به روز شده در: ۲۶ آذر ۱۴۰۳ - ۲۰:۰۰
کد خبر: ۵۱۷۵۳۷
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۰ - ۲۲ اسفند ۱۴۰۰

بحران معيشت، جوانان را به سمت انتقام می‌بَرد

اتفاق مثبتی که در دولت آقای رئیسی رخ‌داده این است که دولت برج عاج نشینی را کنار گذاشته و در صحنه حضور میدانی پیدا می‌کند. در چنین شرایطی دولت می‌تواند از نزدیک با واقعیت‌ها و مشکلات اجتماعی آشنا شود و برای آنها راه‌حل پیدا کند
روزنو :

بحران معيشت، جوانان را به سمت انتقام می‌بَرد

روزنو :مسائل و چالش‌های اجتماعی روزبه‌روز شکل جدی‌تری به خود می‌گیرد. این در حالی است که مسائل مرتبط با سیاست خارجی و اقتصاد کشور به‌ اندازه‌ای دولت را مشغول خود کرده که دولت فرصت کمتری برای رسیدگی به چالش‌های اجتماعی داشته است. برای تحلیل و بررسی مهم‌ترین چالش‌های اجتماعی امروز جامعه ایران و رویکردی که دولت در این زمینه در پیش‌گرفته با دکتر امان ا... قرایی مقدم گفت‌وگو کرده است. دکتر قرایی مقدم در این زمینه معتقد است: «عمل‌گرایی می‌تواند به دولت کمک کند که از چالش‌های موجود در جامعه عبور کند. اگر دولت به دنبال رضایت اجتماعی است باید تلاش کند مشکلات معیشتی را حل کند. امروز به شکل ملموس و قابل‌ مشاهده‌ای چالش‌های اجتماعی به مسائل اقتصادی گره‌ خورده و روی آن تأثیر گذاشته است. البته مسائل دیگر مانند آزادی بیان و آزادی اندیشه نیز در به وجود آمدن رضایت اجتماعی تأثیرگذار است. با این‌وجود در شرایط کنونی کلید حل مشکلات اجتماعی حل مسائل اقتصادی و معیشتی جامعه است.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

مسائل و آسیب‌های اجتماعی به چه میزان در دستور کار دولت سیزدهم قرار داشته است؟ آیا دولت برای حل چالش‌های اجتماعی طرح و برنامه ارائه کرده است؟

اتفاق مثبتی که در دولت آقای رئیسی رخ‌داده این است که دولت برج عاج نشینی را کنار گذاشته و در صحنه حضور میدانی پیدا می‌کند. در چنین شرایطی دولت می‌تواند از نزدیک با واقعیت‌ها و مشکلات اجتماعی آشنا شود و برای آنها راه‌حل پیدا کند. بسیاری از کارخانه‌ها، کارگاه‌ها و خدمات تولیدی فعالیت‌های خود را افزایش داده‌اند و انگیزه بهتری نسبت به گذشته پیدا کرده‌اند. نتیجه این وضعیت کاهش بیکاری خواهد بود. بیکاری منشأ اغلب آسیب‌ها و مشکلات اجتماعی است و اگر بیکاری کاهش پیدا کند می‌توان نسبت به کاهش چالش‌های اجتماعی در آینده خوشبین بود. مدیریت درصحنه و حضور میدانی مدیران دولت و بازدید آنها از مشکلات در کمتر دولتی مانند دولت آقای رئیسی بوده است. در دولت آقای احمدی‌نژاد نیز این اتفاق رخ می‌داد اما به دلیل اینکه برنامه‌ریزی صحیحی در این زمینه وجود نداشت این بازدیدهای میدانی به نتیجه مطلوب نرسید. نکته مهم دیگر اینکه در شرایط کنونی قوای سه‌گانه از نظر فکری و سیاسی با هم هماهنگ هستند که این نکته می‌تواند به تحقق وعده‌های دولت به مردم تأثیرگذار باشد. در اغلب دولت‌های گذشته قوای سه‌گانه در اختیار جریان‌های مختلف سیاسی قرار داشت و به همین دلیل قوای سه‌گانه برای برخی تصمیم‌گیری‌ها به مشکل برمی‌خوردند. امروز اما قوای سه‌گانه در اختیار یک جریان قرار دارد و دولت می‌تواند به پشتوانه حمایت‌های قوای دیگر سیاست‌ها و برنامه‌های خود را عملیاتی کند.

آیا با صرف حضور میــدانی و بازدید مدیران دولت از مشکلات اجتماعی می‌توان نسبت به حل چالش‌های اجتماعی امیدوار بود؟

با حضور میدانی و مداوم راست جمهوری درمیان مردم چه در دوره‌ای که ردای قاضی‌القضات را بر تن داشتند و موجب تغییرات و دگرگونی‌های عمیقی در درون دستگاه قوه قضائیه به عمل درآوردند بسیاری از خلاف‌کاران را محاکمه کردند و روح قانون و قانون مداری را در همه وزارتخانه‌ها و نظام بوروکراسی کشور به‌وجود آوردند و چه اکنون‌که ریاست جمهوری کشور را بر عهده‌ دارند و مسئولیت اجرایی همه نهادهای اصلی و فرعی جامعه رابردوش دارند برج عاج نشینی و از دور دستی بر آتش دراز کردن و بی‌خبری مسئولان نظام از حال و روزگار مردم به پایان رسیده است. این اتفاق مهمی است که در این دولت رخ‌ داده است. هرچند این بازدیدها باید با برنامه‌ریزی و آینده‌نگری نیز همراه باشد. واقعیت این است که پس از انقلاب مردم منتظر بودند کسانی که ادعا می‌کنند از مردم برآمده‌اند، درکنار آنها پا در میدان عمل بگذارند و درد و رنج آنها را لمس کنند اما میسر نشد و بانگ مرغی برنخاست و برج عاج نشینی ادامه یافت و مسئولان ولی‌نعمت‌های خود را فراموش کردند و به کنار نهادند و راه خودشان را رفتند. به‌همین جهت فاصله و شکاف عمیق و خطرناکی بین مردم و هیات حاکمه به وجود آمد و موجب اعتراض‌های اجتماعی کوچک و بزرگ در سراسر کشور گردید. من امیدوارم حضور میدانی مدیران دولت و بازدید از واقعیت‌های اجتماعی بتواند به حل مشکلات کمک کند.

مهم‌ترین چالشی که دولت در زمینه اجتماعی با آن مواجه است و باید حل آن را در اولویت نخست خود قرار بدهد چیست؟

واقعیت این است که مهم‌ترین چالشی که امروز دولت با آن مواجه است چالش مشکلات معیشتی و اقتصادی است که روزبه‌روز نیز در زندگی مردم افزایش پیدا می‌کند. چالش‌های اقتصادی روی آسیب‌های اجتماعی نیز تأثیرگذار است و درصورتی‌که برای آن راه‌حل ارائه نشود می‌تواند به افزایش آسیب‌های اجتماعی منجر شود. در شرایط کنونی حدود شصت میلیون از افراد جامعه به کمک‌های معیشتی نیاز دارند و حدود سی میلیون زیرخط فقر مطلق به سر می‌برند و حدود چهار میلیون جوان بیکار هستند. اگر به سفرهای استانی رئیس‌جمهور توجه کنیم در هر استان و شهری که رئیس‌جمهور مورد بازدید قرار می‌دهند خواسته اصلی مردم رفع بیکاری جوانان و مشکلات معیشتی است. ما باید بپذیریم که اکثریت عظیمی از اقشار محروم در فکر مشکلات اقتصادی خود و خانواده هستند. انواع آسیب‌های اجتماعی از مصرف الکل تا اعتیاد و دزدی و خودفروشی و کارتن‌خوابی، اتوبوس خوابی و پشت‌بام خوابی و پیاده‌روخوابی و از همه مهم‌تر و اساسی‌تر بیکاری حدود چهار میلیون جوان به‌عنوان ام‌الفساد، افزایش روزافزون طلاق و کاهش میزان ازدواج جوانان بر اثر فقر و بیکاری باعث شده که برخی به فکر انتقام از جامعه باشند. چنانکه در تلویزیون دیدیم جوانی ماشین شاسی‌بلند را به آتش می‌کشد به این بهانه که چرا او باید داشته باشد و من نداشته باشم که بسیار پدیده خطرناکی از لحاظ جامعه‌شناسی و نشان دهنده حس انتقام‌گیری جوانان از جامعه، مسئولان و دولتمردان، ثروتمندان، قاضی و متقاضی وزیر و وکیل است. از سوی دیگر میلیون‌ها کارمند در نهادهای مختلف از دستگاه قوه قضائیه گرفته تا معلمین و کارمندان در سازمان مختلف دولتی و خصوصی و سازمان اجتماعی و کارگران با حقوق ناچیز و زیرخط فقر در غم تأمین معاش هستند و هر روزه شاهد اعتراض آنها در گوشه و کنار شهرهای کوچک و بزرگ هستیم. با این‌وجود و درحالی‌که بیش از سه میلیون از جوانان تحصیلکرده دانشگاهی بیکارند و هزاران دختر و پسر به دلیل فقر و بیچارگی نمی‌توانند ازدواج کنند و هزاران نفر روزی خود را از میان میدان‌ها زباله و ظروف آشغال کنار خیابان‌ها جمع می‌کنند و بسیاری از کارگاه‌ها و کارخانه‌ها خوابیده بیکاری به‌عنوان ام‌الفساد بیداد می‌کند دولتمردان و مجلسیان، چند صد میلیارد تومان از جیب همین اقشار محروم را به متولیان فرهنگی، مذهبی، که کارکرد چندان مفیدی نداشته‌اند، اختصاص داده و تعجب‌آور است که آن را عین عدالت می‌دانند.

در ماه‌های اخیـر انرژی و وقت دولت بیشتر صرف حل مشکلات اقتصادی و سیاست خارجی شده است. آیا دولت از مسائل اجتماعی غفلت نکرده است؟

همه این مسائل باهم مرتبط هستند. امروز برجام با اقتصاد و اقتصادی با آسیب‌های اجتماعی در ارتباط است. به همین دلیل نیز اگر برجام به نتیجه برسد و تحریم‌های ایران برداشته شود شرایط اقتصادی تغییر خواهد کرد. هنگامی‌که شرایط اقتصادی تغییر کند به‌تبع آن آسیب‌های اجتماعی نیز کاهش پیدا خواهد کرد. مشکلات معیشتی و بیکاری مهم‌ترین مشکلات امروز جامعه ایران هستند که روی مسائل اجتماعی نیز تأثیر گذاشته‌اند. این در حالی است که اگر تحریم‌ها برداشته شود رونق اقتصادی در کشور شکل بگیرد امیدواری‌ها نسبت به حل مشکلات اقتصادی و به‌تبع آن اجتماعی بیشتر خواهد شد. چالش دیگری که در شرایط کنونی وجود دارد افزایش شکاف طبقاتی است که روزبه‌روز نیز شدت بیشتری پیدا می‌کند. اگر این وضعیت ادامه پیدا کند جامعه در آینده با چالش‌های بیشتری مواجه خواهد بود. دولت سیزدهم نیز نشان داده که یک دولت عملگراست و حرف نمی‌زند. این‌یک ویژگی ممتاز برای دولت است. عمل‌گرایی می‌تواند به دولت کمک کند که از چالش‌های موجود در جامعه عبور کند. اگر دولت به دنبال رضایت اجتماعی است باید تلاش کند مشکلات معیشتی را حل کند. امروز به شکل ملموس و قابل‌مشاهده‌ای چالش‌های اجتماعی به مسائل اقتصادی گره‌خورده و روی آن تأثیر گذاشته است. البته مسائل دیگر مانند آزادی بیان و آزادی اندیشه نیز در به وجود آمدن رضایت اجتماعی تأثیرگذار است. با این‌وجود در شرایط کنونی کلید حل مشکلات اجتماعی حل مسائل اقتصادی و معیشتی جامعه است. همین‌که دولت تلاش می‌کند به‌صورت عملی مشکلات را حل کند و درصحنه حضور پیدا می‌کند به‌نوعی انگیزه برای اقشار مختلف اجتماعی و به‌خصوص قشر ضعیف جامعه است. دولت باید تلاش کند در مسیر افزایش رضایت اجتماعی در جامعه حرکت کند.

آیا مدیران اجتماعی دولت متناسب با چالش‌های موجود جامعه انتخاب‌ شده‌اند؟آیا برنامه‌های این مدیران برای حل بحران‌های اجتماعی کنونی جامعه همخوانی دارد؟

 

هنوز به‌صورت دقیق نمی‌توان در این زمینه صحبت کرد. به‌هرحال هنوز برنامه‌های وزرا در زمینه اجتماعی به‌صورت کامل اجرایی نشده است. نکته دیگر اینکه مشکلات اجتماعی به‌مرور زمان در جامعه شکل می‌گیرد و به همین دلیل نیز راه‌حل‌های بلندمدت دارد. باید زمان بیشتری بگذرد تا عملکرد واقعی مدیران انتخابی را بتوان ارزیابی کرد. در شرایط کنونی کمتر از یک سال است که مدیران جدید سکان مدیریت کشور را به برعهده‌گرفته‌اند. به همین دلیل باید به دولت فرصت بیشتری داد. نکته دیگر اینکه در جامعه امروزی مردم هوشیارتر و آگاه‌تر شده و به‌خوبی می‌بینند که برخی از موقعیت و جایگاه خود استفاده کرده و اختلاس و... انجام می‌دهند. البته اینکه قوه قضائیه عده‌ای از آنها را بازداشت و به جرم آنها رسیدگی می‌کند، خوب است. ولی دانه‌درشت‌ها و افرادی که همچنان به اعمال خلاف خود ادامه می‌دهند، کجا هستند؟ شایسته‌سالاری، قانون‌مندی، احترام به اندیشه و افکار جامعه و مشارکت و اطلاع‌رسانی به مردم به‌خصوص جوان‌ها در تصمیم‌هایی که برای خود آنها گرفته می‌شود، می‌تواند از بروز چنین اتفاق‌هایی جلوگیری کند. ولی آنهایی که رانت‌های بزرگی دارند، ‌سرمایه‌داران، ملاکان، تاجران و صاحبان قدرت این اجازه را به مردم طبقه پایین نمی‌دهند. جامعه را یک‌بعدی نمی‌توان اداره کرد. همان‌طور که ژرژ گورویچ استاد بزرگ جامعه‌شناسی فرانسه گفت جامعه منظومه‌ای متعدد از ابعاد و اجزا با سطوح و جنبه‌های گوناگون است که هرلحظه به یکرنگی جلوه می‌کند. یعنی در اداره جامعه نباید یک‌بعدی نگاه کرد و باید همه ابعاد و اجزاء مختلف آن را در نظر گرفت.


دولت سیزدهــم به چه میزان در ارتقای اعتماد اجتماعی عملکرد موفقی داشته است؟

اعتماد همواره به‌عنوان یکی از مهم‌ترین سرمایه‌های اجتماعی مطرح بوده است؛ عنصری که رابطه مستقیم با مشارکت اجتماعی دارد. در صورت بالا رفتن سطوح اعتماد از خانواده و نظام خویشاوندی به مقیاس‌های بالاتری چون اعتماد به دولتمردان و مسئولان، میزان مشارکت مردم هم در بازتولید و ارتقای اعتماد اجتماعی بیشتر خواهد شد و مردم این امر را در قالب بالاتر رفتن صداقت، وفاداری، حسن نیت و وظیفه‌شناسی در جامعه نشان خواهند داد. اعتماد عمومی مبنای نظم اجتماعی است به این معنی که مردم قوانین وضع‌شده از سوی مسئولان را پذیرفته و آن را رعایت می‌کنند و مسئولان برای پاسخ به مطالبات مردمی کوشاترند. در مقابل، اگر این نظم و اعتماد وجود نداشته باشد، عملا هنجار و قوانین، جایگاهی بین مردم نخواهد داشت و به مسئولان اعتماد ندارند درنتیجه شاهد بی‌نظمی اجتماعی خواهیم بود. به همین دلیل است جوامع مختلف در تلاش برای جلب اعتماد عمومی‌اند و این مهم یک اهتمام ویژه و شفاف می‌طلبد چراکه همان‌طور که مردم تابع قوانیند، مسئولان هم باید تابع قوانین باشند و برای مطالبات مردمی و مسئولیتی که بر عهده‌ دارند دغدغه‌اند و شفاف باشند. مردم از مسئولان توقع شفافیت دارند تا بتوانند به آنها اعتماد کنند. سطح سواد، آگاهی، توقعات مردم افزایش پیدا کرده است. وقتی ما در کشور خود دچار این خلأ هستیم، بیگانه هم از فرصت سوءاستفاده کرده و جنجال‌آفرینی می‌کند. برای ترمیم اعتماد عمومی باید مسئولان با مردم شفاف باشند وقتی یک کارگر خبر حقوق نجومی را می‌شنود نمی‌توان از او انتظار داشت به مسئولان اعتماد کند. برای ترمیم اعتماد عمومی باید میزان مشارکت در مردم و همدلی در جامعه را بالا برد. وقتی مسئولان به این مساله واقف‌اند، راهکارهای موجود را بررسی و اجرایی کنند. دیگر زمانی است که باید مسئولان به دنبال راهکار باشند مردم همیشه قدم اول را برداشته‌اند.

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز