
با بی آبی چقدر میتوانیم دوام بیاوریم؟
به نظر میرسد که روز یکشنبه ۲۹ تیر بحران آبی به اوج رسید و ایران درگیر یکی از شدیدترین کمبودهای منابع آبی بهویژه در استانهای خشک جنوب کشور شده است. عوامل این بحران، را میتوان ترکیبی از مدیریت نادرست، برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی و تشدید تأثیرات تغییرات اقلیمی دانست.
به گزارش روز نو روز شنبه سازمان هواشناسی کشور اعلام کرد که ایران در حال تجربه داغترین هفته سال است و دما در برخی مناطق به بیش از ۵۰ درجه سانتیگراد رسیده است. در همین روز مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران، گفت که «مردم باید در مصرف آب صرفهجویی کنند تا از افت فشار آب جلوگیری شود.»
مساله این است که وضعیت آب اکنون در پایتخت چنان بحرانی است که بدون تردید باید مردم دست به صرفه جویی گسترده و سنگین بزنند، اما آیا این صرفه جویی مشکل را به تنهایی حل میکند؟
در روزهای اخیر، مقامات در استانهای مختلف ایران درخواستهای مشابهی را مکرر مطرح کردهاند. شرکت آب و فاضلاب استان تهران نیز در بیانیهای از شهروندان خواسته است که مصرف خود را حداقل ۲۰ درصد کاهش دهند تا بخشی از بار کمبودها کاهش یابد.
مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری نیز روز یکشنبه در نشست هماندیشی دولت با دانشگاهیان، مشکل کمآبی را مسالهای «بنیادی و وابسته به شرایط منطقهای» دانست و تأکید کرد «هر منطقه با توجه به اقلیم و جغرافیای خاص خود شرایط منحصربهفردی دارد و راهحلها باید بر اساس ویژگیهای محلی و بومی آن تدوین شوند.» پس از این اظهارات بود که فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت اعلام کرد که کل استان تهران روز اول مرداد با هدف «صرفهجویی در آب و برق» تعطیل خواهد بود.
وضعیت کنونی منابع آب تهران
این شرایط در حالی است که اکنون بررسی تازه از وضعیت سدهای تهران نشان میدهد که ذخایر آبی این استان به شکلی نگرانکننده کاهش یافتهاند. سد امیرکبیر تنها ۳۸ درصد پرشدگی دارد و نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۵۸ درصد کاهش حجم آب را تجربه کرده است. وضعیت در سد لار حتی بحرانیتر است؛ این سد تنها ۷ درصد از ظرفیت خود را در اختیار دارد و منابع آن نسبت به سال گذشته ۳۴ درصد افت حجم را نشان میدهد. سدهای لتیان و ماملو نیز در شرایط هشدار قرار دارند. هر دو سد با ۲۰ درصد پرشدگی نسبت به سال گذشته ۴۷ درصد کاهش ذخایر آبی داشتهاند.
هم چنین بنا به بیانیه شرکت آب و فاضلاب استان تهران سد طالقان در میان سدهای اصلی استان تهران وضعیت بهنسبت بهتری دارد، اما همچنان با ۵۳ درصد پرشدگی، نسبت به سال گذشته ۳۲ درصد عقبماندگی ثبت کرده است.
شرکت آب و فاضلاب استان تهران هم چنین خبر داده که پنج سال خشکسالی پیاپی و کاهش چشمگیر بارندگیها در سال آبی جاری که به گفته کارشناسان، در ۶۰ سال اخیر بیسابقه بوده، تأثیر مستقیم و شدیدی بر منابع آبی تهران گذاشته است. با این روند به نظر میرسد که سد ماملو که یکی از مهمترین منابع تامین آب تهران است، در شهریور ماه ۱۴۰۴ از مدار خارج خواهد شد. پس از آن سدهای لار، لتیان و کرج نیز دیگر توان تامین آب مورد نیاز را نخواهند داشت.
این یعنی که ذخایر آب در سدها به پایینترین سطح طی یک قرن اخیر رسیده و بر اساس گزارشها، این افت ذخایر به دلیل برداشتهای بیرویه، کمبارشی و تغییرات اقلیمی شدید است. قطعیهای مکرر و گسترده آب در برخی مناطق تهران به دلیل کاهش فشار و کمبود منابع رخ میدهد که به اعتراف وزیر نیرو، چارهای جز تحمل این وضعیت فعلی نیست.
دلایل بحران آب تهران.
اما بحران و شاید اکنون فاجعه به بیخ گوش تهران رسید؟ پایتخت حالا در هرم شدید گرما نفس نفس میزند و هنوز به مرداد نرسیده به نظر میرسد تمامی ذخایر آبی در بدترین وضعیت خود طی یک قرن اخیر قرار گرفته باشد. اگر بخواهیم ریشههای بحران را در سه دسته کلی خلاصه کنیم، به موارد زیر خواهیم رسید.
مدیریت نادرست منابع آب: برداشت بیرویه و غیرقانونی از منابع زیرزمینی باعث کاهش سطح آبهای زیرزمینی و تخریب سفرههای آب شده است.
تغییرات اقلیمی: افزایش دما و کاهش بارشها، به ویژه در سالهای اخیر، ذخایر آبی را به شدت کاهش داده است. ایران در حال تجربه یکی از گرمترین دورههای خود است که به تشدید بحران کمک میکند.
افزایش جمعیت و مصرف بیرویه: رشد جمعیت تهران و افزایش تقاضای آب خانگی، صنعتی و کشاورزی بدون مدیریت بهینه، فشار بر منابع آب را دوچندان کرده است. همزمان با این سه عامل اصلی، خشکسالی که نمیتوان آن را لزوما زیر مجموعه تغییرات اقلیمی قرار داد نیز تقریبا تمام ایران را فراگرفت. خشکسالی و دورههای آن تقریبا با ایران بیگانه نیست و به همین دلیل به نظر میرسد فارغ از موضوع تغییرات اقلیمی باید دولتهای ایران در سالهای اخیر به این مورد توجه میکردند، اما گویا در حکمرانی آبی خود آن را به طور کامل از یاد بردند.
حکمرانی آب؛ تعریف و اهمیت آن
حکمرانی آب به معنای مجموعهای از قوانین، نهادها، سیاستها و روشهایی است که برای مدیریت، تخصیص، حفاظت و استفاده بهینه از منابع آب طراحی و اجرا میشود. به گزارش اقتصاد ۲۴، در تعریف ساده حکمرانی موفق آب شامل مشارکت ذینفعان مختلف، شفافیت، پاسخگویی و استفاده از فناوریهای نوین برای مدیریت پایدار منابع است.
در چنین شرایطی مجموعهای از نهادها، سیاستها، قوانین، فرآیندها و تصمیمگیرندگان هستند که در یک مجمع یا تشکل درون قدرت تعیین میکنند چه کسی، چگونه و با چه هدفی به منابع آب دسترسی پیدا کند و از آن استفاده کرده، حفاظت کند یا هزینه و منافع این بهره برداری از آب چطور مورد استفاده قرار بگیرد. در چنین شرایطی برای نمونه دیگر کشاورزی پر ضرر و زیان ایران به این شکل حق ندارد و نمیتواند منابع آبی را نابود کند.
عیسی کلانتری رئیس اسبق سازمان محیط زیست نیز اخیرا در گفت و گویی، خبر داده بود که: «مصرف کننده اصلی آب در ایران بخش کشاورزی است؛ این صنعت زیانده است؛ تولیدات کشاورزی ۴۰ میلیارد دلار است، هزینه اش هم حدود ۴۰ میلیارد دلار است. هزینه خسارتهای زیست محیطی بخش کشاورزی به محیط زیست، سالی ۴۴ میلیارد دلار است. ۸۴ میلیارد دلار هزینه میکنیم، ۴۰ میلیارد دلار تولید داریم.» در واقع یکی از مواردی که باید حکمرانی آب برای آن در تمام نیم قرن اخیر راهکاری میاندیشید همین بخش کشاورزی بود که تقریبا هیچ گاه به آن پرداخته نشد.
در مبحث حکمرانی آب دیگر تنها مدیریت فنی مطرح نیست بلکه باید این پرسشها در آن پاسخ داده شود که برای آب یک کشور:
چه کسی تصمیم میگیرد؟
چطور منابع آب توزیع میشود؟
چه قوانینی وجود دارد و چقدر اجرا میشود؟
مردم، کشاورزان، صنعت و محیط زیست چه سهمی دارند؟
هم چنین حکمرانی آب شامل مواردی، چون چارچوب قانونی و نهادی میشود که آیا قوانین آب شفاف، بهروز و عادلانه هستند و آیا نهادهای مسئول (وزارتخانهها، سازمان آب، شوراهای محلی) وظایف مشخص و هماهنگ دارند؟
باید به این پرسشها نیز پاسخ داده شود که کشاورزان، ساکنان مناطق خشک، صنعتگران، فعالان محیطزیست و شهروندان، چقدر در تصمیمگیری مشارکت دارند؟
آیا تصمیمگیرندگان در قبال تخصیص آب و مدیریت منابع، شفاف عمل میکنند؟ آیا نظارت عمومی وجود دارد؟ چقدر به حفظ منابع آب زیرزمینی، کیفیت آب، و جلوگیری از هدررفت توجه میشود؟
برای حکمرانی مؤثر و پایدار در حوزه آب، باید تصمیمگیری شفاف و مشارکتی باشد و مردم، کارشناسان و ذینفعان در سیاستگذاری نقش داشته باشند.
قوانین این حوزه نیز باید مشخص، اجراشدنی و قابل پیگیری باشند و تصمیمها باید بر پایه دادههای دقیق، اقلیمشناسی، آبشناسی و مدلهای علمی باشند، نه فقط سیاست یا فشارهای منطقهای. هم چنین دسترسی عادلانه به آب، حق مردم و طبیعت است که باید در حکمرانی آبی یک کشور تضمین شود.
نمونههای موفق حکمرانی آب در جهان
برای نمونه از حکمرانی آب دقیق در دوران بحرانی نیز میتوان به چند دولت به عنوان نمونه توجه کرد:
سنگاپور: با توجه به کمبود منابع آبی، سنگاپور با استفاده از فناوری بازیافت آب و مدیریت دقیق مصرف توانسته است به استقلال آبی برسد. اسرائیل: با مدیریت هوشمند آب، استفاده گسترده از آب شیرینکنها و تکنولوژیهای پیشرفته، بحران آب خود را مهار کرده است. کالیفرنیا، آمریکا: استفاده از سیاستهای تشویقی کاهش مصرف، بازچرخانی و کنترل برداشتهای غیرمجاز، نمونههایی موفق از حکمرانی است.
پیامدهای عدم مدیریت بحران آب و احتمال فروپاشی سرزمینی
از سوی دیگر، اگر حکمرانی آب در یک کشور بهدرستی اجرا نشود و مورد توجه قرار نگیرد، تداوم بحران آب و بیتوجهی به مدیریت منابع میتواند به کاهش شدید کیفیت زندگی، مهاجرت گسترده از تهران و سایر شهرها، رکود اقتصادی جدی و افزایش نارضایتیهای اجتماعی منجر شود. باید توجه داشت که در طول تاریخ، بزرگترین و نخستین عامل مهاجرت انسانها آب بوده است، نه هیچ عامل دیگری حتی جنگ. ادامه حیات بدون آب ممکن نیست و در جایی که بقاء انسان در خطر باشد، اقتصاد معنای خود را از دست میدهد.
در چنین شرایطی خطر فروپاشی سرزمینی بسیار جدی خواهد بود. فروپاشی سرزمینی به معنای تضعیف انسجام و امنیت ملی به دلیل بیثباتی منابع حیاتی است که در اینجا منابع آب از آن دسته هستند. بحران آب میتواند امنیت غذایی، سلامت عمومی و اقتصاد کلان را به خطر بیندازد.
کما اینکه مسائل زیستمحیطی مثل کمبود آب و خشکسالی مستقیماً باعث فروپاشی سرزمینی نمیشوند، اما میتوانند زمینهساز و تسریعکننده فروپاشی باشند، بهخصوص وقتی با ضعف حکمرانی، نابرابری اجتماعی و بحرانهای اقتصادی نیز همراه شوند.
چنانچه زمانی که جمعیت زیاد و منابع یک سرزمین کم شود آن گاه رقابت بر سر آب، زمین، چراگاه و کشاورزی چنان افزایش مییابد که این رقابت میتواند منجر به درگیری، مهاجرت یا شورش شود.
در این بین، اما مساله این است که تجربیات درون کشور نیز چندان در سالهای اخیر مورد توجه دولتها قرار نگرفته و برای نمونه بحران بزرگ آبی همدان در سال ۱۴۰۱ به جای آن که راهگشا باشد تنها به دست فراموشی سپرده شد.
نمونه زنگ خطر همدان؛ درسی که تهران نباید فراموش کند
همدان در سالهای اخیر با بحران مشابهی مواجه شد که به دلیل غفلت و عدم تدبیر کافی، به مشکلات جدی منجر شد. در مرداد سال ۱۴۰۱، بحران چنان شد که تقریبا شهروندان برای بیش از ۳۰ و ۴۰ ساعت هیچ آبی نداشتند و تقریبا روز ۲۸ مرداد همان سال و همزمان با پایان آب پشت سد اکباتان، آب این شهر به طور کامل قطع شد.
دکتر بنفشه زهرایی، استاد مدیریت منابع آب دانشگاه تهران و دبیر پیشین کارگروه ملی سازگاری با کمآبی درباره این شرایط عجیب و آخرالزمانی در همدان گفته بود: «در پی این وضعیت، قطعیهای طولانیمدت آب در همدان رخ داد و تامین آب از طریق تانکر، توزیع آب معدنی و حتی انتقال اضطراری از سایر استانها در دستور کار قرار گرفت. اما واقعیت فراتر از مداخلات فنی بود: مردم تحت فشار شدید قرار گرفتند، زندگی روزمره مختل شد، سالمندان، کودکان و بیماران در تنگنای جدی قرار گرفتند و تجربهای تلخ از بحران مدیریتنشده بهجای ماند.» این وضعیت اکنون به عنوان یک نمونه هشدار برای تهران مطرح است که باید هر چه سریعتر اقدام کند تا بحران در پایتخت به بحرانهای غیرقابل کنترل تبدیل نشود.
راهکارهای مقابله با بحران آب تهران.
اما اکنون پس از یک دوره ۵ سال خشکسالی، با توجه به وضعیت بحرانی تهران این پرسش جدی پیش روی شهروندان است که آیا راهکاری اساسا به جز صرفه جویی وجود دارد؟ اصلا مگر در این شرایط که آبی نیست آیا میتوان با صرفه جویی این بحران جدی را از سر این شهر و ساکنانش گذراند؟ بله راهکار همیشه هست، هر چقدر سخت و دشوار، اما هست.
راهکارهای فوری و کوتاهمدت
مدیریت مصرف: اجرای طرحهای مدیریت مصرف خانگی و صنعتی، آموزش عمومی برای کاهش مصرف و تعیین سهمیهبندی آب در مناطق پرمصرف. تعمیرات و بهینهسازی شبکه آب: کاهش هدررفت آب با تعمیر و نوسازی شبکههای انتقال و توزیع. ایجاد مراکز اضطراری توزیع آب: استفاده از تانکرهای آبرسانی در مناطق بحرانی. محدودیتهای قانونی: اعمال محدودیتهای جدی برای برداشت غیرمجاز و جلوگیری از چاههای غیرمجاز.
توسعه فناوریهای نوین: سرمایهگذاری در آبشیرینکنها، بازیافت فاضلاب و استفاده مجدد از آب.
حکمرانی جامع و مشارکتی: تقویت نهادهای مدیریت آب، شفافیت و مشارکت مردم و بخش خصوصی.
توسعه زیرساختهای ذخیره و مدیریت آب: ایجاد سدهای جدید، افزایش ظرفیت ذخیره آب باران و بهبود شبکههای آبیاری.
تدوین برنامههای ملی سازگاری با کمآبی و تغییرات اقلیمی
بحران آب تهران یک زنگ خطر جدی برای کل کشور است. با توجه به پیشبینیها، بدون اقدام فوری و جامع، طی ماههای آینده قطعیهای آب شدیدتر و طولانیتر خواهند شد که تبعات زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی جبرانناپذیری به دنبال خواهد داشت. مدیریت صحیح و حکمرانی آب با رویکردی نوین، همکاری همهجانبه دستگاهها و مشارکت مردم، تنها راه نجات تهران از این بحران است. باید هر چه سریعتر برنامههای عملیاتی در کوتاهمدت و استراتژیک در بلندمدت اجرایی شود تا تهران بتواند این دو ماه بحرانی را پشت سر بگذارد و آیندهای پایدار برای خود رقم بزند