
اخلالگران در پروژه خود موفق بودند؟
سوپرانقلابیها در مجلس از هیچ کوششی برای تحقق منویات خود و جریان سیاسی متبوع خود حتی به قیمت اختلال در عملکردهای مسئولان در حوزه سیاست خارجی و سیاست داخلی و فاجعهبار کردن شرایط بحرانی کنونی کشور فروگذار نیستند. پس از جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل نمایندگان تندرو بهانه خوبی پیدا کردند تا برای ناکارآمد جلوه دادن رقیب و بستن دست دولت در مسیر دیپلماسی راهها برای خروج از بحران و رسیدن به ثبات کشور را مسدود کنند.
به گزارش روز نو بخشی از نمایندگان در فضای احساسی پس از جنگ تنها یکبار با آنها همراه شدند، اما به نظر میرسد، اکثریت نمایندگان مجلس به شرایط لغزنده کشور واقف هستند و ترجیح میدهند در زمین تندروها بازی نکنند تا شرایط کشور را از بحران به سوی فاجعه غیرقابل بازگشت سوق ندهند.
با وجود عدم همراهی اکثریت مجلس، اما تندروها پروژههای خاص خود را دنبال میکنند. پروژههایی همچون بستن تنگه هرمز، خروج از NPT، نپیوستن به CFT و حتی درخواست ساخت سلاح هستهای به بهانه بازدارندگی به سران قوا و اعضای شورای عالی امنیت ملی که پس از جنگ از سوی سوپرانقلابیها مطرح شده است. البته نهتنها این دوره از مجلس بلکه آنها در ادوار مختلف و هر جا فرصت پیدا کردهاند موضوعاتی اینچنینی را مطرح کردهاند، درحالیکه گاهی این تصمیمگیریها در حوزه وظایف آنها نبود و تصمیمگیری آن ملی و در اختیار سطوح بالای کشور (رهبری و سران قوا) به شمار میرفت.
اما در این دوره مجلس، تندروی آنها تا جایی پیش رفت که حتی به شخص اول کشور نیز توصیه و درخواست میکنند فتوای خود را پس گرفته و با تغییر دکترین دفاعی کشور، اجازه ساخت سلاح هستهای را صادر کند. البته عملکرد مجلس حاکی از آن است که اکثریت نمایندگان به جای همراهی با آنها، راه ثبات و میانهروی را در پیش گرفتهاند. شاید اکثریت مجلس در فضای احساسی پس از جنگ ۱۲ روزه برای تصویب قانون «طرح تشدید مجازات جاسوسی و همکاری با رژیم صهیونیستی و کشورهای متخاصم علیه امنیت و منافع ملی» (قوانین کاملی در این خصوص وجود داشت) با تندروها همقدم شدند، اما همراهی آنها در همان حد و اندازه باقی ماند.
ترک NPT و پیگیری سلاح هستهای
پیش از جنگ ۱۲ روزه سوپرانقلابیها درخواست حمله به اسرائیل را داشتند و عملیاتهای صادق آنها را اقناع نمیکرد و هر روز بهانهای برای تخریب دولت پیدا میکردند. آنها نهتنها اعلام میکردند دولت نتوانسته انتقام سختی از اسرائیل بگیرد که اسماعیل هنیه را در ایران ترور کرد، بلکه ترور سران و مقامات عالیرتبه حزبالله و جبهه مقاومت را به پای ناکارآمدی و ناتوانی دولت مسعود پزشکیان گذاشتند. پس از جنگ، مجلس تصمیم گرفت برخوردی دیگر با آژانس بینالمللی اتمی (که گزارشهای ضد و نقیضی علیه ایران منتشر کرد) داشته باشد.
حین و پس از تصویب قانون تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی اتمی، زمزمههای خروج ایران از پیمان NPT توسط برخی از نمایندگان مطرح شد که زمینهای باشد برای دستیابی به سلاح هستهای. اما پیوستها و زمینهسازیهایی نیاز داشت که یکی از این زمینهسازیها نامه ۷۱ نماینده به سران قوا و اعضای شورای عالی امنیت ملی بود. خروج از NPT و دستیابی به سلاح هستهای لازم و ملزوم همدیگرند که تندروهای مجلس برای به ثمر رساندن هر دو، تلاش خود را کردند، اما نتوانستند به هدف خود دست یابند.
شهریور امسال مالک شریعتی نماینده تهران در مجلس با اشاره به فعالسازی مکانیزم ماشه، گفت: «بین گزینههای بعدی جمهوری اسلامی نسبت به این موضوع، خروج از NPT یک اقدام قابل پیشبینی و از سوی دیگر، کاملاً برای جمهوری اسلامی ایران قانونی است.» خروج از NPT یکی از موضوعات جلسه ۶ مهر امسال مجلس بود که به درخواست ۱۰۲ نماینده به صورت غیرعلنی برگزار شد. هاشم خنفریپورجعفری، نماینده شادگان پس از این جلسه و در پاسخ به این سوال که آیا خروج از NPT هم در جلسه غیرعلنی بررسی شد؟ به ایلنا گفت: «همه موضوعات مطرح شد، خروج از NPT و فعال کردن مکانیزم ماشه هم بررسی شد، اما الان خیلی تصمیم جدی گرفته نشد و موضوعات در حد بررسی و اعلام نقطه نظرات نمایندگان است.».
اما ابراهیم رضایی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ۷ مهر در واکنش به اقدام تروئیکای اروپایی در فعالسازی مکانیسم ماشه اعلام کرد: «بسیاری از نمایندگان مجلس در پی اقدام غیرقانونی سه کشور اروپایی درخواست خروج از NPT را در قالب طرح پیشنهاد دادهاند که در این بین حدود ۱۵ طرح در مجلس درباره خروج از NPT تاکنون ارائه شده، اما در عین حال در مجلس تصمیمی راجع به این طرحها گرفته نشده است.»
با وجود آن که آنها اعلام کرده بودند خروج از NPT خواسته بسیاری از نمایندگان است، اما اکثریت مجلس با آن همراهی نکرد و این موضوع ابتر ماند. البته این درخواست برای اولین بار نیست که مطرح شده و مرور پیشینه تاریخی مجلس حاکی از آن است که خروج از NPT نخستین بار در سال ۸۴ و همزمان با ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت، توسط برخی مقامات رسمی ایران از جمله محمود احمدینژاد، رئیسجمهور وقت و تعدادی از نمایندگان مجلس مطرح شده و به نتیجه نرسید و تاکنون ادامه دارد.
طرح بستن تنگه هرمز
در پی هر تنشی در روابط ایران و کشورهای غربی بسته شدن تنگه هرمز از سوی تندروها مطرح بوده است. این موضوع اولین بار در جنگ ایران و عراق مطرح شد، اما هرگز جدی نشد، اما ۲۳ تیرماه درست یک ماه پس از حمله اسرائیل به ایران اسماعیل کوثری، نماینده تهران از تکمیل شدن اقدامات نظامی در تنگه هرمز خبر داده و به شبکه المیادین گفت: «دو موضوع خروج از NPT و بستن تنگه هرمز در مجلس مطرح شده است که به عنوان واکنشهای احتمالی ایران مدنظر قرار دارد، اما قطعاً این موضوعات در سطوح کلان نظام اولویتسنجی میشود.
این موضوعات هم در شورای عالی امنیت ملی، هم در دولت، هم در کمیسیون امنیت ملی و هم در خود مجلس به بحث گذاشته شده است... این مسائل به دقت دنبال میشود و اگر ما احساس کنیم که ضرورت دارد این تصمیمات را بگیریم و اعلام کنیم، هیچ ابایی از این کار نداریم. هنوز این احتمال (بستن تنگه) هست و در حال بررسی است. از نظر نظامی کارهای آن انجام شده، اما اینکه تصمیم نهایی درباره آن چگونه گرفته میشود، باید گفت ما هستیم که مشخص میکنیم چه زمانی باز باشد چه زمانی بسته باشد. ما فعلاً در حال بررسی هستیم و هر وقت نیاز باشد میتوانیم آن را اجرایی کنیم...، اما فعلاً تصمیمی برای آن نیست.»
محمدرضا احمدیسنگری نماینده رشت نیز ۳ تیرماه و در بحبوحه جنگ تاکید کرد: «دیگر معنی ندارد که ما در منع گسترش سلاح هستهای باشیم و باید از NPT خارج شویم. در اسرع وقت باید تنگه هرمز بسته شود و آمریکاییها از منطقه خارج شوند. خباثت دولت یاغی آمریکا برای همه ثابت شده و آمریکا باید لش خود را از منطقه گم کند.
در مجلس پیگیر هستیم که بستن تنگه هرمز را مصوبه کنیم و دولت آن را انجام دهد.»، اما علیرضا تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه ۱۹ مهر در سخنرانی خود اختیار تنگه هرمز را در اختیار مسئولان عالی کشور دانسته و تاکید کرد: «موضع عملی ایران در قبال تنگه هرمز روشن است، تلاش برای باز نگهداشتن شریانهای انرژی جهان و جلوگیری از هرگونه اقدامی که سلامت محیطزیست و امنیت منطقه را بهخطر اندازد.»
علی شمخانی، دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی نیز ۲۰ مهر به جماران گفت: «ما در جنگ دریایی قدرتهایی داریم که هنوز برای دشمن شناختهشده نیست. برای بستن تنگه هرمز دیگر خیلی باید به سیم آخر بزنیم، هنوز به آن مرحله نرسیدیم.» و به نظر میرسد در این زمینه هم آنها که در مجلس به دنبال حرکتی تندروانه در راستای بستن تنگه هرمز و اختلال در مسیر دیپلماسی و تصمیمات سیاست خارجی بودند با همراهی لازم روبهرو نشدند.
کارشکنی در مسیر پیوستن به CFT
طی روزهای اخیر محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس در نامهای به مسعود پزشکیان، رئیسجمهور «قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به معاهده (کنوانسیون) بینالمللی مقابله با تامین مالی تروریسم» را مطابق اصل ۱۲۳ قانون اساسی ابلاغ کرد. اما این قانون برای رسیدن به ابلاغ راه پرفرازونشیبی را طی کرده است.
بررسی پیوستن ایران به CFT یکی از مواردی بود که برخی از نمایندگان معتقد بودند باید در مجلس انجام شود. اما رهبری به مجمع تشخیص مصلحت نظام دستور داده بود که این موضوع را بررسی کند. ۹ مهر امسال مجمع تشخیص مصلحت نظام با پیوستن ایران به CFT به صورت مشروط موافقت کرد. ۱۸ مهرماه مجتبی ذوالنوری، نماینده قم، در آیین بزرگداشت شهیدان عمران بهرامی و یحیی السنوار در مسجد امام حسن مجتبی (ع)، اعلام کرد: «یک طرح سهفوریتی برای جلوگیری از پیوستن به کنوانسیون CFT تهیه شده است. در این طرح بر توقف تحویل اسناد پذیرش CFT تا زمان رفع کامل تحریمها تأکید شده است.».
اما در نهایت طرح دو فوریت آن به صحن مجلس رسید و روز سهشنبه، ۲۲ مهر ۱۴۰۴، نمایندگان مجلس با ۱۵۰ رأی موافق، ۷۳ رأی مخالف و ۹ رأی ممتنع از مجموع ۲۳۸ نماینده حاضر، با دوفوریت طرح تعلیق اجرای کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم (CFT) مخالفت کردند تا برای بررسی عادی به کمیسیون مربوطه ارجاع شود (تصویب تقاضای دو و سه فوریت طرحها و لوایح منوط به موافقت دو سوم حاضران در جلسه است.)
تندروها در مخالفت این طرح معتقد بودند: «پیوستن به CFT میتواند منافع ملی کشور را به خطر اندازد و اجرای این کنوانسیون ممکن است به شفافسازی مسیرهای مالی ایران منجر شود و در شرایط تحریم، به نفع کشورهای غربی تمام شود.» حسینعلی حاجیدلیگانی، نماینده شاهینشهر از موافقان طرح توقف تحویل اسناد پذیرش CFT به خبرآنلاین گفت: «این موضوع نهایتاً در مجمع تشخیص مصلحت نظام، با فشاری که از سوی رئیسجمهور اعمال شد، به تصویب رسید.
با این حال، ما بهعنوان نمایندگان مردم بر این باور هستیم که این مصوبه به نفع کشور و ملت ما نیست و میتواند تبعات امنیتی و سیاسی برای کشور به همراه داشته باشد. بنابراین، قصد داریم از ظرفیتهای قانونی موجود استفاده کنیم تا در عمل متوقف شود. ما نمیخواهیم مصوبه مجمع تشخیص مصلحت را لغو کنیم؛ ما درخواست داریم اجرای آن بهصورت مشروط، فعلاً به حالت تعلیق درآید تا زمانی که طرفهای غربی به تعهدات خود عمل کنند.» در نهایت پیوستن ایران به کنوانسیون CFT به مرحله ابلاغ رسید و رئیس مجلس آن را به دولت ابلاغ کرد تا ناکامی دیگری برای تندروها رقم بخورد.
در شرایط جنگ، تدبیر باید جای شعار را بگیرد
در شرایطی که کشور درگیر تحولات منطقهای و تصمیمگیریهای حساس سیاسی و امنیتی است، فضای عمومی سیاست در ایران به سمت اتخاذ رویکردی معتدل و دوری از تندروی حرکت میکند. بسیاری از کنشگران سیاسی و نهادهای تصمیمگیر از جمله مجلس، با درک موقعیت کنونی، بر ضرورت رفتار عقلانی و پرهیز از مواضع تحریکآمیز تأکید دارند. در این میان، طرح موضوعاتی مانند خروج از معاهده NPT یا نپیوستن به CFT در مجلس، اما از سوی اکثریت مجلس مورد اقبال قرار نمیگیرد.
عبدالوحید فیاضی، نماینده نوشهر در مجلس معتقد است: «در فضای کنونی، حفظ انسجام داخلی، احتیاط در مواضع و جلوگیری از ایجاد بهانه برای طرفهای مقابل، از مهمترین اولویتهای سیاستورزی کشور به شمار میرود.» در ادامه گفتوگوی او با هممیهن میآید:
اکثریت نمایندگان با برخی از موضوعات که اقلیت در مجلس مطرح میکنند مانند خروج از NPT یا ساخت سلاح هستهای همراهی نمیکنند؟
یکی از موضوعاتی که شاهد هستیم در ارتباط با نحوه رفتار در دو جریانِ به اصطلاح اصلاحطلب و اصولگرا است. آنها لایههایی هستند که فراتر از نیاز زمانه خود تحلیل یا درک دارند یا روش آنها مبتنی بر رفتارهایی است که در گذشته وجود داشته و در رفتارهای خود بازنگری نکردهاند. این موضوع [رفتار]در هر دو جریان وجود دارد. منتها امروزه به نظر میرسد که تقریباً لایه عمومی جامعه، حتی مجلس و سایر کنشگران عرصههای سیاسی بیشتر با درک شرایط فعلی سوق به رویکرد اعتدالی دارند که این اعتدال از هر تندروی، آنها را برحذر میکند. ما در زمان جنگ هستیم، ما در حال حاضر در بحبوحه تصمیمگیریهای بسیار حساس قرار داریم.
در این زمان، طبیعتاً باید رفتارها بسیار خردمندانه و هوشیارانه باشد و نباید با ایراد شعارهایی از قبیل بستن تنگه هرمز و ... به دشمن فرصتی بدهیم که بهانهجوییهای خود را مستندسازی کند و بر اساس همان [مستندات]تصمیمگیری کند. این یک واقعیت است. البته ما اصول، ارزشها و آرمانهای خود که همواره تغییرناپذیر است را حفظ کردهایم و پافشاری داریم و بر همان اساس ایستادگی و مقاومت میکنیم. اما در اتخاذ مواضع و بیان شعارها، در شرایطی که سایه جنگ برسر ما بود و هنوز هم چندان از بین نرفته، باید رعایت بهاصطلاح خردورزی داشته باشیم تا بهانهای به دست دشمن ندهیم. این یک واقعیت است که لایه عمومی جامعه، مجلس و دولت هم به آن توجه دارند و دارند به آن پایبندی نشان میدهند.
موضوعاتی که مطرح میشود مثل خروج از NPT یا نپیوستن به CFT و موضوعاتی از این قبیل، آیا میتواند کشور را به بحران بیشتر بکشاند؟
این موضوعات در حد تحلیل هستند در حال حاضر. نه پیوستن و نه نپیوستن هیچکدام نمیتواند دلیل اصلی مثل آتشافروزی برای دشمن باشد. دشمن، دلیل خودش را دارد و محفوظ است. همه اینها میتواند بهانهای باشد برای اینکه دشمن است تا به یک غلطکاری دست بزند. من اعتقاد دارم که اینها دلایل اصلی هیچوقت نبوده و نیستند. اما نباید به هر دلیلی، در هر شرایطی حتی بهانه کوچکی هم به دست دشمن بدهیم.
سؤال این است که چقدر از مطرح شدن این موضوعات توسط برخی از نمایندگان که اکثریت مجلس با آن همراه نشدند به دلیل نیات سیاسی مطرح میشود؟
به هر حال، در یک جامعه آزاد و مدنی طرح دیدگاهها توسط افراد به نظر من باید با استقبال مواجه شود. موافقان و گروههای مخالف هم نظرات خود را مطرح میکنند. اما آنچه که اعمال میشود، همان قانونی است که تصویب میکند و ابلاغ میشود. قوانین حتی با اختلاف یک رای هم قابلیت اجرایی پیدا میکنند. اظهارنظرهای فردی، اظهارنظر مواضع گروهها از طریق تریبونهایی که در اختیار دارند مطرح میشود و دیدگاههای خود را بیان میکنند.
تصمیمگیریها تحتتأثیر منافع جناحی و بدون ارزیابی دقیق انجام میشود
برخی از نمایندگان معتقدند که در فضای تصمیمگیری پارلمانی، نقش اقناعسازی و گفتوگو بهعنوان یکی از پایههای اساسی شکلگیری تصمیمهای مؤثر و ملی نقش مهمی ایفا میکند. محمد سراج، نماینده تهران در مجلس معتقد است دلیل خارج نشدن از NPT یا نپیوستن به CFT به دلیل عدم اقناعسازی دیگر نمایندگان است. او در گفتوگو با هممیهن این مبحث را تشریح کرده که در زیر آمده است:
چرا اکثریت مجلس با برخی از موضوعاتی مانند خروج از NPT، بستن تنگه هرمز و... همراه نمیشوند؟
بعضی از این مسائل نیاز به فهم صحیح و اقناعسازی دارد. یعنی اگر موضوع را متوجه شوید، باید حتماً سعی شما اقناع کردن دیگران باشد. مجلس محل مفاهمه، تشریح افکار و اقناعسازی است. برای گرفتن رای از مجلس باید نمایندگان را اقناع کرد. حتی باید نمایندگان اقناع شوند که به یک طرح یا لایحه رای ندهند. در ارتباط با علت دشمنی آمریکا چند نظر وجود دارد. اگر بپرسند دلیل دشمنی آمریکا و ملت ایران چیست، هر کسی یک نظر میدهد.
در این خصوص عناصر درون جریانات سیاسی تقریباً نظراتشان به هم نزدیکتر است. به عنوان مثال در حال حاضر یک بخش عمده میگویند: «علت دشمنی آمریکا با ما مسائل هستهای است.» به همین دلیل به این چرخه میافتند که اگر علت هستهای است آن را تعطیل کنیم، غنیسازی را تحویل بدهیم، تا این دشمنی تمام شود. اما نمیدانند علت دشمنی این نیست؛ این خطاست.
مگر در جنگ تحمیلی که صدام را تحریک میکرد ما انرژی هستهای داشتیم؟ آن زمان هستهای در کار نبود، ولی جنگ راه انداختند و علیه جمهوری اسلامی اقدام کرد. یکی ممکن است بگوید که علت دشمنی موضوع حمایت ما از گروههای جهادی است که برای دوستان آمریکا در منطقه مشکل ایجاد کرده است. خب ما چه کمکی میکنیم؟ در واقع ما روحیه انقلابی، ظلمستیزی و دفاع از مظلوم را به عنوان یک تفکر انقلابی توسعه میدهیم. قبل از انقلاب موضوع فلسطین تمام شده بود. اما انقلاب اسلامی گفت: «فلسطین یک واقعیت است که کشور آن را تصرف، اشغال و مردمش را آواره و قتلعام کردند و میگویند همین که هست.»
اگر مشکل تنها اقناعسازی است چرا ابتدا این اقناعسازی صورت نمیگیرد بعد موضوع مطرح شود؟
شما پرسیدید چرا همراهی نمیکنند؟ میگویم کسانی که به محض رسیدن به یک واقعیت یا معرفت درباره یک موضوع برای آنکه کار را در مجلس دربیاورند، باید اقناعسازی کنند. نکته دوم این است که افراد وقتی میخواهند در یک موضوع تصمیم بگیرند، حتماً باید کنکاش، پژوهش، مطالعه و پرسوجو کنند و بعد با طیبخاطر رأی دهند. نه اینکه صرفاً به خاطر اینکه موضوعی از سوی جریان سیاسی مطرح شده با آن مخالفت شود. این روش غلط است.
در مجلس زیاد دیدیم که فرد صرفاً به دلیل آن که یک موضوع از سوی فرد دیگری از جریان سیاسی تابلودار و شاخص مطرح شد، چشمبسته با آن مخالفت میکند. این چشمبسته مخالفت کردن غلط است. باید دید حرفی که مطرح میکند چیست. شما نماینده مردم هستید نه نماینده یک حزب و جریان خاص. وقتی موضوعی در مجلس مطرح میشود، باید منافع کشور و ملت در آن مورد توجه قرار گیرد نه فرد مطرحکننده آن. من حتی به سراج [خودم]توصیه میکنم؛ «اگر موضوعی از سوی یک نفر مطرح شد و حتی از نظر سیاسی با او اختلاف داشتی، حرفش را گوش کن و اگر به نفع ملت است آن پیشنهاد را قبول کن.»
چند درصد موضوعات مطرح شده در مجلس با نگاه سیاسی بررسی میشود؟
برداشت من این است که در حد قابل قبول نیست.
منظورتان از حد قابل قبول چیست؟
قابل قبول یعنی اینکه اکثریت اینگونه فکر کنند. یعنی اکثریت اینگونه فکر کنند و بخش اقلیت مجلس که این تفکر را ندارد مهم نیستند. در کمیسیون شاهدیم موضوعی مطرح میشود که منافع ملت در آن است، اما پیشنهاددهنده کسی است که سلیقه سیاسی متفاوت دارد؛ برخی نقطه مقابل او میایستند و مخالفانش دقیقاً کسانی هستند که از جهت مسائل سیاسی با او زاویه دارند. اگر حرفش حساب دارد، چرا چشمبسته مخالف موضوع هستید؟ اما چشمبسته مخالفت میکند تا ببیند جلوتر چه اتفاقی میافتد. باید به سمتی برویم تا به بلوغ مورد انتظار از مجلس برسیم. بلوغ مجلس را تبدیل میکند به یک مجلس در تراز انقلاب و در ملت بزرگ ایران.
علت مخالفت شما با پیوستن ایران به کنوانسیون CFT چه بود؟
میگویم مجمع تشخیص مصلحت نظام در زمانی که دشمن مراکز هستهای ما را بمباران کرده و با صدای رسا میگوید: «من میخواهم جمهوری اسلامی ساقط شود»، چرا شما CFT را تأیید میکنید؟ این گل به خودی و عقبنشینی حساب میشود. در چه موقعیتی این عقبنشینی صورت میگیرد؟ وقتی دشمن ضربه زده و با صدای رسا تهدید میکند، تصویب کردن در CFT نشاندهنده ضعف است. ما این اعتراض را داریم و میخواهیم از نمایندگان رای بگیریم تا ارسال و تبادل اسناد اتفاق نیفتد. قراردادهای بینالمللی سه مرحله دارد: تصویب قرارداد، تبادل اسناد، و اجرا است.
آن بخشی از CFT در مجلس دهم تصویب شد، شورای نگهبان رد و مجمع تشخیص مصلحت نظام آن را رد کردند. اخیراً آقای پزشکیان درخواست کرد و حضرت آقا دستور دادند که مجمع دوباره CFT را بررسی کند. مجمع هم آن را تصویب کرد. ما میگوییم زمان تصویب مناسب نبود. تصویب CFT در این شرایط به نوعی اعلام ضعف است. چه باید کنیم؟ گفتیم طرحی تهیه شود که دولت موظف شود این اسناد را مبادله نکند. فوریت این طرح رای نیاورد و در حال طی کردن مسیر خود است. چرا دوستان در مجلس با فوریت آن موافقت نکردند؟ به نظرم وقت کم بود؛ نتوانستیم اقناع کنیم و دوستان بر اساس اطلاعاتی که در دست داشتند رأی دادند و دو فوریتش رأی نیاورد.