به روز شده در: ۲۴ آذر ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۳
کد خبر: ۶۶۴۸۳۱
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۰ - ۲۴ آذر ۱۴۰۳

رقابت بي‌پايان؛ از لبنان و سوريه تا تهران

در ميان موضع‌گيري‌هاي مختلف در قبال موضوع سقوط دولت اسد در سوريه، اظهارات دو چهره يعني اميرحسين قاضي‌زاده هاشمي، يكي از كانديداهاي انتخابات رياست‌جمهوري و معاون رييس‌جمهور در دولت سيزدهم و البته سيدمحمد حسيني، معاون پارلماني دولت سيزدهم در جاي خود قابل توجه است.
روزنو :

رقابت بي‌پايان؛ از لبنان و سوريه تا تهران

چگونه جريان سايبري و چهره‌هاي نزديك به جريان رقيب مسعود پزشكيان در ماه‌هاي اخير دولت او را مقصر تمامي رخدادها از ترور هنيه تا سقوط اسد در سوريه معرفي كردند

سيما پروانه‌گهر

درست از زماني كه ترورهاي اسراييلي در منطقه شروع شد، بهانه‌هاي بني‌اسراييلي نيز در تهران كليد خورد. وقتي ترور اسماعيل هنيه در تهران، ترورهاي لبنان، محور مقاومت و بعد از آن سقوط دولت اسد در سوريه يكي پس از ديگري در صفحات تاريخ ثبت شد، جريان مغلوب انتخابات رياست‌جمهوري 1403 دولت پزشكيان را عامل وضعيت فعلي معرفي كرد. اين در حالي است كه مطابق قانون اساسي تصميم‌گير نهايي در اين حوزه هرگز نهاد دولت نبوده و نيست. با اين حال تسويه ‌حساب انتخاباتي با ترور سياسي رييس دولت چهاردهم ادامه دارد؛ تسويه ‌حسابي كه دولت مسعود پزشكيان و چهره‌هاي آن را در شرايط فعلي از لبنان تا سوريه دخيل مي‌كند. در ساعات ابتدايي بعد از اعلام رسمي سقوط دولت اسد در سوريه، ويدیوها و تویيت‌هاي مختلفي درباره اين موضوع از جانب چهره‌هاي مختلف اما عموما از جريان منتقد دولت و رقباي انتخابات آنها منتشر شد. هدف اين محتواهاي توليد شده البته تنها دولت نبود و بعضا حتي نيروهاي نظامي به خاطر آنچه در سوريه رخ داده بود، مورد انتقاد قرار گرفتند.

 

كيهان؛ منتقد ظريف و پزشكيان در ميدان

روزنامه كيهان مثل تمامي ماه‌هاي اخير كه رخدادهاي منطقه را در موضوع حضور دولت چهاردهم بر سر كار توصيف مي‌كند در مطلبي نوشت كه «مدارا با دشمن در همين چند ماه ابتداي دولت چهاردهم نتايج عبرت‌آموزي داشته است. پس از ترور شهيد «اسماعيل هنيه» كه براي شركت در مراسم تحليف رييس‌جمهور ايران به تهران آمده بود دولت دلخوش به وعده اروپا و امريكا، با دشمن مدارا كرد و پاسخ به اين جنايت را به تعويق انداخت اما نتيجه چيزي جز ترور دبيركل حزب‌الله لبنان شهيد «سيدحسن نصرالله» نبود.» كيهان همچنين در اين مطلب با كنايه به رويكردهاي دولت چهاردهم، مسعود پزشكيان و وزارت امور خارجه‌اش نوشت: «اين روزها اخبار سوريه در صدر اخبار منطقه و حتي جهان قرار دارد؛ چه ‌بسا آنجا نيز طي ماه‌هاي گذشته كساني نسخه غربگرايان را تجويز كرده باشند؛ «با دشمنان مدارا» در سوريه تا مرحله آخر اجرا شد و به سقوط ۱۱ روزه دمشق رسيد. حسين شريعتمداري در غائله سقوط اسد هم به ظريف تاخت و نوشت: «برخي از افراد كه بعضا جايگاه‌هاي غيرقانوني در دولت دارند، پالس‌هايي طي اين هفته‌هاي حساس براي غرب فرستاده‌اند كه ان‌شاءالله در آينده هم براي برخورد با اين پالس‌ها و آن افراد، فكري خواهد شد.»

مجلس دوازدهم و اظهارات عجيبدر مورد روسيه

حميد رسايي، نماينده مردم تهران در مجلس دوازدهم هم از غائله موضع‌گيري درباره مساله سوريه عقب نماند و او نيز مثل كيهان از ظن خود به تحليل مساله پرداخت. رسايي در كانال تلگرامي‌اش درباره سقوط اسد نوشته و كنايه‌اي نيز در اين باره به ظريف زده در مطلبي نوشت: «بشار تا وقتي اسد بود و به ايران ولايي و حزب‌الله تكيه بود، پايدار بود اما از وقتي ظريف شد و در برابر ارتجاع عربي زانو زد و به فريب عبري و غربي خشنود شد و به حزب‌الله و ايران پشت كرد، ديگر سقوط كرد. به همين سادگي.» او در تویيتي هم به ظريف كنايه زد و نوشت: «بشار اسد هم مي‌خواست به غربي‌ها ثابت كند دنبال جنگ نيست.» همان روزها هم او در جلسه علني مجلس نيز خطاب به هيات رييسه گفت: «نمايندگان مجلس در مورد مساله سوريه توجيه نيستند.» البته نمايندگان ديگر از جبهه پايداري هم‌نظر با حميد رسايي نبودند و در اظهارات‌شان مدعي توجيهي فراتر از مسوولان كشور نيز درباره اين رخدادها هستند. منان رييسي، نماينده مردم قم در مجلس در يادداشتي در اين باره نوشت: «اينكه بعد از تقديم حدود 6 هزار شهيد مدافع حرم و صرف ميلياردها تومان هزينه، طي فقط يك هفته سوريه را دو دستي تقديم تكفيري‌ها كرديم اگر غضب الهي نيست، پس چيست؟!» او در بخش ديگري از اين يادداشت مدعي شد كه «حدود دو هفته قبل در حاشيه مراسمي، ملاقاتي بسيار كوتاه با يكي از بلندپايه‌ترين مقامات نظامي كشور داشتم. به ايشان عرض كردم كه پس اين وعده صادق ۳ چه شد؟! لبخندي زدند و گفتند: بزنيم كه نيم ساعت بعدش دوباره اسراييل ما را بزند تا بعدش مردم مطالبه وعده صادق ۴ را بكنند؟! از پاسخ ايشان چنان متعجب شدم كه تا چند روز در حيرت به سر مي‌بردم. حالا هم كه دو هفته از آن زمان گذشته است دائما اين سوال در ذهن حقير موج مي‌زند كه مگر آقا همين 40 روز پيش نفرمود كه «بايستي خطاي محاسباتي رژيم صهيونيستي به هم بخورد؟» اينكه سوريه را بعد از اين همه خون، يك هفته‌اي تقديم‌شان كرديم در راستاي به هم خوردن خطاي محاسباتي اسراييلي‌ها بوده؟! ظاهرا برخي از عزيزان ما فرمايش آقا را سر و ته فهميده‌اند و تصميم‌شان اين بوده جوري عمل كنيم كه خطاي محاسباتي خود ما به هم بخورد! قبلا هم گفته بودم كه خط قرمز حقير، فقط و فقط رهبر انقلاب است و در دفاع از حقوق ملت و نظام، از مطالبه‌گري و نقد هيچ عزيزي فروگذار نخواهم كرد؛ حتي اگر آن عزيز مقام ارشد نظامي يا امنيتي كشور باشد. ضمنا فعلا باتوجه به شرايط جنگي منطقه و لزوم حفظ وحدت، بيان نام مقاماتي كه طي اين ۴۰ روز قصور داشته‌اند را صلاح نمي‌دانم اما اگر در ادامه، دوباره در اجراي فرمايش آقا كوتاهي بورزند ابايي از افشاي نام‌شان نخواهم داشت.» احمد نادري، نماينده مجلس و استاد دانشگاه در ايران كه پيش‌تر از عدم مداخله ايران در تحولات اخير سوريه انتقاد كرده بود، گفت كه پس از سقوط بشار اسد، استراتژي ايران بايد به طرف «آزمايش بمب اتمي» برود. او نيروهاي مخالف اسد در سوريه را «تركيب اخواني - سلفي ري‌برند شده توسط رسانه‌هاي غربي» خواند و نوشت با تسلط اين نيروها بر سوريه «شد آنچه نبايد مي‌شد. استراتژي ايران بعد از اين بايد بر دو موضوع شكل بگيرد: اول احياي جبهه زخمي مقاومت و دوم آزمايش بمب اتمي.» نادري پيش از اين در شبكه ايكس نوشته بود: «سوريه در آستانه سقوط است و ما خونسرد داريم تماشا مي‌كنيم. در صورت سقوط دمشق، لبنان و عراق را هم از دست خواهيم داد و بايد در مرزهاي‌مان با دشمن مقابله كنيم. خون‌هاي زيادي براي حفظ سوريه داديم. علت اين سكوت را نمي‌فهمم اما هر چه باشد به صلاح كشور نيست. تا دير نشده بايد كاري كرد.»

صدا و سيما؛ توليدات عجيب و سياست ضد و نقيض

رويه پخش برنامه صدا و سيما و اظهارات كارشناسان در اين ايام نشان مي‌دهد كه از اساس صدا و سيما شايد به اندازه رسانه‌هاي سوري سردرگم بوده و اظهارات چهره‌هايي كه به عنوان كارشناس در برنامه‌ها دعوت مي‌شدند از شدت تناقض تحليل و مهم‌تر از تحليل، تضاد در سياست‌هاي كلان در قبال سقوط دولت اسد، مؤيد همين موضوع است.

سهيل كريمي كه به عنوان كارشناس مسائل سوريه در صدا و سيما حاضر شده بود در گفت‌وگو با شبكه خبر سيما به تحليل اوضاع سوريه و نقش ايران در آن پرداخت و در تحليلي عجيب گفت كه به نيروهاي ما اجازه حضور در ميدان داده نمي‌شود! او در بخش ديگري از اين برنامه با بيان اينكه «ما نبايد برادران و خواهران خود را در اين شرايط دشوار رها كنيم و بايد به ياري آنها بشتابيم» تاكيد كرد: «در حال حاضر به نيروهاي ايراني اجازه جنگ مستقيم در اين كشور داده نشده است.» در يكي از اين برنامه‌ها نيز محمدرضا غلامرضا، معاون سابق سپاه قدس در صحبتي مطرح كرد: «ترك‌ها و بعضي از كشورهاي عربي فريب دادند؛ اينها دو ماه قبل تضمين دادند كه هيچ اتفاقي در سوريه نمي‌افتد.» در همين ايام فردي به نام كمالي، به عنوان كارشناس سوريه در برنامه صدا و سيما حاضر شد و در اظهارات خود تلويحا از مخالفان مسلح سوري بعد از سقوط بشار اسد حمايت كرد! علاوه بر اين حسين اكبري، سفير ايران در سوريه در گفت‌وگوي زنده با شبكه خبر درباره تحولات اخير دمشق گفت: «ما اين اتفاق را پيش‌بيني می‌كرديم و تقريبا هيچ يك از همكاران ما از دستگاه‌هاي مختلف جمهوري اسلامي در سفارت حضور نداشتند. در سفارت كسي آسيب نديد. بعد از «حمص» نه تنها ارتش سوريه بلكه مردم نيز در هيچ كجا مقاومت نكردند.» وي در بخش ديگري از اظهارات خود گفت: اين جريان فعلي در سوريه با داعش متفاوت هستند و قبلا با داعش جنگ هم داشته‌اند. در برنامه ديگري كه در اين روزها از صدا و سيما منتشر شد، مصطفي خوش‌چشم كارشناس مسائل سياسي روايتي از ديدار يكي از فرماندهان عالي ايران با بشار اسد مطرح كرد و گفت: «بشار در حالي كه خط تلفن مستقيم با امريكا، تركيه و روسيه روي ميزش داشته، خطاب به او گفته: اگر شما هم مايل به كمك هستيد يك گوشه كار را بگيريد!»

اظهارات عجيب رقباي انتخاباتي پزشكيان درباره سقوط اسد

در ميان موضع‌گيري‌هاي مختلف در قبال موضوع سقوط دولت اسد در سوريه، اظهارات دو چهره يعني اميرحسين قاضي‌زاده هاشمي، يكي از كانديداهاي انتخابات رياست‌جمهوري و معاون رييس‌جمهور در دولت سيزدهم و البته سيدمحمد حسيني، معاون پارلماني دولت سيزدهم در جاي خود قابل توجه است.

سيدمحمد حسيني، معاون پارلماني دولت رييسي، در تویيتي تحولات تلخ اخير خاورميانه را به فوت ابراهيم رييسي مرتبط دانست و نوشت: تمامي حوادث تلخ ماه‌هاي اخير (شهادت اسماعيل هنيه، يحيي سنوار، سيدحسن نصرالله، سيدهاشم و فرماندهان حزب‌الله، تهاجم رژيم صهيونيستي به اهدافي در ايران، بمباران وحشيانه لبنان، فروپاشي دولت سوريه و...) از سقوط بالگرد رييس‌جمهور شهيد در ۳۰ ارديبهشت آغاز شد!»

اميرحسين قاضي‌زاده هاشمي، معاون رييس‌جمهور دولت سيزدهم نيز در واكنش به سقوط دولت بشار اسد با بيان اينكه «شيطان هميشه وسوسه مي‌كند، اما به وسوسه و وعده‌هايي كه مي‌دهد عمل نمي‌كند» گفته است: «هر دولتمردي كه وسوسه‌هاي مستكبران و دشمنانش را بپذيرد دچار غفلت و شكست خواهد شد. وقتي دولتمرد به اين شكل تحليل كند، ارتش و نيروهاي نظامي آن كشور هم دچار ضعف و وادادگي مي‌شوند، به‌خصوص وقتي كه به صورت گسترده در ارتش نفوذ اتفاق افتاده باشد. متاسفانه اتفاقي كه در سوريه افتاد قابل پيش‌بيني بود؛ بارها مسوولان جمهوري اسلامي تذكر دادند ولي ناديده گرفته شد و باعث اين اتفاق شد. رهبر انقلاب وقتي چند سال پيش فرمودند حزب‌اللهي‌ها را تندرو ندانيد، اين افراد به وقت خطر كشور را نجات مي‌دهند. اگر سوريه هم از اين حزب‌اللهي‌ها داشت به اين وضع نمي‌افتاد.»

سوريه و سايبري‌ها

از ساعات نخست بعد از اعلام سقوط اسد برخي اكانت‌هاي سايبري نيز رويكرد عجيبي در قبال اين تحولات در پيش گرفتند و حتي زبان به نقد نيروهاي نظامي گشودند. انتشار مطالب و هشتگ‌هايي همچون «ديپلماسي در ميدان و ميدان در هيات... قشنگه نه؟» در كنار اين تویيت‌ها، تحليل‌هاي علي عليزاده در نقد سياست‌هاي نظامي نيز بازخوردهاي زيادي داشت: ««احسنت به نتانياهو، مرحب يهود در قرن ۲۱. فقط اينكه در اين معركه علي و ذوالفقارش رو نداشتيم. يه تنه مچ همه رو خوابوند. حالا عزيزان هي شعار بدهند. اينها همش نتيجه تعلل و عقب‌نشيني‌هاي غيرتاكتيكي طي يك سال گذشته است. تنها چيزي كه نديديم شتابزدگي بود و هرچه ديديم تعلل بود.»

يكي ديگر از اكانت‌هاي تویيتري سايبري‌ها در مدح نتانياهو و كنايه به نيروهاي داخلي نوشت: «سروري بر منطقه سزاوار كسي است كه تنها راهبردش در مقابل دشمنان شكست دادن‌شان است و هوشمندانه‌ترين و جسورانه‌ترين تصميمات را اتخاذ مي‌كند، نه آن كسي كه هر چند سال يك‌بار ويار تسليم و مذاكره مي‌كند و لگدي به متحدانش حواله مي‌كند.»اين اظهارات در حالي مطرح شد كه تنها چند روز بعد حسين سلامي در اظهاراتي مواضع سپاه در اين موضوع را تشريح كرد. حسين سلامي، فرمانده كل سپاه پاسداران يك روز قبل از سخنراني آيت‌الله خامنه‌اي در همين ارتباط در جمع فرماندهان سپاه گفته كه «از ماه‌ها پيش از تحركات مسلحين و تكفيري‌ها مطلع بوديم. برادران ما توانسته بودند با استفاده از شگردهاي اطلاعاتي، محورهاي حمله اينها را پيدا كنند و به سطح سياسي و نظامي سوريه منتقل كنند.» سلامي همچنين در سخنراني خود پيرامون تحولات منطقه همچنين خبر داد كه مسوولان اطلاعاتي ايران از سه ماه قبل درباره رخدادهاي سوريه به مقام‌هاي اين كشور هشدار داده بودند اما اين را هم گفتند كه مشخص نيست اين گزارش‌ها به دست مقامات بالاي آن كشور رسيده يا «همان وسط‌ها گم و گور شده بود.»

نقشه‌هاي اسراييل در منطقهپبهانه‌هاي بني‌اسراييلي در تهران

موضع‌گيري‌ها عليه دولت پزشكيان به دليل آنچه «كوتاهي در قبال حمايت از محور مقاومت خوانده مي‌شود» البته مختص ماجراي سوريه نيست. روز دوشنبه نهم مهر ماه كانال تلگرامي رجانيوز، در مطلبي به قلم سيدمصطفي موسوي‌نژاد و با عنوان «بعضي‌ها زاييده‌ شده‌اند تا فريب امريكا را بخورند!» نوشت: «در آخرين مورد مشخص شد پاسخ به شهادت هنيه در تهران به دليل وعده آتش‌بس امريكا به پزشكيان و ظريف عقب افتاد و امروز شاهد جنايت بي‌سابقه اسراييل در شهادت سيدحسن نصرالله بوديم! ولي‌فقيه با ما درددل كرد و جدي نگرفتيم: «عقب‌نشيني غيرتاكتيكي غضب الهي را در پي دارد.» رخدادهاي آن زمان در لبنان از حمله تروريستي به اعضای حزب‌الله لبنان تا ترور سیدحسن نصرالله، محوري براي مواخذه مسعود پزشكيان در ارتباط با اظهاراتش در حاشيه حضور در مجمع عمومي سازمان ملل شد. اگر چه پيش از اين رخدادها نيز خط رسانه‌اي - فكري جريان پايداري در حمله به دولت و رييس آن سنگ‌تمام گذاشته بود. وحيد يامين‌پور در يادداشتي در سوم مهرماه در رجانيوز نوشت: «صوتي كه از صحبت‌هاي آقاي پزشكيان منتشر شده حتي از تيتر بلومبرگ هم بدتر است. به گمانم از ابتداي انقلاب تا الان هيچ كس چنين حرفي را بر زبان نياورده؛ حتي سياستمداران درجه سه، حتي روزنامه‌نگاران و به همين دليل هم وزير امور خارجه و رييس شوراي اطلاع‌رساني دولت بلافاصله آن را تكذيب كردند. يامين‌پور در اين مطلب همچنين تاكيد كرده است: «اميدوارم مواضع تكميلي رييس‌جمهور در روزهاي باقي مانده از حضور ايشان در نيويورك، پاسخ اين پرسش‌ها را روشن كند.» هنوز آتش بلواي مجازي و رسانه‌اي پايداري‌ها درباره اين موضوع فروكش نكرده بود كه بخشي از گفت‌وگوي پزشكيان با فريد زكريا مبني بر يكسان نبودن توانايي حزب‌الله و اسراييل نيز دستاويز موج جديد حمله شد. اين در حالي بود كه پزشكيان در همان گفت‌وگو ضمن بيان موضوع عدم يكسان بودن توانايي اسراييل و حزب‌الله، تاكيد كرده بود كه «ما در كنار حزب‌الله خواهيم بود.»

كيهان نيز بدون فوت وقت در مطلبي چهار احتمال درباره ريشه بيان اين اظهارات توسط رييس‌جمهور را طرح و «ناتواني رييس‌جمهور در بيان مطالب» و «حضور مشاوران غرب‌زده و داراي سابقه حضور در فتنه» را از اصلي‌ترين احتمالات علت اظهارات پزشكيان درباره اسراييل خواند.

اصلي‌ترين محوري كه در این روزها عليه مسعود پزشكيان و دولت او پيگيري مي‌شد مساله‌اي با عنوان اتهامي «علل در پاسخ به ترور هنيه از جانب دولت چهاردهم» است. موضوعي كه كيهان درباره آن نوشت: «خونخواهي مهمان شهيد، حق و مسووليت ذاتي جمهوري اسلامي ايران است، اما اداي اين تعهد حقوقي و عقلاني بازدارنده، دو ماه به تاخير افتاد. اين تاخير به رژيم صهيونيستي فرصت و جرأت داد تا دور تازه‌اي از جنايات تروريستي را اين ‌بار در لبنان مرتكب شود. چرا مجازات اسراييل به تاخير افتاد؟ به خاطر دو انگاره غلط: اولي، همان كه يك هفته قبل بر زبان آقاي عراقچي هم جاري شد: «رژيم اسراييل در غزه در باتلاق گرفتار شده و تصور مي‌كنند با گسترش ميدان جنگ مي‌توانند از بن‌بست خارج شوند. ما كاملا هوشيار هستيم و در تله آنها نخواهيم افتاد.» نكته قابل توجه ديگر رويه‌اي بود كه صداوسيما از ساعات ابتدايي بعد از ترور سیدحسن نصرالله، دبيركل حزب‌الله لبنان توسط اسراييل در پيش گرفته است. هادي معصومي زارع، تصويربردار و مدير فيلمبرداري كه از چهره‌هاي ثابت صدا و سيما است در ساعات ابتدايي بعد از ترور دبيركل حزب‌الله لبنان در محله ضاحيه بيروت حاضر شد و ايستاده رو به دوربين با انتقاد از رويكردهاي داخلي كشور در قبال ترور هنيه گفت كه اشتباه مقامات موجب «زدن سر مقاومت» شده است.» او در حالي كه اشك مي‌ريخت، فرياد زد «آقاي جمهوري اسلامي، به خودت بيا!» معصومي زارع «تفكيك ميان امريكا و اسراييل و محافظه‌كاري شديد اين چند ماهه» را دليل اصلي ترور سیدحسن نصرالله دانست.» علاوه بر اين ابوالفضل ظهره‌وند، عضو كميسيون امنيت ملي مجلس دوازدهم نيز در ساعات بعد در گفت‌وگو با تلويزيون ايران به صراحت گفت:«اگر سعيد جليلي رييس‌جمهور بود شايد اسراييل به اين راحتي جرات نمي‌كرد!» دولت مسعود پزشكيان در حالي زير فشار براي پاسخگويي درباره رخدادهاي اخير منطقه است كه در اين حوزه از اساس دولت مستقر - شامل دولت مسعود پزشكيان يا هر دولت ديگري - اختياري در اتخاذ اين دست از تصميمات ندارد. مطابق قانون اساسي به‌ طور مشخص در اين دست از موارد شوراي عالي امنيت ملي مسوول تصميم‌گيري است و تصميماتي مرتبط با پاسخ نظامي يا غيرنظامي در سطوحي بالاتر از سطح دولت‌ها اتخاذ مي‌شود.

خط رسانه‌اي كه چهره‌هاي نزديك به سعيد جليلي و جريان پايداري در روزهاي اخير - از ترور اسماعيل هنيه در تهران تا وقايع لبنان و سقوط اسد در سوريه - در پيش گرفته فاقد هر منطق و نشان از چشم بستن بر يك رويه معمول در اتخاذ سياست‌هاي منطقه‌اي و بين‌المللي در ساختار جمهوري اسلامي است. آش اين انتقادات به اندازه‌اي شور شده است كه جواد موگويي مستندساز اصولگرا نيز به انتقاد از آن پرداخته و نوشته است: «جماعت «جليلي - پايداري» استراتژي كنوني ايران را محصول دولت پزشكيان و ظريف اعلام مي‌كنند! و حتي خواستار استيضاح پزشكيان شدند. در دولت رييسي، ۳۰ هزار نفر در غزه به‌ خاك‌ و خون كشيده شدند. در دولت رييسي، سيدرضي، فرمانده عاليرتبه‌ سپاه ترور شد. در دولت رييسي، مواضع حزب‌الله روزانه بمباران مي‌شد. در دولت رييسي، يمن بارها بمباران شد و ايضا عراق. چرا ايران آن موقع، تل‌آويو را موشك‌باران نكرد؟! چرا پاسخ سخت‌ بازدارنده نداد كه ترور زاهدي در سفارت رقم نخورد؟ حال، نكرده‌هاي دولت قبل را از دولت تازه‌ تاسيس دوماهه مي‌خواهند؟!»

سوالي كه البته پاسخ آن نه در استدلال مخاطبان كه در نتيجه انتخابات رياست‌جمهوري 1403 نهان است.

عکس روز
خبر های روز