
ایران با عدم شرکت در اجلاس شرم الشیخ دست به خودسانسوری زد؟
رهبران حدود ۲۰ کشور دیروز به میزبانی عبدالفتاح سیسی، رئیس جمهور مصر، به شرم الشیخ رفتند. نشستی که ترامپ میگوید مدیریت میهمانها به عهده مصر بوده، اما برخی از رسانههای غربی میگویند مهمانان با نظر رئیس جمهور آمریکا انتخاب شدهبودند. آمریکا در نهایت تصمیم گرفت که برخی دیگر از کشورها را در لیست دعوتیها گنجاندهشوند. در میان نامهایی که به فهرست اضافه شدند، نام ایران هم به چشم میخورد.
به گزارش روز نو دعوتی که از سوی رئیس جمهور مصر از مسعود پزشکیان، رئیس جمهور اسلامی ایران شدهبود و ایران آن را نپذیرفت و مجددا دعوتنامهای برای حضور سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران ارسال شد، که این دعوت نیز از سوی جمهوری اسلامی ایران پذیرفتهنشد.
تهران در نشستی خود را حذف کرد که یکی از بزرگترین گردهماییهای کشورهای جهان پس از جنگ جهانی دوم به حساب میآید، ناظران معتقدند که تصمیم تهران بر عدم مشارکت در نشست شرم الشیخ خلاف مصلحت و منافع ملی بود و تهران خود را در گوشه رینگ جامعه بینالملل قرار داد. عدهای از تحلیلگران معتقدند ضمن آنکه با شرکت نکردن در این نشست دستاوردهای ۴۰ سال مبارزه برای آزادی فلسطین را از کف دادهایم و موازات آن نیز فضا را برای امنیتیتر کردن کشور ایران در منطقه و جهان فراهم خواهیم کرد. این روزها کشورها از ارمنستان تا جمهوری آذربایجان از گروه حماس و تا رژیم اسرائیل تا احمد الشرع با یکدیگر در حال سازش و مصالحه هستند، اما تهران همچنان در وضعیت معلق نه جنگ نه مذاکره، زیر سایه تحریم قرار گرفته است.
نشست صلح با حضور ۲۰ کشور و غیبت ایران
نشست شرم الشیخ که برای امضای توافق صلح غزه پس از دوسال جنگ روز دوشنبه با حضور رهبران۲۰ کشور منطقهای، فرامنطقهای و جهانی برگزار شد. کشورهایی که در این نشست حضور داشتند؛ از جمله آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد، کییر استارمر، نخست وزیر بریتانیا، امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه، ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، فردریش مرتس، صدراعظم آلمان، جورجا ملونی، نخستوزیر ایتالیا و شماری دیگر از مقامهای بلندپایه کشورها هستند. همچنین مقامات کشورهای جنوب خلیج فارس نیز در این نشست حضور خواهند داشت.
ایران پس از اجلاس دوحه درباره غزه که بزرگترین اجماع جهان اسلام و عرب بود اینبار حضور در این نشست را به دلیل حضور آمریکا و احتمالا حضور نتانیاهو نپذیرفت. سیدعباس عراقچی یکشنبه شب در بیانیهای اعلام کرد: «ایران از دعوت رئیسجمهور السیسی برای حضور در نشست شرمالشیخ سپاسگزار است. با وجود تمایل به تعاملات دیپلماتیک، نه رئیسجمهور پزشکیان و نه من، نمیتوانیم با کسانی وارد تعامل شویم که به مردم ایران حمله کردهاند و همچنان ما را تهدید و تحریم میکنند.»
اسماعیل بقائی نیز درباره غیبت ایران در نشست شرم الشیخ دیروز در نشست خبری گفت: «دعوتنامهای از سوی رئیسجمهور مصر خطاب به رئیسجمهور دعوت کردیم و تصمیمی که گرفته شد توضیح دادیم. همه جوانب امر با دقت بررسی شد در جلسات کارشناسی هم در وزارت خارجه و بیرون از وزارت خارجه و ابعاد مثبت و منفی شرکت یا عدم شرکت سنجیده و نهایتا به تصمیمی که مصالح و منافع کشور را تأمین کند رسیدیم و اعلام شد.» پس از بیانیه عراقچی؛ انتقادها به غیبت ایران چشمگیر بود. فعالان سیاسی در شبکه ایکس (توئیتر سابق) دلایل عراقچی برای غیبت در این نشست را توجیه خوانده و نوشتند که این یکی دیگر از فرصتهایی بود که ایران از دست داد.
مهم این است که ایران این دعوت را با خشم و عصبانیت رد نکند
در همین زمینه کوروش احمدی گفت: «من قطعا موافقم که ایران در این اجلاس شرکت کند. البته صرف اینکه از ایران برای شرکت در این اجلاس دعوت شده، امر مهمی است. دهها رئیس کشور از سراسر جهان قرار است در این کنفرانس شرکت کنند و قرار است در آن موضوعات اساسی و مهمی در ارتباط با آینده فلسطین و آینده منطقه مورد بحث قرار گیرد.»
مشخص شد که بنیامین نتانیاهو، به رغم دعوت دونالد ترامپ در این نشست شرکت نکرد. کوروش احمدی تاکید کرد: «به هر حال اگر ایران نتواند در سطح بالا در این نشست شرکت کند، شرکت در سطحی پائین حتما مفید خواهد بود و مهم این است که ایران این دعوت را با خشم و عصبانیت رد نکند.»
این دیپلمات پیشکسوت کشورمان در ادامه با اشاره به این دعوت و پیام اسرائیل به روسیه گفت: «ترامپ به ثبات و کاهش تنش در منطقه خاورمیانه نیاز دارد تا بتواند بر چین که اولویت اولش است متمرکز شود. در این رابطه، ترامپ ترجیح میدهد که بلکه ایران را اندکی از چین و از روسیه دور کند. در این زمینه دعوت از ایران برای شرکت در نشست شرم الشیخ و پیام نتانیاهو از طریق پوتین به ایران را نباید از نظر دور داشت.»
آقای رئیس جمهور اگر نیویورک از کف رفت، شرم الشیخ را دریابید
محمد مهاجری نیز در یادداشتی مشترک با محمد قوچانی نیز نوشت: «اگر دعوت از جمهوری اسلامی ایران برای حضور در اجلاس شرم الشیخ برای حل مساله فلسطین جدی باشد باید گفت ایران نباید این فرصت تاریخی را از دست دهد.» در این یادداشت آمدهاست: «جمهوری اسلامی ایران میتواند با تحفظ کامل به لحاظ حفظ راهبرد خویش از این فرصت برای محکومیت اسرائیل در یک فرایند حقوقی بهره ببرد بدون آنکه مقاومت فلسطین به عنوان یک جنبش استقلال طلب را تضعیف کند بلکه در تداوم راهبرد هوشمندانه حماس که بهانه را از ترامپ خودشیفته گرفته و نتانیاهو را در کنج تاریخ قرار داده است، باید آن را به کارزاری علیه اسرائیل بدل کند.»
مهاجری و قوچانی نوشتند: «این حضور با راهبرد مذاکره غیر مستقیم ایران که قرار بود در قالب ۵+۱ در نیویورک با ویتکاف در حضور شرق و غرب گفتوگو کند هم تضاد ندارد. بلکه حتی فراتر از آن به معنای پیوند منافع ملی ایران و منافع منطقه و منافع جهان است و موجب تقویت روابط ما با اعراب به خصوص مصر و عربستان میشود که ظاهرا در کنار ترکیه دوستان تازه ما در برابر اسراییل هستند و به هیچ وجه خواستار تضعیف بیشتر ایران نیستند.»
این یادداشت ادامه میدهد: «فرض کنید بخواهیم به شیوه سعید جلیلی در این اجلاس بیانیه بخوانیم یا با استفاده از حق تحفظ درباره بیانیه احتمالی پایانی موضع گیری کنیم، باز هم از حذف خود به دست خود بهتر است.»
این دو تحلیلگر تاکید کردند: «ما میدانیم که پیام اخیر اسرائیل به پوتین محصول وفاق ملی، بازدارندگی موشکی و ترکیب میدان و دیپلماسی ایران است. برای حفظ این سرمایه اجتماعی نباید هیچ صحنهای را ترک کنیم تا ملت ایران بداند همان طور که دبیر شورای عالی امنیت ملی اخیرا در جمعی از روزنامه نگاران گفتهاند حاکمیت از هیچ فرصتی برای جلوگیری از جنگ غفلت نمیکند، گرچه ایران از جنگ هم نمیهراسد.» در ادامه یادداشت آمدهاست: «با این راهبرد و ابتکار در نهضت مقاومت بدون ذرهای خدشه در جنبش استقلال طلبی فلسطین میتوان یکی از بهانههای پرونده هستهای ایران بلکه مهمترین آن را از بین برد.»
قوچانی و مهاجری تاکید کردند: «ایران هراسی موجود محصول ادعای اسرائیل است که توان هستهای ایران را خطری برای موجودیت خود میداند که بر اساس موضع رسمی ملت و دولت ایران بی اساس است و حتی رهبری ایران به صراحت با ساخت سلاح هستهای از یک سو و به دریا ریختن یهودیان از سوی دیگر مخالفت کردهاند و راه حل نهایی را رفراندوم دانستهاند. چرا این بهانه را در شرم الشیخ از روی میز برنداریم؟! آقای رئیس جمهور اگر نیویورک از کف رفت، شرم الشیخ را دریابید.»
نپذیرفتن دعوت آمریکا، یعنی تمایل به ماندن ذیل فصل هفتم منشور»
قبل از اینکه وزیر خارجه کشورمان تصمیم ایران بر عدم حضور در نشست شرم الشیخ را اعلام کند حمید ابوطالبی مشاور دولت یازدهم و دوازدهم و دیپلمات اسبق کشورمان نیز در پیشنهادی به تیم دیپلماسی کشورمان در شبکه ایکس نوشت: نپذیرفتن دعوت آمریکا، یعنی تمایل به ماندن ذیل فصل هفتم منشور جناب آقای دکتر پزشکیان، رئیسجمهور محترم؛ ایالات متحده آمریکا از جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در اجلاس شرمالشیخ دعوت کرده است و ظاهراً ایران اعلام کرده که این دعوت در شورای عالی امنیت ملی بررسی میشود. صرف ورود این موضوع به سطح شورای عالی امنیت ملی، خود نشانهای از تغییر و تحول در شیوه تصمیمسازی در سیاست خارجی کشور و درک شرایط خطیر کنونی است. این دعوت، حتی در شرایط قطع روابط رسمی، نشانهای مثبت و قابل استقبال است؛ چرا که بیانگر تمایل به بازگشت به گفتوگو و تعامل سازنده میباشد. اگر چنین بررسیها و استقبالها ادامه یابد، میتوان انتظار داشت که دعوتهای بعدی، از جمله دعوت به واشنگتن و تهران، نیز در همان چارچوب بررسی و پیگیری شود و مسیر «گفتوگوهای مستقیم و جامع» گشوده گردد.»
مشاور پیشین رئیس جمهور اسلامی ایران نوشت: «ایران بیش از چهار دهه هزینه سنگینی برای آرمان فلسطین پرداخته است. اکنون که بحران غزه رو به پایان است و کشورهای اسلامی به سمت تشکیل دولت فلسطین در سرزمینهای اشغالی حرکت میکنند، نقشآفرینی ایران باید پررنگتر از همه و همیشه باشد. زیرا ملت ایران نمیتواند در این مدت طولانی هزینه حمایت از فلسطین را پرداخته باشد و در زمان حصول نتیجه، نقشی نداشته باشد. افزون بر این، با توجه به پذیرش شرط عدم حضور در دولت آینده فلسطین از سوی حماس و تحویل سلاحهای خود، طبیعی است که سیاست ایران تمرکز خود را بر نیروهای حاضر در آینده فلسطین قرار دهد.»
ابوطالبی تصریح کرد: «لذا چنانکه تا کنون بزرگترین تضاد ایران در چهار دهه گذشته بر محور نابودی اسرائیل تعریف شده بود، اکنون بزرگترین دستاورد آن باید در قالب مشارکت سازنده در روند صلح و تشکیل دولت فلسطینی تعریف شود. ایران باید در اجلاس شرمالشیخ حضور یافته و اعلام کند که در صورت تشکیل دولت مستقل فلسطینی و تحقق صلح عادلانه، آماده است به درخواست فلسطینیان در سیاستهای منطقهای خود بازنگری کند. ایران بهتازگی، و در دولت جنابعالی، ذیل ماده ۴۱ فصل هفتم منشور قرار گرفته و بهعنوان تهدیدی برای صلح و امنیت بینالمللی شناخته شده است. اکنون شرایطی به وجود آمده که رئیسجمهور آمریکا، همین کشورِ قرارگرفته ذیل فصل هفتم را برای اجلاس صلح در مصر دعوت کرده است.»
او نوشت: «معنای استراتژیک این دعوت روشن است: آمریکا تصمیم گرفته سیاست خود در قبال ایران را تغییر دهد - تحولی بزرگ در ساختار منطقهای. ازاینرو، زمان آن رسیده است که ایران نیز پس از چهار دهه پرداخت هزینههای سیاسی، امنیتی و اقتصادی سنگین در حمایت از آرمان فلسطین، سهم و جایگاه جدید خود را در عرصهی صلح بهدست آورد. نقش ایران نباید صرفاً در مرحلهی مقاومت تعریف شود؛ بلکه باید در مرحلهی بازسازی و دولتسازی فلسطین و در فرایند صلح منطقهای نیز حضور داشته باشد. اگر ایران از این مرحله کنار بماند، تمام سرمایهگذاریهای راهبردیاش در محور مقاومت، بدون دستاورد سیاسی ملموس برای آینده منطقه و ملت ایران باقی خواهد ماند.
در مقابل، مشارکت فعال ایران در روند صلح، میتواند جایگاه منطقهای کشور را تثبیت کرده و آن را از بازیگرِ هزینهپرداز و تهدیدِ صلح، به بازیگرِ تأثیرگذار و حامیِ صلح تبدیل کند. بدینترتیب، همانگونه که در هزینههای فلسطین شریک بودیم، باید در منافع صلح آن نیز سهیم باشیم؛ زیرا هر سیاستی که فایدهی حاصل از چهل سال هزینه را نادیده بگیرد، در حقیقت به معنای واگذاری سرمایهای تاریخی بدون بازگشت است. پذیرش دعوت دونالد ترامپ و حضور در اجلاس مصر، حداقل به معنای شکستنِ وضعیت فصل هفتم و بازگشت به جامعه بینالمللی است؛ و نپذیرفتنِ آن، دقیقاً به معنای تداوم انزوا ذیل فصل هفتم، تنهایی ایران در نظام جهانی، و رفتن به سمت خطرهای بزرگتر.»
با این رویه هیچ جنگی در جهان پایان نخواهد گرفت
ابوطالبی پس از جواب ایران مبنی بر عدم حضور در نشست صلح در شرم الشیخ در توئیتی دیگر خطاب به رئیس جمهور و وزیرخارجه نوشت: «جناب آقای رئیسجمهور محترم، ظاهراً جنابعالی دعوت برای حضور در اجلاس مصر را رد کردهاید؛ و وزیر خارجهتان در خصوص آن نوشته است: “ایران از دعوت رئیسجمهور السیسی برای حضور در نشست شرمالشیخ سپاسگزار است. با وجود تمایل به تعاملات دیپلماتیک، نه رئیسجمهور پزشکیان و نه من، نمیتوانیم با کسانی وارد تعامل شویم که به مردم ایران حمله کردهاند و همچنان ما را تهدید و تحریم میکنند. ” اگر آنچه میفرمایید درست باشد، هیچ جنگی در جهان پایان نخواهد گرفت؛ هیچ مخاصمهای هرگز تمام نمیشود، و انسان ناگزیر خواهد بود در چرخهای بیپایان از خشونت زیست کند.
حال آنکه فلسفهی دیپلماسی، دقیقاً برای شکستن همین چرخه است؛ برای آنکه دشمنیها پایان یابد، نه آنکه تداوم پیدا کند. اگر در زمان جنگ ایران و عراق جنابعالی بر سر کار بودید، شاید ما هنوز با عراق در حال جنگ بودیم. قرار بود از عربستان نگذریم، اما گذشتیم؛ قرار بود با صدام صلح نکنیم، اما کردیم. تاریخ سیاست ایران، تاریخ عبور از جنگ با تدبیر است، نه ماندن در میدان آن؛ و اگر قرار باشد نگاه امروز شما معیار باشد:
حماس اکنون به آرمان فلسطین خیانت کرده است، مذاکره با اسرائیل تابو بود و دیپلماسی پلید، کشتار باید ادامه مییافت، و نابودی غزه اخرالزمانی میشد؛ و
ایران نیز که دوباره در دوران دولتتان به چاه فصل هفتم منشور افتاده است، هرگز از آن خارج نخواهد شد؛ و ما برای همیشه «تهدیدی برای صلح» باقی خواهیم ماند، نه «شریکی برای آن».
البته این نیز میگذرد!»
ابوطالبی ادامه داد: «جناب آقای وزیر امور خارجه، بیتردید در زمان کارشناسیتان در وزارت امور خارجه، به خاطر دارید که در روزهای پرالتهاب مذاکرات مربوط به قطعنامهی ۵۹۸، در آن وزارتخانه چه دودستگی بزرگی حاکم بود؛ عدهای، چون جنابعالی، خواهان ادامهی جنگ و خائن دانستن مذاکرهکنندگان با عراقی بودند که آن همه جنایت کرده بود - با همین استدلالها؛ و در مقابل، کسانی بودند که میکوشیدند به جنگی خانمانسوز که ملت ایران را فرسوده بود، پایان دهند. در صورت حاکم شدن نظرات جنابعالی، شما اکنون به جای سفر به بغداد، باید به جبهههای جنگ سر میزدید! شاید امروز نیز همان دو راه پیش روی ماست: ماندن در میدان، یا بازگشت به عقلانیت دیپلماتیک؛ حامیان جنگ در یک سو، و طرفداران دیپلماسی در سوی دیگر. شاید تاریخ دوباره در حال تکرار است.»
امان از شرم حضور
حسام الدین آشنا مشاور سیاسی دولت یازدهم و دوازدهم نیز در توئیتی کوتاه در شبکه ایکس تنها به یک جمله بسنده کرد و نوشت: «امان از شرم حضور!»
جناب رئیس جمهور یادتان میآید؟
فیاض زاهد استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائیل سیاسی نیز در شبکه ایکس نوشت: «جناب رئیس جمهور پزشکیان! سلام یادتان است در آن چهارشنبه پس از جنگ به شما عرض کردم در حیاتیترین دوران زندگی خود و چه بسا ایران بسر میبرید؟ پاسخ دادید میدانم. تصمیم در باره شرم الشیخ یکی از آن روزهاست. ما را روسفید کنید.»
وقتی که خشم بجای عقل، مبنای تصمیمگیری باشد
عماد الدین باقی فعال اصلاحطلب نیز در شبکه ایکس نوشت: وقتیکه خشم بجای عقل، مبنای تصمیمگیری باشد وزیر خارجه:نمیتوانیم با کسانی وارد تعامل شویم که به مردم ایران حمله کردهاند وهمچنان ما را تهدید و تحریم میکنند. بزرگوار این منطق، نوعی دور و تسلسل باطل دارد. وقتی بدون حضور شما برای منطقه برنامهریزی کردند آنوقت خطرجنگ و تهدید بیشتر خواهد شد و حضور شما ولو درسطح پایین، برای پیشگیری از آن لازم بود. درست است که برای دفع خطر باید قدرتمند شد، اما بجز اینکه قدرتمند شدن به اقتصاد قوی، تعامل جهانی و فناوری نیاز دارد طرف مقابل هم خودش را قدرتمند میکند. قدرتمند شدن به تنهایی کافی نیست. عقل حکم میکند از دیپلماسی نیز بعنوان ابزاری برای قدرتمند شدن و دفع تهدید استفاده شود. ویتنامیها درحالیکه بمباران میشدند و با آمریکاییها جنگ چریکی میکردند مذاکره صلح انجام میدادند. این رویه بسیاری ازکشورها و ملتها برای مقابله با جنگ وتجاوز قدرتهای سلطهگر بوده است. فرصت سوزی دیگری به زیان منافع ملی...»
به خاطر نسل آینده
صادق زیباکلام استاد دانشگاه و تحلیگر مسائل سیاسی نیز در شبکه ایکس نوشت: «جناب پزشکیان اگر ایران به شرم الشیخ دعوت شده، شما را بخدا و بخاطر سعادت نسلهای آینده و آینده ایران، این فرصت تاریخی را از دست ندهید و در آن کنفرانس شرکت کنید. یکروزی بالاخره سیاست خارجی ما بجای ایدئولوژی-محور، میبایستی منافع ملی-محور شود. این گام تاریخی را برای آینده ایران بردارید.»
فقط در این سه حالت در شرم الشیخ شرکت کنید
دیاکو حسینی تحلیلگر و کارشناس مسائل بین الملل یکی از مخالفان حضور ایران در نشست شرم الشیخ بود که در شبکه ایکس نوشت: وقتی در اجلاس شرم الشیخ شرکت کنید که آماده باشید: ۱. به ترامپ بابت بمباران ایران، جایزه بدهید. ۲. طرح بیست مادهای صلح نوشته شده توسط آمریکا و اسرائیل را تایید کنید. ۳. بر این ادعای ترامپ که ایران به «پیمان ابراهیم» خواهد پیوست، صحه بگذارید.»
نشست شرمالشیخ میتواند آغاز تازهای باشد
رضا نصری حقوقدان بین الملل نیز در شبکه ایکس نوشت: «میتوان آن را فرصتی تاریخی برای جبران اشتباهی دانست که ایالات متحده پس از جنگ نخست خلیج فارس، با کنار گذاشتن ایران از کنفرانس مادرید در سال ۱۹۹۱، مرتکب شد. حذف ایران از روند مادرید، نتیجه محاسبات نادرست و کینههای سیاسی بود. در واشنگتن، ذهن تصمیمگیران همچنان درگیر خاطره انقلاب و بحران «گروگانگیری» بود، و همین نگاه گذشتهمحور باعث شد نقش واقعی ایران در معادلات منطقه نادیده گرفته شود. ایران بهاشتباه بازیگری حاشیهای تلقی شد، در حالی که موقعیت ژئوپلیتیکی، ظرفیتهای اقتصادی و نفوذ سیاسی آن، حذفش را از هر معادله امنیتی یا سیاسی غیرواقعبینانه میکرد.
این تصمیم، فرصت تاریخی برای شکلگیری نظمی واقعبینانه و پایدار را از میان برد و منطقه را وارد چرخهای از تنشها و رقابتهای فرساینده کرد که آثار آن تا امروز ادامه دارد. در واقع، کنار گذاشتن ایران از معادلات پساجنگ، نظم منطقهای را از همان ابتدا ناقص ساخت و راه را برای ترتیباتی ناپایدار و شکننده هموار کرد. اکنون، پس از سه دهه، نشست شرمالشیخ میتواند آغاز تازهای باشد. هیچ سازوکار پایداری برای ثبات و امنیت در خاورمیانه بدون حضور ایران شکل نخواهد گرفت. اگر دعوت از ایران به این نشست تأیید شود، شایسته است کشور با درک اهمیت این لحظه تاریخی، از فرصت پیشآمده برای طرح دیدگاههای خود و اعمال نفوذ در طراحی معادلات جدید بهره گیرد. در مقابل، غیبت ایران میتواند به شکلگیری ترتیباتی بینجامد که نه به سود ایران، نه به سود مردم فلسطین، و نه به سود مردم منطقه خواهد بود.»
مشارکت ایران در هر سطحی برای جلوگیری از انزوای ایران مفید است
محسن عبداللهی حقوقدان بینالملل نیز در شبکه ایکس نوشت: «هرچند صلح ۲۰ مادهای ترامپ ناعادلانه است و حق تعیین سرنوشت فلسطینیان را نادیده میگیرد، اما از سودای باطل نتانیاهو هم فاصله دارد. اگر به ادعای ترامپ ایران در تحقق این صلح همکاری داشته و بتبع به نشست شرمالشیخ دعوت شده مشارکت ایران در هر سطحی برای جلوگیری از انزوای ایران مفید است.»
بقائی: نفوذ ایران در منطقه فراتر از حضور در یک نشست بینالمللی است
به گزارش خبرآنلاین پس از واکنش فعالان سیاسی در فضای مجازی و رسانهها اسماعیل بقائی سخنگوی وزارت خارجه به انتقادها درباره تصمیم عدم حضور ایران در نشست شرم الشیخ در نشست خبری پاسخ داد و گفت: نفوذ ایران در منطقه فراتر از حضور در یک نشست بینالمللی است.
بقائی در پاسخ به این سوال که برخی تحلیلگران عدم حضور ایران در نشست شرمالشیخ را به معنای عدم بازیگری ایران در تحولات منطقه تعبیر میکنند، گفت: بازیگری در تحولات منطقهای و بینالمللی با مشارکت فیزیکی یا عدم مشارکت در یک رویداد شکل نمیگیرد و فراتر از آن است. قطعا نفوذ و اثرگذاری ایران چیزی نیست که بخواهیم به شرکت یا عدم شرکت در یک نشست بینالمللی محدود کنیم. در دو سال گذشته ایران یکی از فعالترین کشورها برای اعمال فشار بر رژیم صهیونیستی و همدستانش برای توقف نسلکشی بوده است. در سطح منطقه تعاملات زیادی داشتیم در سطح سازمان ملل و سازمان همکاری اسلامی تلاش کردیم و فعالانه کار خود را ادامه خواهیم داد و مطمئن هستیم اثرگذاری لازم را داریم.
تبعات رد یک دعوت
به گزارش خبرآنلاین، ایران درحالی این نشست را نپذیرفت که پیش از این فعالان سیاسی و رسانهها در اجلاس سالیانه سازمان ملل نیز خواستار این بودند که دولت از این فرصت در پیشبرد دیپلماسی و حل و فصل مسائل به غرب بپردازد. چراکه وضعیت فعلی ایران که در حالتی معلق با وضعیتی که مشخص نیست در حال جنگ هستیم نه در حال صلح یا حتی در حال گفتوگو ناظران امید این داشتند که از این فرصت برای برون رفت کشور از بحران استفاده شود که نشد.
با اینحال این فرصت هم از دست رفت و در حالی از دست میرود که اسنپ بک علیه ایران فعال شده است که بازهم ناظران میگویند شرایط تحریمی اینبار متفاوت است چراکه اقتصاد ایران در رکود است. تحریمهای سازمان ملل در که دوره دولت نهم و دهم اعمال شد در شرایطی به وجود آمد که ایران در اوج فروش نفت بود و صندوق ذخیر ارزی پر و پیمان بود که آنهم به لطف دولت احمدی نژاد صندوق خالی تحویل دولت دهم و یازدهم شد. به این سبب دولت دیگر مانند سابق اقتصاد چندان قابل توجهی برای برون رفت از تحریم ندارد و بر این اساس است که فعالان سیاسی و دلسوزان نظام همواره به دستگاه دیپلماسی و دولت پزشکیان هشدار میدهند که از این فرصتها استفاده شود. چرا که در این وضعیت معلق اگر صلح نکنم و اگر دیپلماسی را احیا نکنیم چه تدبیری خواهیم داشت؟ و چگونه سایه جنگ و تحریم را از سر خواهیم گذراند؟ این در حالی است که وزیر خارجه شنبه شب در گفتگوی ویژه خبری گفت که ایران همواره مصالح و منافع مردم را در نظر گرفته است که باید پرسید آیا این مهم را از مردم پرسیدهاید؟ و با توجه به واکنشهای داخلی آیا واقعا بهره نبردن از این فرصتها واقعا خواست مردم است؟
همزمان با پایان جنگ غزه و نشست ۲۰ کشور که بزرگترین و مهمترین گردهمایی جهانی پس از جنگ جهانی دوم به حساب میآید و ایران در این نشست غایب است، واشنگتن پست در گزارشی اسنادی افشا کرده است مبنی بر اینکه کشورهای عربی خلیج فارس همکاری گسترده امنیتی با اسرائیل علیه ایران داشتهاند. این روزنامه آمریکایی نوشت: کشورهای عربی مخفیانه همکاری با ارتش اسرائیل را گسترش دادهاند.
به گزارش واشنگتنپست به نقل از اسناد افشاشده آمریکا، «کشورهای عربی همزمان با محکومکردن جنگ اسرائیل در نوار غزه، برای مقابله با تهدیدهای ایران به طور مخفیانه همکاری امنیتی با ارتش اسرائیل را گسترش دادهاند. این همکاری در پی حمله اسرائیل به نشست سران حماس در قطر با بحران مواجه شد.»
در این وضعیت امنیتی منطقه آیا غیبت ایران واقعا به مصلحت بود؟ علی واعظ مدیر بخش ایران گروه بینالمللی بحران با نقل قولی از آبا ابن، وزیر امور خارجه پیشین اسرائیل، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «هیچوقت فرصت را برای از دست دادن فرصتها از دست نده.»
اسرائیلیها هیچ وقت فرصت را از دست نمیدهند!