هشدارهای تکاندهنده درباره آموزش و پرورش؛ منتظر مدارس متروکه باشید!

رئیس دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی، زنگ خطر را به صدا درآورد: سیستم آموزشی ایران عزت نفس و استقلال فکری دانشآموزان را نابود میکند و اگر مسئولان فوری اقدام نکنند، مدارس تا پنج تا ده سال آینده به ویرانههایی متروکه تبدیل خواهند شد.
مصطفی قادری این سیستم را با مدل "بانکداری آموزش" پائولو فریره، فیلسوف برزیلی، مقایسه میکند؛ جایی که معلم دانش را مانند سپردهای بانکی در ذهن دانشآموز میریزد و در روز امتحان، دقیقاً همان را پس میگیرد. این ساختار نه تنها تفکر انتقادی را خفه میکند، بلکه عادتهای ضداخلاقی مانند ریاکاری، تورم نمره و تلاش برای بالا بردن نمرات با روشهای غیراخلاقی را پرورش میدهد.
جملات تکراری و فرهنگ سکوت
قادری این سخنان را در گفتگویی با ایلنا بیان کرده و نظر به اهمیت آن، در تابناک هم روایت میشود. وی با اشاره به آزمایشهای عملی توضیح میدهد که دانشآموزان حتی نمیتوانند به سؤالاتی پاسخ دهند که جملهبندیشان کمی متفاوت از کتاب یا گفته معلم باشد. آنها فقط در حال تأییدجویی هستند و "خود" واقعیشان – آن هسته استقلال فکری – از بین میرود. این نابودی از مهدکودک آغاز میشود و تا دانشگاه ادامه مییابد؛ جایی که دانشجویان ایدهای تولید نمیکنند، زیرا از کودکی یاد نگرفتهاند فعالانه فکر کنند. مثالی زنده میزند: اگر از دانشآموزان پایه پنجم یا ششم در شهرهای مختلف بخواهید دو جمله درباره مادر بنویسند، ۸۰ تا ۹۰ درصد مینویسند "مادر فرشته مهربان است" یا "بهشت زیر پای مادران است" – دقیقاً تکرار کتاب، بدون ذرهای خلاقیت شخصی.
این سیستم، چیدمان کلاسهای ردیفی با معلم در جلوی تخته و بالاتر از همه، سلسلهمراتب دانشآموزان (زرنگ، متوسط، ضعیف، کودن) و فرهنگ سکوت را تقویت میکند. همه چیز از پیش تعیینشده است: معلم میداند، دانشآموز نمیداند؛ گفتوگو ممنوع، نگاه به همکلاسیها ممنوع.
هوش مصنوعی با آمریکا چه کرد؟
اما خطر بزرگتر، انقلاب هوش مصنوعی است که مانند اختراع ماشین چاپ یا اینترنت – بلکه دهها برابر قدرتمندتر – آموزش را دگرگون خواهد کرد. قادری هشدار میدهد که آمریکاییها پس از کرونا و ظهور هوش مصنوعی، ۳۰ سال از برنامه درسی ملیشان تا ۲۰۶۰ را حذف کردند و حالا برنامه جدیدی تا ۲۰۳۰ تدوین کردهاند. در ایران، برنامه درسی باید هوشمند شود: کتابها از فیزیکی به دیجیتال، تعاملی و حالا هوشمند گذر کردهاند. کتاب هوشمند خالی است؛ دانشآموز سؤال میپرسد، الگوریتم میسازد، سبک یادگیری را تشخیص میدهد و محتوای شخصیسازیشده ارائه میکند. مسئولان وقت کمی دارند؛ حداکثر پنج تا ده سال برای بازسازی مدارس بر اساس قرن بیستویکم.
عبرتهای دوران کرونا
درس عبرت کرونا را فراموش نکنیم. پیش از کرونا، تدریس آنلاین ۱۵ تا ۲۰ سال وجود داشت، اما معلمان آموزش ندیده بودند. کرونا آمد و همه را مجبور کرد یاد بگیرند: معلمان ابزارهایی مانند ویرایش متن، تولید انیمیشن و ویدیو را آموختند؛ اپلیکیشن شاد با همه ایراداتش، ظرفیتهایی ساخت. اما پس از کرونا، همه دستاوردها نادیده گرفته شد و آموزش مجازی مقصر جلوه داده شد. قادری از سالهای ۹۷ و ۹۸ پیشبینی کرده بود که بخشنامه ممنوعیت آنلاین صادر شود و مدیران مشکلات را به گردن مجازی بیندازند، در حالی که نسل جدید با دستخط معلم روی تخته ارتباط نمیگیرد. آنها روزانه هزاران نمودار، انیمیشن و فیلم میبینند؛ ۹ میلیارد ویدیو در یوتیوب و ۵۰ میلیارد قطعه در شبکههای اجتماعی، عمدتاً توسط جوانان.
تکنولوژی خنثی است؛ مشکل در کاربرد نادرست، عدم آموزش معلمان یا برنامهریزی غلط است. هیچ کشوری آموزش صددرصد مجازی ندارد؛ هیبریدی (ترکیب حضوری و مجازی) ضروری است. قادری تدریس معکوس را پیشنهاد میکند: دانشآموز دانش را خودش از فضای مجازی پیدا کند، مقایسه کند، استخراج کند؛ سپس در کلاس بحث کند، سؤال بپرسد و کاربردیسازی را بیاموزد.
راه نجات
برای نجات، برنامه درسی باید غیرمتمرکز شود: استانداردهای محلی، ملی و بینالمللی. هوش مصنوعی از پیشدبستانی درس عمومی باشد؛ کلاسها با تکنولوژی تلفیق شوند. مدرسه نباید مانند ورود به ماشین زمان به دهههای گذشته باشد، در حالی که بانکها پیشرفتهاند. مدرسه باید پیشرو باشد، جامعه را به آینده بکشد. کلید پیوند با نسل جدید، فناوری است؛ آنها عاشقش هستند و زبان مشترک دیگری نداریم.
قادری میترسد سهلانگاری کرونا در هوش مصنوعی تکرار شود. اگر تغییر نکنیم، مدارس از دست میروند – نه ایده بدبینانه، بلکه واقعیت اجتنابناپذیر. مدیران ارشد، فرصت اندک است؛ اقدام فوری کنید تا "خود" دانشآموزان زنده بماند و آموزش زنده بماند.