به روز شده در: ۰۵ آبان ۱۴۰۴ - ۲۲:۱۶
کد خبر: ۷۲۰۴۰۹
تاریخ انتشار: ۱۶:۳۱ - ۰۵ آبان ۱۴۰۴

جنگ تجاری تازه چین و آمریکا

روزنو :درصورتی که آمریکا موفق شود میان اعمال فشار بر چین و حفظ امکان مذاکره، نوعی توازن راهبردی ایجاد کند، این احتمال وجود دارد که روابط دو کشور از مسیر تقابل مستقیم خارج شده و به سمت نوعی رقابت مدیریت‌شده حرکت کند.

جنگ تجاری تازه چین و آمریکا

جنگ تجاری کنونی میان چین و آمریکا در عرصه جهانی ممکن است در نگاه نخست شبیه به برخی اتفاقات در اوایل سال جاری به‌نظر برسد؛ واشنگتن بار دیگر تعرفه‌های سنگینی را وضع کرده و پکن در پاسخ، صادرات عناصر کمیاب را محدود ساخته است.

السدیر فیلیپس-رابینز در فارن پالیسی نوشت: بسیاری از ناظران از جمله خود شی جین پینگ، انتظار دارند که سرانجام این رویارویی مشابه گذشته باشد؛ یعنی سقوط بازارها، هشدار تولیدکنندگان آمریکایی درباره تعطیلی کارخانه‌ها، و در نهایت عقب‌نشینی رئیس‌جمهور دونالد ترامپ.

این‌بار، اما زمانی که ترامپ ورق خود را رو کند، ممکن است چین را با خطایی محاسباتی در پیش‌بینی‌ها مواجه کند؛ چرا که چندین عامل که در بهار سال جاری به ضرر آمریکا بود تغییر کرده است.

شرایط تغییر کرده است

اولین تفاوت اساسی این است که این‌بار چین گام نخست تشدید تنش‌ها را برداشته است. مقررات پیچیده جدید پکن برای صادرات مواد معدنی کمیاب، بسیار دشوارتر از محدودیت‌های قبلی‌اش اجرا خواهند شد.

به گزارش روز نو به‌علاوه، این مقررات گستره‌ای جهانی دارند و نه فقط صادرات مستقیم از چین را، بلکه فروش هر ماده برون‌مرزی که منشاء چینی دارند را شامل می‌شوند.

بر اساس قانون جدید، هر شرکت یا واسطه‌ای در هر نقطه از جهان برای فروش عناصر نادر با منشأ چینی نیاز به مجوز از وزارت بازرگانی چین دارد. اگر خریدار به نیرو‌های نظامی خارجی مرتبط باشد، درخواستش رد می‌شود و تولیدکنندگان نیمه‌رسانا‌های پیشرفته نیز با بررسی ویژه مواجه خواهند شد. از آنجا که چین حدود ۹۰ درصد از فراوری عناصر کمیاب جهان را در اختیار دارد، مقررات جدید دامنه وسیعی از صنایع جهانی را تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ از تولید جنگنده‌ها و کشتی‌های جنگی گرفته تا باتری‌ها، خودرو‌های برقی و تجهیزات مخابراتی.

همین شرایط باعث شده تا فرصتی استثنایی برای دولت ترامپ به وجود آمده باشد. آمریکا اکنون می‌تواند با بهانه این محدودیت‌ها ائتلافی جهانی علیه چین تشکیل دهد.

به علاوه، تفاوت دیگری که چین احتمالا در نظر نگرفته است، این است که یکی از محرک‌های اصلی عقب‌نشینی قبلی ترامپ در بهار، یعنی بازار اوراق بهادار، بسیار راکدتر از ماه آوریل است.

انگیزه‌های پکن از تشدید محدودیت‌ها

درباره انگیزه اصلی چین از اعمال محدودیت‌ها، دو تفسیر اصلی وجود دارد. گروهی آن را اهرم فشاری در مذاکرات تجاری می‌دانند و گروهی دیگر معتقدند که این تصمیم واکنشی به اقدامات اخیر واشنگتن است؛ از جمله تغییر در قوانین صادرات فناوری به شرکت‌های تابعه چینی که از منظر پکن، نقض آتش‌بس تجاری قبلی بود.

اما به نظر می‌رسد تصمیم چین تنها واکنشی لحظه‌ای نباشد، بلکه بخشی از محاسبه‌ای بلندمدت‌تر برای آزمودن پایداری آمریکا است. پکن گمان می‌کند که پس از عقب‌نشینی سریع ترامپ در بهار، آمریکا تاب درگیری طولانی ندارد و با فشار اقتصادی، مجدد عقب خواهد نشست. به بیان دیگر، چین این بار به‌دنبال افزایش نفوذ و تثبیت موقعیت خود در برابر دولتی است که آن را بی‌ثبات و واکنشی می‌داند.

تهدیدی که بیش از اندازه بزرگ‌نمایی شده است

با وجود سروصدای زیاد، اثر واقعی تصمیمات چین احتمالا محدود باشد. پکن پیش‌تر نیز بار‌ها از محدودیت‌ها و کنترل‌های سخت‌گیرانه خبر داده است؛ اما به‌طور کامل آنها را اجرا نکرده است. برای مثال، چین در سال ۲۰۲۲، فهرستی از فناوری‌های قابل کنترل منتشر کرد، از جمله حسگر‌های لیدار و ابزار‌های ویرایش ژن، اما بیشتر آنها هرگز تحت محدودیت واقعی قرار نگرفتند. حتی درباره عناصری مانند گالیوم، ژرمانیم و آنتیموان که ظاهرا برای صادر شدن به مجوز نیاز دارند، جریان صادرات ادامه یافته است.

مقام‌های چینی نیز در اظهارات اخیر خود تأکید کرده‌اند که این محدودیت‌ها ممنوعیت صادرات نیستند، بلکه صرفا سازوکاری برای صدور مجوز هستند. در عمل، شرکت‌های دفاعی غربی احتمالا آسیب خواهند دید، اما شرکت‌های غیرنظامی همچنان می‌توانند مجوز بگیرند. بنابراین، اثر نهایی بیشتر نظارتی است تا تنبیهی.

دشواری اجرای کنترل جهانی

اجرای چنین نظامی برای مجوزدهی در مقیاس جهانی برای چین بسیار دشوارتر از حد تصور است. تجربه آمریکا در کنترل صادرات نیمه‌رسانا‌ها نشان می‌دهد حتی واشنگتن که دارای قدرت مالی و نظارتی بیشتر است نیز در مهار کامل قاچاق یا واسطه‌گری موفق نبوده است. بنابراین، در مورد عناصر نادر که در صد‌ها محصول کوچک به کار می‌روند، نظارت جهانی تقریبا امری غیرممکن خواهد بود. افزون بر این، چین فاقد نفوذ مالی و حقوقی جهانی آمریکا برای مجازات ناقضان این مقررات است.

بازگشت ترامپ به الگوی تکراری

دونالد ترامپ در پاسخ به محدودیت‌های پکن، مجدد به اجرای نسخه پیشین خود روی‌آورده؛ یعنی افزایش شدید تعرفه‌ها و امید به اینکه فشار اقتصادی چین را به میز مذاکره بازگرداند. اما این سیاست پیش‌تر شکست خورده است. جنگ تجاری فراگیر ترامپ علیه تقریبا همه کشور‌ها باعث سقوط بازار‌ها و آشفتگی بازار اوراق قرضه شد و در نهایت منجر به عقب‌نشینی او شد.

توافق آتش‌بس بعدی نیز برای آمریکا دستاورد خاصی نداشت؛ فقط آنکه چین محدودیت‌هایش را برداشت و واشنگتن در مقابل، از اعمال برخی تحریم‌های حیطه فناوری خودداری کرد.

فرصت تازه برای بازسازی استراتژی آمریکا

با این حال، ترامپ اکنون از دو مزیت کلیدی نسبت به بهار گذشته برخوردار است. اول این که این‌بار چین آغازگر تنش‌های جدید بوده است. این امر به آمریکا اجازه می‌دهد تا به‌جای مقابله با ائتلاف جهانی، ائتلافی را با متحدان خود تشکیل دهد. اکنون فرصت بی‌نظیری برای همکاری با گروه G ۷، اتحادیه اروپا و کشور‌هایی مانند هند فراهم شده است.

مورد دوم این که اکنون وضعیت مالی آمریکا بهتر از قبل است برخلاف بهار، بازار اوراق قرضه این بار آرام‌تر است و نقدینگی بالایی دارد. این به دولت فضای بیشتری برای مانور می‌دهد تا بدون ترس از فروپاشی مالی، سیاستی پایدارتر اتخاذ کند.

چرخش راهبردی واشنگتن در پاسخ به محدودیت‌های صادراتی چین

در کنار این موارد، دولت ترامپ و متحدان آمریکا اکنون ابزار‌هایی را در اختیار دارند که از نظر کارایی و اثرگذاری به‌مراتب قوی‌تر از سیاست تعرفه‌ای پیشنهادی ترامپ است. البته این سیاست‌ها ممکن است که علیرغم تحت فشار قرار دادن چین، در عمل به اقتصاد خود آمریکا نیز ضربه وارد کنند. از جمله گزینه‌های واقع‌بینانه و قابل‌اجرا می‌توان به محدودسازی بخش فناوری چینی، کاهش واردات کالا‌های مصرفی و کم‌ارزش چینی، و همچنین اعمال فشار بر شرکت‌هایی اشاره کرد که همچنان به خرید نفت از روسیه ادامه می‌دهند.

با این حال، پرسش اساسی آن است که آیا دولت آمریکا اراده و توان استفاده از این ابزار‌ها را دارد یا نه.

اتخاذ چنین رویکردی نیازمند هماهنگی دیپلماتیک گسترده با متحدان و نیز پایداری سیاسی در برابر پیامد‌های کوتاه‌مدت اقتصادی آن در داخل آمریکا خواهد بود.

رقابت مدیریت‌شده جایگزین درگیری شدید می‌شود؟

در نهایت، اگر دولت آمریکا بتواند میان سیاست‌های فشار و امکان معامله تعادل برقرار کند، احتمال دارد دو کشور به مرحله‌ای از رقابت کنترل‌شده بازگردند. واشنگتن می‌تواند بدون آنکه هر بار خطر تشدید گسترده درگیری وجود داشته باشد، اقدامات امنیت ملی خود را ادامه دهد، در مقابل، چین نیز احتمالا به تاکتیک‌های غیرمستقیم و فشار‌های موضعی ادامه خواهد داد، اما از رویارویی مستقیم پرهیز می‌کند.

تصمیم چین برای آغاز این تقابل جهانی، فرصتی کم‌نظیر برای ترامپ ایجاد کرده است تا استراتژی شکست‌خورده خود در برابر پکن را بازسازی کند. اگر دولت او بتواند از حمایت متحدان بهره گیرد، و سیاست‌های اقتصادی‌اش را بر مبنای همکاری بین‌المللی تنظیم کند، ممکن است که این‌بار جنگ تجاری به نقطه‌ای از بازدارندگی پایدار برسد، نه صرفا تکرار چرخه تهدید و عقب‌نشینی.

تصویر روز
خبر های روز