو‌ها می‌کوشند با القای دوگانه‌های کاذب، «انقلابی و غیر‌انقلابی»، «ضد‌غرب و غرب‌زده»، فضای تصمیم‌گیری را به میدان رقابت جناحی بدل کنند، نه‌تنها دولت، بلکه کل ساختار سیاسی درگیر بحران اعتماد می‌شود. قالیباف شاید در ظاهر همچنان از «وفاق» سخن بگوید، اما واقعیت این است که مجلس امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازگشت به منطق گفت‌و‌گو و عقلانیت است.

 اگر رئیس مجلس نتواند فاصله خود را از جریان‌های تندرو حفظ کند، هم اعتبار نهاد قانون‌گذاری آسیب می‌بیند و هم فرصت‌های تعامل ملی از دست می‌رود. تجربه ماه‌های گذشته نشان داده است که افراطیون، نه دولت را تقویت می‌کنند و نه مجلس را. آنان فقط میدان سیاست را به صحنه منازعه دائمی بدل می‌سازند؛ منازعه‌ای که محصول نهایی آن چیزی نیست جز تضعیف سرمایه اجتماعی، بی‌اعتمادی عمومی و شکاف‌های تازه میان نیرو‌های رسمی کشور.

قالیباف در تلاش است با حفظ چهره‌ای عقلانی و ملی، مجلس را از ورطه رادیکالیسم نجات دهد؛ اما تا زمانی که تندرو‌ها بازی جناحی خود را بر صحنه حاکم کرده‌اند و «وفاق» را به ابزار تسویه‌حساب سیاسی فروکاسته‌اند، هر حرکت او در نهایت به سوی همان قطب‌بندی بازمی‌گردد که خود از آن پرهیز می‌دهد. در‌این‌میان زیان نهایی نه متوجه دولت و نه یک جناح خاص، بلکه متوجه نهاد سیاست و اعتماد مردم به آن است؛ همان سرمایه‌ای که هر روز اندکی از آن فرو می‌ریزد.

تصویر روز
خبر های روز