
تنها راه حل مشکلات دیپلماتیک ایران از نظر حسن روحانی چیست؟
این روزها گفتمان حسن روحانی در محافل مختلف و از افراد مختلف شنیده میشود؛ گفتمانی که بر تمرکز دیپلماتیک بر یک جبهه واحد تاکید دارد. روحانی که در دوران انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ بر «گفتوگو با کدخدا» تاکید میکرد، در ماههای اخیر نیز بر این مساله تاکید داشته است. او گفته ایران برای حل مشکلات مختلف دیپلماتیک خود باید وارد گفتگوی عمیق و همه جانبه با آمریکا شود.
به گزارش روز نو در واقع، از نظر رئیس جمهور اسبق، تنها راه حل مشکلات دیپلماتیک ایران، حل مشکلات با آمریکا است و بهتر است به جای تمرکز بر چند جبهه از جمله جبهه آمریکا، اروپا، سازمان ملل، آژانس بین المللی انرژی اتمی و شرق یعنی روسیه و چین بر یک جبهه واحد یعنی آمریکا تمرکز کنیم چرا که حل مسائل و مشکلات ایران و آمریکا زمینه ساز حل مشکلات ایران با سایر کشورها و نهادها میشود.
این سخن از زبان افراد دیگری نیز شنیده میشود و برای مثال، سید حمزه رحیمی صفوی، فرزند سرلشکر رحیمی صفوی در مصاحبهای که اخیر داشته گفته بهتر است به جای مذاکره تکنیکی هستهای، مذاکرات جامع با آمریکا باید صورت بگیرد.
ما لب مطلب روحانی و طرفدارانش چیست؟
دکترین دیپلماسی روحانی چه میگوید؟
حسن روحانی از زمان پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری تا امروز تزی را دنبال کرده که میتوان برجام را گام اول آن دانست. این تز مبتنی بر سه اصل اولیه و مهم است:
الف. تمرکز دیپلماتیک: به جای حل مشکلات با اروپا و سازمان ملل، بهتر است بر حل مشکلات با آمریکا تمرکز شود. در واقع، حل مشکلات با آمریکا که به نوعی رهبر غرب به حساب میآید میتواند مشکلات با سایر بخشهای غرب از جمله اروپا را نیز حل کند.
ب. مذاکرات جامع: تاکید روحانی بر حل تمام مشکلات موجود میان ایران و آمریکا است. در واقع، روحانی معتقد است حل مشکلات هستهای باید گام نخست از سلسله مذاکرات و توافقات ایران و آمریکا باشد و این مذاکرات باید شامل مسائل اقتصادی، منطقهای و حتی تسلیحاتی نیز بشود. عبارت برجام ۲، ۳ و ... که در دهه ۹۰ با مخالفت شدید اصولگرایان مواجه شد، بر همین امر تاکید داشته است.
ج. مذاکره به مثابه معامله: روحانی معتقد است مذاکره باید به معامله منتج شود و محال است بدون دادن پوئن به حریف، پوئنی به دست آورد. این اصل بنیادین مذاکره است و در مذاکره جامع با آمریکا نیز باید دنبال شود.
تزهای روحانی در سال ۹۲ الی ۴۰۰ به انحاء مختلف مطرح شدند، اما با مخالفات بخش وسیعی از حاکمیت و ایضا اصولگرایان مواجه شدند و همین امر زمینه ساز کنار رفتن گفتمان روحانی شد. با این حال، با شکست گفتمانهای دیگر و ورود تحمیلی ایران به جنگ مستقیم با اسرائیل بار دیگر این گفتمان رخ نموده است.
در واقع، مشکلات کنونی کشور باعث شده بار دیگر گفتمان روحانی مطرح شود. در وضعیت کنونی، نوعی سردرگمی در ساختار دیپلماسی ایران وجود دارد. عراقچی و تیمش از طرفی با آمریکا مواجهاند و از طرفی با اروپا و سازمان ملل. هر کدام از این دو جبهه نیز بر موضوعی اصرار دارد. تیم سیاست خارجی از طرفی باید مسائل موجود بین ایران و آژانس و اروپا را حل کند و از طرف دیگر وارد گفتوگو با ایالات متحده و ترامپ دمدمی مزاج شود. در این وضعیت، گفتمان روحانی تاکید دارد که به جای تمرکز بر چند جبهه متناقض بر یک جبهه تمرکز شود. این جبهه همان ایالات متحده است که هم توانایی بیشتری نسبت به اروپا دارد و هم نفوذ بیشتری بر سازمان ملل دارد و هم نفوذش بر اسرائیل و کشورهای عربی منطقه بیشتر است.
مشکلات گفتمان روحانی چیست؟
اگرچه ممکن است گفتمان روحانی در جهان سال ۹۲، ۹۶ یا ۱۴۰۰ پاسخ گو بوده باشد، اما اتفاقات رخ داده در ماههای اخیر باعث شده شرایط تغییر کند. در ماههای اخیر ایران وارد جنگ با اسرائیل و آمریکا شده است. ایالات متحده رسما به آسمان ایران تجاوز کرده و مراکز هستهای ایران را بمباران کرده است. از طرف دیگر، به نظر نمیرسد ایالات متحده دیگر علاقه زیادی به مذاکره با ایران داشته باشد و اگر هم وارد گفتوگو با ایران شود احتمالا با تقاضاهای بی شمار آنها مواجه خواهیم شد. از طرف دیگر، فاصله اروپا و آمریکا هر روز بیشتر میشود و قاره سبز دیگر مانند سابق از واشنگتن حرف شنوی ندارد.
آیا در این شرایط مذاکره صرف با آمریکا و حل مشکلات با واشنگتن میتواند مشکلات موجود میان ایران و سایر کشورها را حل کند؟ پاسخ روحانی مثبت است. نظر شما چیست؟