
آزار وحشتناک دانشآموز ایرانشهری
حدود دو تا سه هفته پیش، یک دانشآموز ۱۲ ساله هنگام بازگشت از مدرسه در ایرانشهر، توسط چند مرد اغفال شد و به اطراف شهر برده شد. این افراد قربانی را به مدت حدود یک ساعت مورد آزار قرار دادند و سپس در خیابانی رها کردند و تهدید کردند که اگر ماجرا را بازگو کند، جانش در خطر خواهد بود.
به گزارش روز نو پس از بازگشت به خانه، این کودک در پاسخ به پرسشهای مادرش دست به خودزنی زد. خانواده بلافاصله شکایتی مبنی بر این حادثه ثبت کردند و در پی آن، ماموران امنیتی افراد مظنون را شناسایی و دستگیر کردند.
رضا شهلیبر، فعال اجتماعی استان، به «اعتماد» گفت: «افرادی که این کودک را مورد آزار قرار دادهاند توسط ماموران دستگیر شدهاند. خانواده قربانی به همراه فرزندشان به اداره پلیس احضار میشوند تا او متهمان را شناسایی کند. این افراد تنها این کودک را هدف قرار ندادهاند و کودکان دیگری نیز مورد آزار بودهاند، اما خانواده این کودک پیگیر ماجرا شدند و درخواست مجازات دارند.»
شهلیبر افزود: «این اقدام خانواده، نگرانی دیگر والدین را کاهش داد؛ چرا که پیش از آن، خانوادهها از ترس، هر روز فرزندانشان را همراهی میکردند. متأسفانه هیچگونه حمایت رسمی و ورود مسئولان محلی یا ریشسفیدان استان صورت نگرفته است.»
این فعال اجتماعی ادامه داد: «در استان سیستان و بلوچستان، چنین اتفاقات تلخ میتواند پیامدهای خطرناکی داشته باشد، بهخصوص بافت قومی و قبیلهای منطقه. اگر کودکان آموزش و آگاهی لازم دریافت نکنند، ممکن است آیندهشان تحت تأثیر آسیبهای روانی و اجتماعی قرار گیرد.»
ضرورت حمایت خانوادهها
کارشناسان تأکید میکنند که کودکان قربانی آزار ممکن است رفتارهای غیرعادی از خود نشان دهند؛ شامل پرخاشگری، افسردگی، گوشهگیری، وحشت شبانه، شب ادراری، کاهش تحصیل و ترس از مکانهای خاص. برخی کودکان بهطور غیرمستقیم تلاش میکنند به خانواده بفهمانند که مورد آزار قرار گرفتهاند.
در چنین شرایطی، خانوادهها باید بدون سرزنش، حرفهای کودک را باور کنند و سریعاً او را به پزشک قانونی و روانشناس متخصص ارجاع دهند. درمان آثار روانی ناشی از آزار فرآیندی طولانی است و بیتوجهی به آن میتواند منجر به اختلالات رفتاری و روانی در بزرگسالی شود.
وضعیت آمار و پیشگیری
بر اساس آمار قدیمی، بیش از ۸۰ درصد موارد آزار به عنف در ایران گزارش نمیشود و بیشترین آمار در استان تهران ثبت شده است. این پرونده ایرانشهر نشان میدهد که آموزش، اطلاعرسانی و حمایت خانوادهها و نهادهای قانونی از کودکان، نقش حیاتی در پیشگیری از فجایع مشابه دارد.