بدشانس مثل این استقلالی
هافبک باتجربه تیم مس رفسنجان بر اثر یک اشتباه و سهلانگاری، با حکم کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال تا اطلاع ثانوی از هرگونه فعالیت و حضور در زمین محروم شده و در اختیار باشگاه قرار گرفته است.
هر چند که رفتار ناشایست و زشت فرشید اسماعیلی بههیچوجه قابل توجیه و دفاع نیست اما باید به این نکته نیز اذعان داشت که او فوتبالیست بدشانسی بوده و هیچوقت به آن چیزی که در فوتبال استحقاقش را داشته، نرسیده است.
بدون شک به ناخودآگاه ذهن فرشید اسماعیلی هم لحظهای خطور نمیکرد که ضربه محکم او به سلفون کنار زمین از سر عصبانیت، به صورت و بینی عیسی مرادی برخورد شدیدی داشته باشد و به این ترتیب، او باعث مصدومیت و جراحی بینی همتیمی خود شود.
قطعاً خود فرشید هم نمیخواست چنین وضعیتی برای عیسی مرادی پیش بیاید و عذرخواهی او از مجموعه تیم مس رفسنجان و بهویژه از همتیمی خود، بیانگر پشیمانی و ناخواستهبودن چنین پیشامدی است. البته اگر در نمای کلی دوران فوتبالی هافبک سی ساله شیرازی مس رفسنجان را مورد بررسی قرار دهیم، متوجه میشویم که او پس از جدا شدن از استقلال، وضعیت استاندارد و مناسبی به لحاظ فوتبالی نداشته و پس از یک انتقال ناموفق به العربی قطر، تقریباً دیگر از آن فرشید اسماعیلی بانشاط و آماده و خلاق در میانه زمین خبری نیست.
آمار او بهخوبی به این موضوع گواهی میدهد که چقدر زود از حیث کیفیت دچار افول شده. او پس از جدایی از استقلال، تنها دو گل به ثمر رسانده و هشت پاس گل برای همتیمیهایش در تیمهای مختلف ارسال کرده است. آمار و ارقام خود گویای همه چیز هستند و هیچ شک و ابهامی درباره افت فنی ستاره سابق استقلال وجود ندارد. اما مسئلهای که در این نوشته بر روی آن تأکید داریم بدشانسی او در مواجهه با اتفاقات ریز و درشت داخل و کنار زمین است.
هواداران استقلال هنوز چندان از فرشید دل خوشی ندارند و هیچوقت آن پنالتی را که توسط او بهصورت چیپ در مهمترین بازی فوتبال ایران نواخته شد، فراموش نمیکنند؛ آن چیپ عجیب که در تقابل با تیم پرسپولیس و علیرضا بیرانوند، به شکلی باورنکردنی از دست رفت و توپ بهجای بوسه بر تور دروازه قرمزهای پایتخت، فضای بالای دروازه گلر تیم ملی را شکافت.
حتی پس از تجربه یک فصل لژیونری و بازی در لیگ ستارگان قطر با پیراهن تیم العربی، در فولاد خوزستان و تیم جواد نکونام به یک مصدومیت عجیب دچار شد و با وجود مصدومیت، حتی یک دقیقه هم نتوانست برای تیم فولاد خوزستان در آن مقطع به میدان برود.
مصدومیتهای مکرر و دست و پنجه نرم کردن با مصدومیتهای قدیمی، او را از کیفیت واقعی خود تا حد ممکن دور ساخت و حال تماشای این فرشید اسماعیلی، سخت و به دور از انتظار است.
روزگاری فرشید اسماعیلی ستاره آبیهای پایتخت بود و او حتی در فصل آخر حضور در استقلال، به بازوبند کاپیتانی هم رسید؛ اما به یکباره مرگ تدریجی یک رؤیا برای او خیلی زودتر از تصورات، آغاز شد. بدشانسی، گرفتاری و اسیر شدن در کمند مصدومیت از جمله عللی بودند که بازیکن سی ساله و سابق فجر شهید سپاسی به وضعیت بد کنونی دچار شود.
یادمان نرود که فرشید اسماعیلی در عین بدشانسی و فارغ از بحثهای معمول فوتبال، انسان فداکار و بااخلاقی است و در دیدار بین استقلال و سیاهجامگان در لیگ هفدهم به میزبانی تیم مشهدی، برخورد همزمان با سجاد دانایی باعث شد تا بازیکن تیم سیاهجامگان از حالت طبیعی خود خارج شود و چیزی نمانده بود که او در همان لحظات یک مرگ اتفاقی را تجربه کند؛ ولی هوشیاری و کمک فرشید اسماعیلی در این قضیه، جان سجاد دانایی را از مرگ نجات داد.
فرشید اسماعیلی در لیگ هفدهم با کمک هوشیارانه خود، سجاد دانایی، بازیکن سیاه جامگان، را از مرگ نجات داد.
به هر روی کمتر هواداری فکر میکرد فرشید اسماعیلی بخواهد در سن سی سالگی در چنین باتلاقی دست و پا بزند. سیر و روند دوران فوتبال بازیکنی مثل فرشید اسماعیلی کمی عجیب و غریب و به دور از حالت عادی جلو رفته و اوج و حضیض این فوتبالیست را نشان میدهد که اگر اقبال و بخت خوبی همراه او بود و انتخاب درست و عاقلانهای برای بازی کردن در تیمهای بهتری داشت، هرگز اتفاق تلخ اخیر برای او رخ نمیداد.