
مذاکره با زور اسلحه؟!
درحالی که سایه جنگ دوازده روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی هنوز بر تحولات منطقه سنگینی میکند، واشنگتن بار دیگر در تلاش است تا تهران را به میز مذاکره بازگرداند.
به گزارش روز نو، دولت ترامپ در حال بررسی بستهای پیشنهادی است که شامل کاهش تحریمها، آزادسازی میلیاردها دلار از داراییهای مسدود شده ایران و سرمایهگذاری حدود ۳۰میلیارد دلاری برای بازسازی برنامه هستهای غیرنظامی ایران است؛ اما شرط اصلی امریکا توقف کامل غنیسازی اورانیوم از سوی تهران است.
گزارهای که بارها به عنوان خط قرمز ایران قلمداد شده است. با این همه براساس محتوای این گزارش ادعایی حتی در اوج حملات اخیر، مذاکرات غیررسمی و محرمانه میان مقامات امریکایی و برخی میانجیهای منطقهای با ایران ادامه داشته و پس از آتشبس نیز رایزنیها دنبال شده است.
در همین راستا استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ، با اشاره به این تحرکات، مدعی شده که ایران برای توافق آماده است؛ ادعایی که مقامهای رسمی کشورمان هنوز آن را تایید نکردهاند. در تهران نیز عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان صراحتا تاکید کرد که هنوز هیچ توافقی برای مذاکره وجود ندارد و شرایط با پیش از آغاز جنگ تغییر کرده است.
از نظر تهران، بازگشت به مذاکرات مستلزم بازتعریف قواعد، منافع و جبران خسارات وارده است. در همین حال، سخنگوی شورای نگهبان تایید کرده که طرح مجلس برای تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تصویب نهایی رسیده است؛ اقدامی که به باور ناظران میتواند دامنه بازرسیها را محدود و شرایط را برای مذاکرات احتمالی در ادوار بعدی دشوارتر کند.
همزمان، اما به گفته رییس دستگاه دیپلماسی کشورمان تهدید کشورهای اروپایی مبنی بر فعالسازی مکانیسم ماشه، وضعیت را پیچیدهتر کرده است. اکنون همه نگاهها به روزهای پیشرو دوخته شده.
جایی که شاید سرنوشت مذاکرات، صلح یا تشدید تنش مسیر دیگری را مقابل بازیگران دخیل قرار دهد. در همین راستا روزنامه اعتماد با هدف ارزیابی گزارههای مهم و تعیینکننده بر آینده تنشها میان تهران و واشنگتن و نیز تلآویو و تاثیر آن بر فرآیند دیپلماسی که به واسطه تحرکات اسراییل و امریکا متوقف شده، با عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپلیتیک گفتوگو کرده است.
فرجیراد ضمن تاکید بر این موضوع که با وجود تصویب طرح تعلیق همکاری ایران با آژانس و پیچیدگیهای سیاسی و فنی حاکم، ایران گزینهای به غیر از مذاکره ندارد، خواه با امریکا و خواه با اروپا. اما این استاد ژئوپلیتیک همزمان تاکید دارد وضعیت پس از حملات اخیر اسراییل به ایران تغییر کرده و اکنون طرفهای غربی دیگر عجلهای برای مذاکره ندارند، لذا ایران نیز باید کاملا هوشمندانه عمل کند.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپلیتیک در پاسخ به این سوال «اعتماد» که تصویب طرح تعلیق همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی توسط شورای نگهبان چگونه فضای دیپلماسی میان ایران و ایالاتمتحده را تحتالشعاع قرار خواهد داد، گفت: مجلس طرحی را تصویب کرده که به تایید شورای نگهبان نیز رسیده است، اما واقعیت این است که ما ناگزیر از ورود به مسیر مذاکره هستیم؛ چه با امریکا، چه با اروپا.
این روزها حتی مذاکره با اروپا نیز اهمیت فزایندهای یافته است، بهویژه به دلیل مسائلی نظیر مکانیسم ماشه و بازگشت احتمالی تحریمها (اسنپبک). در طرح مجلس، هر چند سخن از تعلیق همکاری با آژانس آمده و ظاهرا تمام درها بسته شده، اما همچنان بخشهایی وجود دارد که میتواند گشایشهایی ایجاد کند.
به باور فرجیراد تا این لحظه، نه دولت، نه سازمان انرژی اتمی و نه حتی وزارت امور خارجه، اقدامی برای اخراج بازرسانی که در ایران حضور دارند انجام ندادهاند. از سوی دیگر، با توجه به برخی اظهارات غیررسمی از سوی طرف امریکایی درباره آمادگی برای مذاکره، همچنان تصمیم نهایی از سوی طرف ایرانی اعلام نشده است. با این حال، در جریان جنگ دوازده روزه، هم وزیر امور خارجه و هم سخنگوی وزارت خارجه بارها اعلام کردند که در صورت توقف تجاوز رژیم صهیونیستی، جمهوری اسلامی ایران آمادگی گفتوگو را دارد.
این استاد ژئوپلیتیک در ادامه تاکید کرد: در صورت ورود به مذاکرات، موضوع تعلیق فعالیت بازرسان آژانس به یکی از محورهای اصلی تبدیل خواهد شد؛ بهویژه اگر مذاکرات با اروپا در دستور کار قرار گیرد که اتفاقا اروپاییها نسبت به این مساله حساسیت بیشتری نیز داشتهاند. علت این حساسیت هم روشن است: مکانیسم ماشه.
به گفته فرجیراد اکنون نیز شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه سه کشور اروپایی، یعنی فرانسه، آلمان و بریتانیا، مصمم به فعالسازی مکانیسم ماشه هستند. در چنین شرایطی، اگر ایران بخواهد بدون توجه به این تحولات از کنار رایزنیها عبور کند، ممکن است در کنار تحریمهای موجود امریکا، تحریمهای سازمان ملل نیز دوباره اعمال شود. همین مساله موجب میشود که کشورهای غربی، برخلاف گذشته، دیگر عجلهای برای ورود به مذاکرات نداشته باشند.
فرجیراد در ادامه گفتوگوی خود با «اعتماد» خاطرنشان کرد: پیش از حمله اسراییل، این گروه از بازیگران برای مذاکره عجله داشتند. علت هم این بود که، به ادعای خودشان، احساس میکردند ایران به سمت دستیابی به سلاح هستهای پیش میرود؛ بهویژه با دراختیار داشتن ۴۰۸ کیلوگرم اورانیوم غنیشده با خلوص ۶۰درصد و همچنین فعالسازی سانتریفیوژها. اما اکنون، باتوجه به اطلاعاتی که ازسوی وزارت امور خارجه و سخنگوی آن منتشر شده، چند سایت مهم هستهای ایران در جریان حملات اخیر دچار آسیب شدهاند.
این آسیبها، چه مربوط به سایت فردو باشد یا سایر مراکز، باعث شده روند غنیسازی اورانیوم بهطور طبیعی با تاخیر مواجه شود.
به باور این استاد ژئوپلیتیک در نتیجه، برخلاف گذشته که طرفهای غربی نگران سرعت پیشرفت برنامه هستهای ایران بودند و برای مذاکره عجله داشتند، اکنون این شرایط تغییر کرده است. در واقع، اکنون این ایران است که باید با دقت زمان را مدیریت کند، چراکه هرگونه تاخیر در ورود به مذاکرات میتواند به ضرر کشور تمام شود.
فرجیراد همچنین تاکید کرد: اگر مکانیسم ماشه فعال شود، تحریمها نه تنها باقی خواهند ماند بلکه استمرار آنها مذاکرات آتی را نیز پیچیدهتر خواهد کرد، زیرا در آن بازه زمانی، غربیها تنها به موضوع هستهای بسنده نخواهند کرد و موضوعات دیگری را نیز در دستور کار خود قرار میدهند. این درحالی است که به نظر میرسد جمهوری اسلامی ایران، در موضعگیریهای رسمی خود، مذاکره را رد نکرده و حتی اعلام آمادگی برای گفتوگو نیز وجود دارد. در این شرایط، به نظر میرسد ورود به مذاکره، ابتدا با امریکا و در ادامه با اروپا یا حتی بهصورت همزمان یک ضرورت است.
طبیعتا مسوولان کشور، با درنظر گرفتن تمامی ابعاد امنیتی، فنی و سیاسی، تصمیم نهایی را اتخاذ خواهند کرد. اما باید توجه داشت که مساله آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بهویژه در صورت ورود به مذاکره با غرب، موضوعی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت.
این استاد ژئوپلیتیک در ادامه به «اعتماد» گفت: اگر هدف، رسیدن به توافق باشد، بازرسیهای آژانس به عنوان بخشی از این توافق از سر گرفته خواهد شد. به همین دلیل، به نظر میرسد که مجلس، در طرح خود صرفا تعلیق همکاری را در نظر گرفته و هنوز گزینه خروج از معاهده انپیتی را مطرح نکرده است.
فرجیراد در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در باب ادعاهای اخیر دولت ترامپ مبنی بر ارایه بسته پیشنهادی برای بازگشت ایران به میز مذاکره تاکید کرد: در این مورد و پیش از هر تحلیلی باید دید صحت و سقم این گزارش تا چه حد است؛ یعنی ابتدا باید مشخص شود که گزارش سیانان تا چه اندازه قابل اتکا و مبتنی بر واقعیت است. نکته دوم آن است که ممکن است در پشت این گزارش، نیتهایی، چون عملیات روانی، فریب یا زمینهسازی برای کشاندن ایران به پای میز مذاکره نهفته باشد. این نیز مهم است که بررسی شود آیا چنین پیشنهاداتی عملا در روند مذاکرات احتمالی نیز مطرح خواهند شد یا صرفا در سطح رسانهای باقی میمانند.
به باور فرجیراد نکته سوم آن است که تاکنون مقامات رسمی ایالاتمتحده، نه این گزارش را رسما تایید کردهاند و نه آن را تکذیب. اگر فرض را بر این بگذاریم که این گزارش با اطلاع و هماهنگی با مقامات امریکایی منتشر شده، میتوان نتیجه گرفت که هدف از آن، وارد کردن ایران به مرحلهای از چانهزنی و مذاکره است.
در عین حال، امریکاییها تاکید کردهاند که صرفا به دنبال توافق محدود نیستند، بلکه از طرحی جامع سخن میگویند؛ طرحی که بنا بر آنچه در گزارشها آمده، صرفا موضوع هستهای را دربر نمیگیرد، بلکه شامل مسائل منطقهای، برنامه موشکی ایران و حتی نوعی ساماندهی به روابط دوجانبه میان ایران و امریکاست.
این استاد ژئوپلیتیک در ادامه به «اعتماد» گفت: اگر فرض کنیم که گزارش سیانان صحت دارد که البته درباره صحت آن همچنان تردیدهایی وجود دارد، میتوان نتیجه گرفت که امریکاییها در حال آمادهسازی بستری برای یک توافق جامع هستند، مشروط بر اینکه تصور کنند ایران حاضر به ارایه برخی امتیازات یا عقبنشینی از برخی مواضعش خواهد شد. در چنین چارچوبی، مذاکرات صرفا به بحث هستهای محدود نخواهد بود.
به گفته فرجیراد با این حال، هنوز مقامات رسمی جمهوری اسلامی ایران، چه در سطح رییسجمهور و چه در سطح وزیر خارجه، درباره احتمال ورود مذاکره یا رد آن واکنشی نشان ندادهاند. سخنرانیهای اخیر مسوولان ارشد نیز حاوی هیچ نشانه مشخصی در مورد پذیرش یا رد مذاکرات نبوده است. در عین حال رد و بدل شدن پیامها میان ایران و امریکا به صورت غیرمستقیم ادامه دارد.
احتمال دارد در لابهلای همین پیامها، مقدمات و تمهیداتی برای آغاز مذاکرات جدید نیز فراهم شود.
این استاد ژئوپلیتیک در ادامه گفتوگوی خود با «اعتماد» تاکید کرد: همچنین باید در نظر داشت که در هر سناریویی، موضوع آژانس بینالمللی انرژی اتمی و نظام بازرسیهای آن باید لحاظ شود. حتی اگر آنگونه که در گزارش ادعایی سیانان آمده، قرار باشد سرمایهگذاری سی میلیارد دلاری در زیرساخت هستهای صلحآمیز ایران انجام شود، این اقدام نیز نیازمند حضور و نظارت آژانس خواهد بود، چنانکه در همه کشورهای دارای فعالیت هستهای صلحآمیز این گزاره مرسوم است.
در نتیجه، طرح مجلس نیز بیش از آنکه راهبردی و دایمی تلقی شود، میتواند به عنوان اقدامی موقتی و تاکتیکی در واکنش به شرایط خاص تلقی گردد. در چنین شرایطی، تصمیمگیری نهایی، همانطور که تاکنون نیز مشاهده شده، در سطح عالیترین مقامات نظام اتخاذ خواهد شد.
فرجی راد در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» مبنی بر تاثیر میزان آسیب بر تاسیسات هستهای ایران بر مذاکرات احتمالی میان تهران و واشنگتن و حتی تروییکای اروپایی خاطرنشان کرد: هر چند که در ابتدا آقای بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه، از آسیب جدی به تاسیسات هستهای ایران خبر دادند و پس از آن نیز آقای عراقچی این موضوع را تایید کرد، اکنون تقریبا تردیدی وجود ندارد که برخی مراکز هستهای ایران واقعا دچار صدمه شدهاند.
در این میان، نطنز، فردو و تاسیسات اصفهان هدف حمله قرار گرفتند و حتی مکانهایی نظیر پارچین و خوناب اراک نیز چندین بار مورد حمله قرار گرفتهاند. به گفته فرجیراد در داخل امریکا دیدگاههای متعددی درباره میزان این خسارات وجود دارد. برخی جریانهای دولتی تلاش میکنند از این وضعیت فرصتسازی کنند. از سوی دیگر دموکراتهای مخالف دولت، بر این باورند که تاسیسات به طور کامل نابود نشدهاند.
برخی گمانهزنیها نیز حاکی از آن است که انتشار اطلاعات طبقهبندی شده توسط وزارت دفاع امریکا ممکن است با هدف فشار بر ترامپ از سوی دموکراتها صورت گرفته باشد. این استاد ژئوپلیتیک در ادامه به «اعتماد» گفت: در این میان، اروپاییها نیز رویکردی متفاوت اتخاذ کردهاند. آنها اخیرا در مورد اورانیوم ۴۰۸ کیلوگرمی ایران اظهاراتی داشتهاند و مدعی شدهاند که این اورانیوم همچنان دستنخورده باقی مانده است.
این درحالی است که ترامپ و برخی منابع امریکایی میگویند همان اورانیوم نیز نابود شده و در محل دفن گردیده است. این اختلاف در روایتها از سوی سه طرف یعنی ایران، امریکا و اروپا نشان از پیچیدگی فضای پس از حملات دارد. هر چند در این میان رویکرد اروپاییها بیشتر بر کماهمیت جلوه دادن حادثه است؛ البته احتمالا با هدف فعال کردن نقش آژانس بینالمللی انرژی اتمی.
به بیان دیگر، اروپا میخواهد از طریق کاهش تنش و مداخله آژانس، روندی دیپلماتیک را آغاز کند. به باور فرجیراد در هر حال، اگر بخواهیم به جمعبندی برسیم، باید اظهارات مقامات رسمی جمهوری اسلامی ایران را به عنوان مبنای تحلیل درنظر گرفت.
وقتی گفته میشود که تاسیسات دچار آسیب شدهاند، طبیعی است که فعالیتهای غنیسازی فعلا امکانپذیر نباشد. این مراکز، از جمله نطنز و فردو، محل استقرار سانتریفیوژها بودهاند و در صورت عدم فعالیت آنها، فرآیند غنیسازی نیز موقتا متوقف میشود.
به گفته این استاد ژئوپلیتیک توقف فرآیند غنیسازی، هر چند ناخواسته و به دلیل حملات صورت گرفته، میتواند از منظر مذاکرات آینده به عنوان یک امتیاز تلقی شود که میتواند در چانهزنیهای آتی مورد استفاده قرار گیرد. البته هنوز مشخص نیست که بازگشت کامل این تاسیسات به حالت قبل چقدر زمان خواهد برد.
دو ماه، سه ماه، شش ماه یا شاید بیشتر. اما همین صدمات، در کوتاهمدت میتواند فضایی برای مذاکره فراهم کند؛ بهویژه اگر ایران در این چارچوب، مطالبات و خواستههای خود را نیز در دستور کار قرار دهد. فرجیراد در ادامه تحلیل کرد که در هر حال آغاز مذاکرات، به ویژه در نخستین مرحله، مشخص خواهد شد که برنامه و نقشه راه امریکاییها برای آینده چیست.
فرجیراد در پاسخ به سوال پایانی «اعتماد» در باب ارزیابی گام بعدی تلآویو در هماهنگی با واشنگتن خاطرنشان کرد: به نظر میرسد اقدام بعدی رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو، به روند مذاکرات گره خورده است.
به عبارت دقیقتر، رفتار اسراییل در قبال ایران تابعی از تصمیمات کاخ سفید و شخص دونالد ترامپ خواهد بود. از نگاه من، نتانیاهو بدون هماهنگی و چراغ سبز ازسوی ترامپ، اقدام مستقلی علیه ایران انجام نخواهد داد؛ چنانکه حمله اخیر به تاسیسات ایران نیز با حمایت آشکار امریکا صورت گرفت.
به گفته این استاد ژئوپلیتیک در همین چارچوب، اگر ترامپ به این جمعبندی برسد که مذاکرات به خوبی در حال پیشرفت است و طرفین به تفاهم نزدیک شدهاند، احتمالا جلوی ادامه حملات اسراییل را خواهد گرفت. اما اگر همانند پنج دور گذشته، ارزیابی ادعایی ترامپ این باشد که مذاکرات صرفا تلاشی است برای خرید زمان است و دستاورد ملموسی برای واشنگتن به همراه ندارد، با توجه به روحیه خاص رییسجمهوری امریکا، ممکن است مجددا زمینه برای اقدامات تحریکآمیز و تجاوزکارانه اسراییل فراهم شود.