به روز شده در: ۲۹ مهر ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۰
کد خبر: ۷۱۹۴۰۴
تاریخ انتشار: ۰۷:۵۹ - ۲۹ مهر ۱۴۰۴
اظهارات ویتکاف و بقایی بازی رسانه‌ای است

فصل تازه‌ای از دیپلماسی پنهان میان ایران و امریکا

روزنو :نهال فرخی:دیروز انتشار یک مصاحبه تلویزیونی در آمریکا، بار دیگر بحث درباره رابطه تهران و واشنگتن را به صدر اخبار بازگرداند. استیو ویتکاف، نماینده ویژه کاخ سفید در امور خاورمیانه، در گفت‌وگو با برنامه «۶۰ دقیقه» شبکه سی‌بی‌اس به صراحت گفت: «ایرانی‌ها با ما تماس می‌گیرند و خواهان صلح هستند. امیدواریم که به یک راه‌حل دیپلماتیک بلندمدت با ایران برسیم.»

فصل تازه‌ای از دیپلماسی پنهان میان ایران و امریکا

این جمله کوتاه، در ظاهر شاید فقط یک اظهارنظر رسانه‌ای بود، اما در فضای پرتنش امروز خاورمیانه و روابط گره‌خورده ایران و آمریکا، معنایی فراتر از یک دیالوگ ساده دارد. چراکه درست در همان روز، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نیز با تأیید وجود «تماس‌های با واسطه» گفت «نمی‌توانیم ادعا کنیم در آستانه یک روند مذاکراتی قرار داریم.»

به این ترتیب هم از سوی آمریکا و هم از سوی ایران، سخن از «تماس» است، نه «مذاکره»؛ اما همین تماس‌ها می‌تواند نخستین نشانه از باز شدن یک مسیر باشد.

تماس‌های پنهان در سایه تردید

مصاحبه ویتکاف، در کنار اظهارات جرد کوشنر، داماد دونالد ترامپ و از چهره‌های بانفوذ سیاست خارجی دولت کنونی آمریکا با دقت تنظیم شده بود. آن‌ها از «راه‌حل دیپلماتیک» سخن گفتند و از «آمادگی برای گفت‌وگو» و حتی از «درخواست‌هایی که از ایران دریافت شده است».

در تهران نیز واکنش‌ها حساب‌شده بود. اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه، در نشست خبری دیروز خود تأیید کرد که «در روزهای اخیر تماس‌هایی با واسطه با آمریکا برقرار شده است». او اما تأکید کرد که این تماس‌ها هنوز به معنای آغاز مذاکرات نیست و گفت: «مادامی که انتظارات زیاده‌خواهانه و مطالبات فراتر از چارچوب منطقی وجود داشته باشد، زمینه‌ای برای تفاهم شکل نخواهد گرفت.»

از نگاه تهران، مذاکره تنها زمانی معنا دارد که بر «احترام متقابل» استوار باشد و نه فشار؛ چنان که عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران نیز در روزهای گذشته در موضعی مشابه گفته بود: «دعوت‌های مکرر دولت آمریکا برای گفت‌وگو در حالی مطرح می‌شود که همان دولت، هم‌زمان به سیاست فشار ادامه می‌دهد. ایران تحت فشار مذاکره نخواهد کرد.»

آژانس و سایه نگرانی بر سر پرونده هسته‌ای

اما هم‌زمان با تحرکات دیپلماتیک، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، در مصاحبه‌ای تازه گفت: «مسیر ایران به سمت سلاح هسته‌ای کاملاً مسدود نشده است.»

او تأکید کرد که بازرسان آژانس باور ندارند ایران مواد غنی‌شده زیادی را در مکان‌های پنهان ذخیره کرده باشد، اما نگرانی‌ها درباره افزایش ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی همچنان وجود دارد. به گفته گروسی، بیشتر مواد غنی‌شده ایران در تأسیسات شناخته‌شده اصفهان، فردو و تاحدودی نطنز نگهداری می‌شود. اما با این حال، او هشدار داده که نبود شفافیت کافی می‌تواند فضا را دوباره 

بحرانی کند.

در برابر این اظهارات، واکنش تهران محتاطانه بود. سخنگوی وزارت خارجه با اشاره به نقش فنی آژانس گفت: «ما به آژانس احترام می‌گذاریم، به شرط آنکه استقلال خود را حفظ کند و ابزار سوءاستفاده سیاسی برخی کشورها قرار نگیرد.»

بقایی همچنین بار دیگر آمریکا و سه کشور اروپایی را متهم کرد که از نهادهای بین‌المللی برای فشار سیاسی بر ایران استفاده می‌کنند. او گفت: «اکثریت جامعه جهانی با این رویکرد مخالف‌اند.»

رمزگشایی از واژه‌ای مبهم تماس

اما در میان این بده-بستان‌های کلامی بین طرفین هم چنان مساله تماس پرحاشیه‌ترین بخش بود. واژه «تماس» در ادبیات دیپلماتیک، همیشه معنایی چندلایه دارد. گاهی از آن به‌عنوان مقدمه‌ای برای مذاکره یاد می‌شود و گاه صرفاً ابزاری برای انتقال پیام. در واقع، تماس نه به معنای گفت‌وگوی رسمی است، نه تعهدی الزام‌آور ایجاد می‌کند. بلکه مرحله‌ای مقدماتی برای سنجش واکنش‌ها و آزمایش 

فضاست. 

احتمالا برای ایران، چنین تماس‌هایی فرصتی است برای بیان مواضع بدون آنکه هزینه سیاسی مذاکره رسمی را بپردازد و برای آمریکا نیز ابزاری است تا نشان دهد در مسیر دیپلماتیک فعال است، بی‌آن که امتیاز روشنی داده باشد.

در فضای پر از سوءتفاهم فعلی نیز تماس‌ها به هر دو طرف این امکان را می‌دهد که «دماسنج سیاسی» را بررسی کنند. ایران می‌تواند پیام‌هایش را از طریق واسطه‌ها منتقل کند، بدون آن که وارد چارچوب گفت‌وگویی شود که احتمالاً با فشار داخلی روبه‌رو خواهد شد.

از سوی دیگر، آمریکا نیز می‌تواند افکار عمومی جهانی را قانع کند که در پی گزینه دیپلماتیک است، حتی اگر هنوز گفت‌وگویی واقعی در جریان نباشد.

به‌این‌ترتیب، تماس‌ها را باید مرحله‌ای از «مدیریت فشار» دانست؛ مرحله‌ای که در آن هر دو طرف با احتیاط حرکت می‌کنند و تلاش دارند از تکرار تجربه شکست‌خورده برجام جلوگیری کنند.

بازی دو سر سود در زمین رسانه

البته که در فضای سیاست خارجی امروز نیز رسانه‌ها خود بخشی از میدان دیپلماسی‌اند. افشای «تماس‌ها» از سوی ویتکاف یا سخنگوی وزارت خارجه ایران، بیش از آن که صرفاً خبر باشد، پیام است. تهران می‌خواهد بگوید درهای دیپلماسی بسته نیست، اما تا زمانی که آمریکا از سیاست فشار فاصله نگیرد، از مذاکره خبری نخواهد بود. واشنگتن نیز با انتشار چنین پیام‌هایی نشان می‌دهد که در پی توافقی تازه است، بی‌آن که از خطوط قرمز خود عقب‌نشینی کند.

این بازی رسانه‌ای، در عمل می‌تواند دو هدف داشته باشد؛ از یک سو، کاهش فضای تنش و آزمودن واکنش افکار عمومی؛ و از سوی دیگر آماده‌سازی زمین برای احتمال ورود به گفت‌وگوهای واقعی در آینده نزدیک. با این حال، نباید فراموش کرد که تماس‌ها تنها زمانی به گفت‌وگو تبدیل می‌شوند که دو طرف بر سر اصول اولیه اعتماد، احترام متقابل و چارچوب اجرایی به توافق برسند.

تماس‌های اخیر تهران و واشنگتن، هرچند کوتاه و محتاطانه، می‌تواند نقطه آغاز فصلی تازه باشد. فصلی که شاید نامش نه «مذاکره» باشد و نه «توافق»، بلکه «دیپلماسی در سایه» است و این همان جایی که گفتگوها همیشه شروع می‌شوند، پیش از آن که جهان از آن باخبر شود

فشار تندروها و چالش دولت در تهران

اما عجیب این است که در داخل ایران، گویا هنوز هرگونه سخن از مذاکره با آمریکا همراه حساسیت و مقاومت است. چنان که ابوالفضل ظهره‌وند، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، اخیراً مدعی شده بود که ویتکاف در تماس‌های خود با وزارت خارجه ایران خواهان «دسترسی کامل بازرسان به همه سایت‌های هسته‌ای، حتی آن‌هایی که هدف حمله قرار گرفته‌اند» شده است. او هشدار داده بود که «غربی‌ها قصد دارند درباره موضوعات موشکی و هسته‌ای با ایران مذاکره کنند.»

این سخنان، بازتابی از همان دیدگاه تندروهایی است که هرگونه تماس را مقدمه «امتیازدهی» می‌دانند. اما برای دولت، حفظ تعادل میان گفت‌وگوی دیپلماتیک و مهار فشار داخلی دشوار است. دولت پزشکیان باید در عین جلب اعتماد نهادهای تصمیم‌گیر در داخل، از مسیر دیپلماسی خارجی خود محافظت کند.

در چنین فضایی، به نظر می‌رسد راهبرد تهران بر چند محور استوار باشد؛ شفافیت در مواضع، اجماع‌سازی داخلی، مرحله‌بندی مذاکرات، و حفظ توازن در روابط منطقه‌ای.

ایران تلاش دارد ضمن تأکید بر حق غنی‌سازی و استقلال تصمیم‌گیری خود، از درگیری مستقیم با آمریکا نیز پرهیز کند.

نقش میانجی‌ها؛ از مسقط تا قاهره

از سوی دیگر اگرچه تهران به طور رسمی از گفت‌وگو با واشنگتن سخن نمی‌گوید، اما نقش کشورهایی چون عمان و مصر در میانجی‌گری پررنگ‌تر شده است. به تازگی نیز وزیر خارجه مصر تماس‌هایی با تهران و مدیرکل آژانس برقرار کرده و از ضرورت «احیای مسیر مذاکره» گفته است. عمان نیز همچنان کانال سنتی انتقال پیام‌ها میان دو کشور را حفظ کرده است؛ کانالی که در گذشته، بستر توافقات مهمی چون برجام بود.

به‌نظر می‌رسد تهران، برخلاف گذشته، این بار تمایل دارد دایره میانجی‌گری را گسترده‌تر و کشورهای عربی را نیز در روند گفت‌وگو وارد کند. این سیاست، از یک‌سو می‌تواند مشروعیت منطقه‌ای بیشتری برای مذاکرات احتمالی ایجاد کند و از سوی دیگر، مانع از انحصار نقش اروپا در پرونده هسته‌ای شود.

دیپلماسی با شرط؛ 

ایران در جست‌وجوی احترام متقابل

از لحن مقامات ایرانی چنین برمی‌آید که تهران دیگر حاضر نیست گفت‌وگو را تنها بر سر کاهش تحریم‌ها محدود کند. خواسته اصلی ایران، تضمین‌های واقعی و قابل‌اجراست. ایران تأکید دارد که مذاکرات باید در فضایی برابر صورت گیرد، نه زیر سایه تهدید. بقایی در نشست خبری اخیر خود گفت: «نمی‌توانیم بگوییم در آستانه مذاکراتیم، چون طرف مقابل هنوز زبان احترام را انتخاب نکرده است.» به بیان دیگر، دیپلماسی از دید ایران زمانی معنا دارد که طرف مقابل بپذیرد رفتار گذشته‌اش بخشی از مشکل بوده است. از نگاه تهران، تا وقتی واشنگتن به سیاست فشار حداکثری و تحریم ادامه می‌دهد، هیچ مذاکره‌ای «واقعی» نخواهد بود.

واژه «تماس» در ادبیات دیپلماتیک معنایی چندلایه دارد و گاهی از آن به‌عنوان مقدمه‌ای برای مذاکره یاد می‌شود و گاه صرفاً ابزاری برای انتقال پیام. در واقع، تماس نه به معنای گفت‌وگوی رسمی است، نه تعهدی الزام‌آور ایجاد می‌کند. بلکه مرحله‌ای مقدماتی برای سنجش واکنش‌ها و برای ایران، چنین تماس‌هایی فرصتی برای بیان مواضع است

منطقه در انتظار سیگنال صلح

اما باید توجه داشت که تحولات اخیر، تنها مساله‌ای دوجانبه میان تهران و واشنگتن نیست. منطقه نیز چشم به نتیجه این تماس‌ها دوخته است. از جنگ غزه گرفته تا تنش در دریای سرخ و رقابت‌های نفتی در خلیج فارس، همه در فضایی متأثر از روابط ایران و آمریکا شکل گرفته‌اند.

چنان که رافائل گروسی در مصاحبه‌اش هشدار داده بود که «بازگرداندن همه طرف‌ها به میز مذاکره می‌تواند ما را از دور جدیدی از بمباران‌ها و حملات نجات دهد.»این جمله، شاید غیرمستقیم‌ترین اما روشن‌ترین اشاره به بیم از شعله‌ور شدن دوباره درگیری‌های منطقه‌ای باشد.

برای ایران نیز اکنون ورود به مسیر دیپلماسی می‌تواند نه‌تنها بخشی از تحریم‌ها را کاهش دهد، بلکه هزینه امنیتی حضورش در منطقه را نیز پایین بیاورد. برای آمریکا هم، ثبات در خاورمیانه بخشی از معادله انتخاباتی و امنیت انرژی است. در نتیجه، هر دو کشور از ادامه تنش‌های کنترل‌ناپذیر زیان می‌بینند.

از تماس تا توافق؛ مسیر دشوار اما ممکن

واقعیت این است که هیچ‌یک از طرفین فعلاً آمادگی اعلام آغاز مذاکرات رسمی را ندارند. بی‌اعتمادی عمیق، پرونده‌های باز در آژانس، تحریم‌های اقتصادی و فشارهای داخلی و منطقه‌ای، همه مانع از آن است که این تماس‌ها فوراً به توافق منجر شود.

اما همین تماس‌ها نشان می‌دهد که در زیر سطح ظاهری تنش، هنوز اراده‌ای برای گفت‌وگو وجود دارد و این همان چیزی است که دیپلمات‌ها از آن به عنوان «دریچه فرصت» یاد می‌کنند؛ دریچه‌ای که ممکن است هر لحظه بسته شود.

اگر ایران بتواند از مسیر تماس‌ها، خطوط قرمز خود را تثبیت کند و در عین حال فضای گفت‌وگو را باز نگه دارد، می‌توان امیدوار بود که این روند به تدریج به یک چارچوب مذاکراتی منتهی شود. در این میان، نقش میانجی‌ها، اجماع داخلی و درک واقع‌بینانه از منافع ملی، تعیین‌کننده خواهد بود.

سرنوشت دیپلماسی در آزمون واقع‌گرایی

چشم‌انداز آینده روشن نیست، اما تجربه نشان داده که هیچ بحرانی در روابط تهران و واشنگتن، بدون گفت‌وگو حل نشده و همان‌طور که ویتکاف گفت «ایرانی‌ها خواهان صلح‌اند» و همان‌طور که سخنگوی ایران پاسخ داد «ما هنوز در آستانه مذاکرات نیستیم»؛ اما حقیقت در میانه این دو جمله پنهان است: میل به گفت‌وگو هست، اما ترس از تکرار شکست نیز همچنان سایه انداخته است.

مسیر پیش‌رو نه ساده است و نه کوتاه؛ اما شاید همین تماس‌ها، هرچند با واسطه و محدود، بتوانند زمینه‌ساز تغییری آرام و تدریجی باشند.

تغییری که اگر درست مدیریت شود، می‌تواند فصل تازه‌ای در روابط دو کشوری بگشاید که بیش از چهار دهه است میان خصومت و امید در نوسان‌اند.

در شرایطی که منطقه در التهاب است و پرونده هسته‌ای ایران دوباره در مرکز توجه جهان قرار گرفته، تماس‌های اخیر تهران و واشنگتن، هرچند کوتاه و محتاطانه، می‌تواند نقطه آغاز فصلی تازه باشد. فصلی که شاید نامش نه «مذاکره» باشد و نه «توافق»، بلکه «دیپلماسی در سایه» است و این همان جایی که گفتگوها همیشه شروع می‌شوند، پیش از آن که جهان از آن باخبر شود.

ویژه روز
تصویر روز
خبر های روز