به روز شده در: ۱۸ آبان ۱۴۰۴ - ۲۱:۴۰
کد خبر: ۷۲۲۵۱۷
تاریخ انتشار: ۱۶:۵۰ - ۱۸ آبان ۱۴۰۴

آیا توفان نمکی در دریاچه ارومیه واقعیت دارد؟

روزنو :پدیده توفان‌های نمکی یا ریزگرد‌های نمکی در اطراف دریاچه خشک شده ارومیه کاملا واقعی است و یک بحران جدی و مستند محیط‌زیستی محسوب می‌شود نه صرفا تبلیغات رسانه‌ای. نمک‌ها مانند سیمان سفت نمی‌شوند.

دریاچه ارومیه

مهدی زارع در اعتماد نوشت: برخی سوالات پیرامون مساله دریاچه ارومیه مطرح می‌شود. مثلا: «توفان نمکی در دریاچه خشک شده ارومیه واقعی است یا شانتاژ و تبلیغات رسانه‌ای؟ معمولا هر وقت بارندگی می‌شود نمک‌های پودری در آب حل شده و بعد از خشک شدن به زمین می‌چسبند. نمک بعد از خشک شدن مانند سیمان سفت به هم چسبیده و با باد از زمین کنده نمی‌شود. اگر قرار بر توفان نمک بود پس باید پهنه‌های نمکی در خور و بیابانک و جندق هم دارای توفان نمکی باشند که شاهد چنین پدیده‌ای در آنجا نیستیم.»

پدیده توفان‌های نمکی یا ریزگرد‌های نمکی در اطراف دریاچه خشک شده ارومیه کاملا واقعی است و یک بحران جدی و مستند محیط‌زیستی محسوب می‌شود نه صرفا تبلیغات رسانه‌ای. نمک‌ها مانند سیمان سفت نمی‌شوند. استدلال مبنی بر سفت شدن نمک پس از مرطوب شدن در مورد یک لایه ضخیم و یکپارچه نمک خالص (مانند سنگ نمک) صدق می‌کند، اما بستر خشک شده دریاچه ارومیه یک توده سیمانی از نمک خالص نیست.

«نمک» به تنهایی نیست، بلکه ذرات بسیار ریز خاک (رس و سیلت) بستر دریاچه است که با بلور‌های ریز نمک آغشته شده‌اند. این ذرات ترکیبی (خاک و نمک) بسیار سبک‌تر از آن هستند که مانند سیمان به هم بچسبند. وقتی رطوبت تبخیر می‌شود، لایه‌ای پودری و بسیار شکننده از این ذرات در سطح باقی می‌ماند.

باد‌های شدید منطقه به راحتی این ذرات ریز و سبک - «ریزگرد نمکی» - را از زمین بلند کرده و تا کیلومتر‌ها جابه‌جا می‌کنند. چرخه‌های خیس شدن (بارندگی) و خشک شدن سریع، می‌تواند با شکستن لایه‌های نمکی سخت‌تر، به ایجاد ذرات ریزتر و پودری‌تر کمک کرده و مشکل را تشدید کند. اینکه چرا در پهنه‌های دیگر مانند کویر مرکزی این پدیده به این شدت رخ نمی‌دهد، به ترکیب رسوبات مربوط است. بستر دریاچه ارومیه عمدتا از رسوبات بسیار ریزدانه دریاچه‌ای تشکیل شده است.

این رسوبات (رس و سیلت) به طور طبیعی بسیار سبک هستند و پتانسیل بالایی برای فرسایش بادی دارند. بسیاری از پهنه‌های دیگر مانند دشت کویر در نزدیکی خور و بیابانک درصد شن بیشتر دارند و تبلور نمک‌ها گونه‌ای است که پوسته‌های سخت‌تر و پایدارتری ایجاد می‌کنند که در برابر باد مقاوم‌ترند. وسعت بستر خشک شده دریاچه ارومیه نیز یک کانون عظیم و فعال برای تولید ریزگرد ایجاد کرده که با پهنه‌های کوچک‌تر قابل مقایسه نیست.

الگو‌های باد در حوضه آبریز دریاچه ارومیه برای بلند کردن و حمل این ذرات بسیار مستعد هستند. سوال دیگری مطرح است؛ «خشک شدن دریاچه ارومیه با بی‌کیفیت شدن هوا منطقه اطراف مربوط است؟ حتی در روزی که توفان گرد و غبار نیست هم باید نگران سلامت دستگاه تنفسی و گوارشی ساکنان اطراف دریاچه ارومیه باشیم؟» خشک شدن دریاچه ارومیه ارتباط مستقیم با بی‌کیفیت شدن هوای منطقه دارد و این تهدید، فراتر از روز‌های توفانی است.

 

بستر خشک شده دریاچه ارومیه، یک زمین بایر ساده نیست، بلکه یک کانون عظیم تولید ریزگرد است. این ریزگرد‌ها ترکیبی از خاک بسیار ریزدانه بستر دریاچه و بلور‌های نمک هستند. با خشک شدن هزاران کیلومتر مربع، این سطح وسیع اکنون در معرض باد قرار دارد. وزش باد، حتی باد‌های ملایم، به طور مداوم ذرات را از این بستر بلند کرده و وارد هوا می‌کند.

افزایش ذرات معلق با قطر کمتر از ۱۰ و ۲.۵ میلی‌متر در شهر‌های اطراف مانند تبریز و ارومیه با خشک شدن دریاچه نشان داده شده است. این ذرات معلق ترکیبی از ذرات جامد و قطرات مایع موجود در هوا هستند. ذرات معلق با قطر کمتر از ۲.۵ میلی‌متر مضرتر است، زیرا می‌تواند به اعماق ریه‌ها و جریان خون وارد شود و مشکلات جدی‌تری برای سلامت ایجاد کند.

روز‌های بدون توفان هم خطرناک است. خطر اصلی آلودگی هوا، توفان که با چشم دیده می‌شود نیست، بلکه «ریزگردها» هستند که با چشم دیده نمی‌شوند. ذرات معلق ریز PM۲.۵ با قطر کمتر از ۲.۵ میلی‌متر، نامرئی‌اند. این ذرات به دلیل سبکی، روز‌ها در هوا معلق می‌مانند، حتی اگر باد شدیدی نوزد و «توفانی» در کار نباشد. بنابراین، حتی در یک روز به ظاهر آرام و بدون توفان، هوای منطقه می‌تواند آلوده به غلظت بالایی از این ریزگرد‌های نمکی و سمی باشد. محتوای این ریزگرد‌ها فقط نمک طعام نیست، بلکه شامل فلزات سنگین (مانند آرسنیک، سرب، کادمیوم و…) و یون‌های دیگر است که طی سالیان طولانی در بستر دریاچه رسوب کرده‌اند.

دستگاه تنفسی اولین قربانی این ذرات معلق است. استنشاق مداوم این ذرات باعث تحریک شدید مجاری تنفسی، تشدید آسم، برونشیت مزمن و بیماری‌های انسدادی ریه می‌شود. این ذرات ظرفیت دفاعی ریه‌ها را کاهش داده و فرد را مستعد ابتلا به عفونت‌های تنفسی می‌کنند. خطر در دستگاه گوارشی و داخلی اغلب نادیده گرفته می‌شود.

بخشی از ذراتی که تنفس می‌کنیم، در مخاط بینی و گلو گیر کرده و سپس بلعیده می‌شوند و وارد دستگاه گوارش می‌شوند. همچنین این ذرات روی مواد غذایی و آب می‌نشینند. جذب نمک اضافی از طریق ریه و گوارش می‌تواند تعادل الکترولیت‌های بدن را به‌هم زده و طبق نتایج تحقیقات دانشگاه علوم پزشکی تبریز یکی از عوامل جدی در افزایش فشار خون در ساکنان منطقه پیرامون دریاچه ارومیه است.

مطالعات اخیر در دانشگاه‌های علوم پزشکی منطقه به ارتباط احتمالی این ریزگرد‌ها با افزایش ریسک سرطان مری و معده اشاره کرده‌اند. خطرناک‌ترین بخش، ورود فلزات سنگین (مانند آرسنیک) به بدن از طریق گوارش است. این فلزات می‌توانند باعث آسیب‌های جدی به کبد، کلیه‌ها (ایجاد سنگ کلیه) و سیستم عصبی شوند.

 
تصویر روز
خبر های روز