
دروزیها چه کسانی هستند؟
قومیت دروزیها
دروزیها عمدتاً خود را از نظر قومی، عرب میدانند و زبان عربی زبان اصلی و بخشی جداییناپذیر از هویت فرهنگی آنهاست. با این حال، هویت مذهبی آنها، که از اسماعیلیه سرچشمه گرفته، آنها را از دیگر جوامع عربی متمایز میکند. دروزیهای فلسطین اشغالی، بر اساس نظرسنجی مرکز پژوهشی پیو در سال ۲۰۱۷، هویت خود را در درجه اول به عنوان دروزی (از نظر دینی)، سپس عرب (از نظر فرهنگی و قومی) و در نهایت اسرائیلی (از نظر شهروندی) تعریف میکنند. اقلیتی کوچک از آنها خود را فلسطینی میدانند، که این موضوع آنها را از اکثریت دیگر شهروندان عرب اسرائیل متمایز میکند.
ریشه مذهبی دروزیها
ریشه مذهبی دروزیها به مذهب شیعه اسماعیلیه بازمیگردد، اما این گروه در قرن یازدهم میلادی طی دوران خلافت فاطمیان در مصر از جریان اصلی اسماعیلیه جدا شد. در این دوره، خلیفه فاطمی بهنام حاکم بامرالله از سوی برخی پیروان بهعنوان تجلی الهی روی زمین تلقی شد. باوری که از دیدگاه اسلام رسمی، انحرافی و کفرآمیز محسوب میشد. این جریان جدید به رهبری فردی به نام حمزه بن علی و با پشتیبانی محمد بن اسماعیل نشتکین دارز (که نام «دروزی» از او گرفته شده) شکل گرفت و بهتدریج عقاید خاصی مانند تناسخ، تفسیر باطنی از متون دینی، و رازگرایی را در پیش گرفت. دروزیها به جای قرآن به مجموعهای از متون خاص خود به نام «کتابهای حکمت» مراجعه میکنند و دینشان تنها برای اعضای خاص (عقال) قابل دسترسی و شناخت است. بدین ترتیب، آیین دروزی گرچه از دل تشیع اسماعیلی زاده شد، اما با تحولاتی عمیق، به یک فرقه مستقل با ساختار و باورهای ویژه بدل گردید.
محل زندگی دروزیها
دروزیها عمدتاً در نواحی کوهستانی و مرزی کشورهای لبنان، سوریه، و اسرائیل زندگی میکنند و جمعیت کوچکی نیز در اردن و برخی کشورهای مهاجرپذیر مانند آمریکا، کانادا و استرالیا حضور دارند. در لبنان، مهمترین مناطق سکونت دروزیها در کوههای شوف، عالیه، و بقاع غربی واقع شده است. در سوریه، آنها بیشتر در استان سویدا (جبلالعرب یا جبلالدروز) در جنوب کشور متمرکز هستند. در اسرائیل، دروزیها در شمال سرزمینهای فلسطینی، بهویژه در منطقه الجلیل، کرمل، و بلندیهای جولان زندگی میکنند. در اردن نیز گروه کوچکی از آنها در نزدیکی مرز سوریه اقامت دارند. در مجموع، سکونتگاههای دروزیها معمولاً در مناطق کوهستانی و نیمهمستقل بوده که این امر به حفظ هویت مذهبی و فرهنگی ویژه آنان کمک کرده است.
عقاید و باورهای دروزیها
عقاید و باورهای دروزیها ترکیبی از مفاهیم اسلامی، فلسفه یونانی، عرفان و باطنگرایی است که آنها را به یکی از مرموزترین و بستهترین گروههای مذهبی در خاورمیانه تبدیل کرده است. دین دروزی، برخلاف دیگر ادیان، تعلیمات خود را فقط در اختیار اعضای خاصی به نام «عُقّال» (رهبران مذهبی و فرهیختگان دینی) قرار میدهد و سایر پیروان که به آنها «جُهّال» گفته میشود، مجاز به دانستن جزئیات اعتقادی نیستند.
از مهمترین باورهای دروزیها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- توحید مطلق: آنان به یگانگی و بینیازی خداوند اعتقاد دارند، ولی تفسیر خاص و فلسفی از مفهوم خدا دارند.
- تناسخ ارواح (تَناسُخ): باور دارند که روح انسان پس از مرگ، در بدن انسان دیگری حلول میکند و به زندگی ادامه میدهد. این چرخه تا رسیدن روح به کمال ادامه مییابد.
- محرمانگی دینی: کتابهای مقدس آنان با عنوان «کتب الحکمه» فقط در اختیار عقّال است و آموزههای مذهبی به صورت عمومی بیان نمیشود.
- رد شعائر ظاهری: دروزیها به ظواهر دینی مانند نماز، روزه، حج و زکات به شکل رایج عمل نمیکنند، بلکه آنها را بهصورت باطنی و درونی تفسیر میکنند.
- وفاداری به جامعه: دروزیها به انسجام اجتماعی، وفاداری به کشور محل زندگی، رازداری و ازدواج درونگروهی بسیار پایبندند.
در مجموع، آئین دروزی ترکیبی پیچیده و منحصربهفرد از آموزههای دینی، فلسفی و اجتماعی است که با هدف حفظ هویت و بقای جامعهای کوچک و خاص در دل تحولات بزرگ منطقهای شکل گرفته و تداوم یافته است.
جدایی دروزیان سوریه و لبنان
جدایی دروزیان سوریه و لبنان بیشتر ریشه در تحولات تاریخی و سیاسی قرن بیستم دارد تا اختلافات مذهبی یا فرهنگی. در گذشته، دروزیان این دو منطقه بخشی از یک جامعه مذهبی و قومی واحد بودند که در کوههای لبنان و جبلالدروز سوریه زندگی میکردند. اما پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی و تقسیم سرزمینهای عربی میان قدرتهای استعماری، مرزهای جدیدی میان لبنان تحت قیمومیت فرانسه و سوریه شکل گرفت. این تقسیمات سیاسی موجب جدایی جغرافیایی و نهادی دروزیان شد و با گذر زمان، دروزیان لبنان و سوریه مسیرهای متفاوتی در عرصههای سیاسی، اجتماعی و حتی هویتی طی کردند. در لبنان، دروزیان با مشارکت فعال در نظام سیاسی چندفرقهای این کشور، به یکی از اقلیتهای قدرتمند بدل شدند و رهبرانی چون «کمال جنبلاط» و سپس «ولید جنبلاط» نقش سیاسی مهمی ایفا کردند. در مقابل، دروزیان سوریه عمدتاً در منطقه سویدا ساکناند و گرچه در دورههایی با دولت مرکزی تنشهایی داشتند، اما از نقش سیاسی برجستهای در ساختار حکومتی سوریه برخوردار نبودهاند. بنابراین، مرزهای سیاسی و تفاوتهای ساختاری در حکومتهای لبنان و سوریه، زمینهساز جدایی تدریجی این دو شاخه از جامعه دروزی شده است.
گروه شبه نظامی دروزیها
گروههای شبهنظامی دروزیها معمولاً در پاسخ به شرایط ناآرام سیاسی و تهدیدات امنیتی در منطقه شکل گرفتهاند و در هر کشور ویژگیهای خاص خود را دارند. در لبنان، مهمترین گروه شبهنظامی دروزیها، حزب سوسیالیست پیشرو است که شاخه نظامی آن در دوران جنگ داخلی لبنان (۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰) با نام نیروهای مسلح جنبلاط یا نیروهای کوهستان شناخته میشد. این نیروها تحت رهبری ولید جنبلاط فعالیت داشتند و نقش مهمی در دفاع از مناطق دروزینشین و شرکت در ائتلافهای سیاسی–نظامی لبنان ایفا کردند.
در سوریه، دروزیان بهطور سنتی گرایش به خودمختاری داشتهاند و اگرچه اکثراً در ارتش سوریه ادغام شدهاند، اما در جریان جنگ داخلی این کشور، برخی از جوانان دروزی به تشکیل گروههای دفاع محلی مانند قوات الدفاع الوطني در استان سویدا روی آوردند. در عین حال، برخی دیگر از دروزیان از درگیری مستقیم پرهیز کردهاند و صرفاً در قالب نیروهای محافظتی محلی برای دفاع از مناطق خود در برابر داعش یا گروههای افراطی فعالیت کردهاند. بهطور کلی، گرایش دروزیان به تشکیل شبهنظامیان بیشتر از روی دفاع از جامعه و حفظ هویت است تا توسعهطلبی یا اهداف ایدئولوژیک فراگیر.