به روز شده در: ۲۳ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۸:۳۶
کد خبر: ۷۱۳۱۹۶
تاریخ انتشار: ۱۳:۵۱ - ۲۳ شهريور ۱۴۰۴

ترامپ در آستانه جنگی بی‌پایان با ونزوئلا

روزنو :واشنگتن سال‌هاست با تحریم و تهدید نتوانسته مادورو را تضعیف کند؛ اعزام ناو‌های جنگی فقط خطر یک بحران تازه را بیشتر می‌کند.

ترامپ در آستانه جنگی بی‌پایان با ونزوئلا

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور پیشین ایالات متحده، در حالی که به‌دنبال کسب اعتبار جهانی و حتی نامزدی برای جایزه نوبل صلح بود، ناو‌های جنگی و رزمناو‌های موشک‌انداز خود را به سواحل ونزوئلا اعزام کرد. این اقدام، آن هم بدون مجوز کنگره و به بهانه مبارزه با قاچاق مواد مخدر، بار دیگر نشان داد که در سیاست خارجی آمریکا تناقضی ریشه‌ای وجود دارد: از یک سو شعار صلح و مذاکره، و از سوی دیگر گسترش دکترین جنگی و استفاده از ابزار نظامی.

به گزارش روز نو نابودی یک قایق ونزوئلایی با ۱۱ سرنشین، نمادی آشکار از این سیاست ماجراجویانه بود؛ اقدامی که خطر کشاندن منطقه آمریکای لاتین به بحرانی تازه را تقویت می‌کند.

سیاست شکست‌خورده تحریم‌ها؛ از بوش تا ترامپ

سیاست ایالات متحده در قبال ونزوئلا هیچ‌گاه متکی بر دیپلماسی پایدار و تعامل سازنده نبوده است. از دوران جورج بوش و باراک اوباما گرفته تا دوران ترامپ، تحریم‌های اقتصادی اصلی‌ترین ابزار فشار علیه دولت کاراکاس بوده‌اند. اما نتیجه چه شد؟

• اقتصاد ونزوئلا به شدت آسیب دید، تورم افسارگسیخته میلیون‌ها نفر را به زیر خط فقر کشاند.

• بحران انسانی گسترده، باعث مهاجرت میلیون‌ها ونزوئلایی به کشور‌های همسایه شد.

•، اما دولت نیکلاس مادورو همچنان پابرجاست و نه تنها سرنگون نشد، بلکه به تدریج توانست حمایت گروه‌های مختلف اجتماعی و نظامی را برای بقا جلب کند.

این وضعیت نشان می‌دهد که تحریم‌ها در عمل به مردم ضربه زده‌اند نه به حاکمیت. تجربه ونزوئلا بار دیگر تأییدی است بر ناکارآمدی سیاستی که آمریکا دهه‌هاست در کشور‌های مختلف دنبال می‌کند: از کوبا و عراق گرفته تا ایران و کره شمالی. تحریم‌ها هیچ‌گاه منجر به سقوط رژیم‌های مخالف واشنگتن نشده‌اند؛ بلکه تنها بحران انسانی، فقر و بی‌ثباتی را تشدید کرده‌اند.

اتهام «دولت مواد مخدر»؛ یک برچسب برای مشروعیت‌سازی جنگ

واشنگتن در توجیه اقدامات خود علیه ونزوئلا، مادورو را «رئیس یک کارتل مواد مخدر» معرفی کرده است. اما حتی مقامات اطلاعاتی آمریکا نیز به‌خوبی می‌دانند که این اتهام اغراق‌آمیز و در بسیاری موارد بی‌اساس است. گزارش‌های مستقل نشان می‌دهند سهم ونزوئلا در قاچاق مواد مخدر در مقایسه با کشور‌هایی همچون مکزیک یا کلمبیا ناچیز است.

این برچسب‌گذاری، یادآور همان رویکردی است که در گذشته برای توجیه جنگ عراق نیز به کار گرفته شد: ادعای وجود «سلاح‌های کشتار جمعی» که بعد‌ها دروغ بودن آن ثابت شد. امروز نیز برچسب «دولت مواد مخدر» صرفاً ابزاری برای مشروعیت‌بخشی به دخالت نظامی در حیاط خلوت آمریکاست.

خطر درگیری نظامی و جنگی بی‌پایان

حمله مستقیم به مادورو یا تلاش برای دستگیری او می‌تواند پیامد‌هایی فاجعه‌بار داشته باشد. ونزوئلا کشوری پهناور با جغرافیای کوهستانی و جنگلی است. تجربه افغانستان و عراق نشان داده که حتی ارتش قدرتمند آمریکا هم در چنین شرایطی قادر به اشغال پایدار یک کشور بزرگ نیست.

چند سناریوی محتمل:

۱. مقاومت ملی‌گرایانه داخلی: اقدام آمریکا می‌تواند باعث اتحاد گروه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی در ونزوئلا علیه «مداخله خارجی» شود.

۲. خطر جنگ داخلی: تقابل میان حامیان و مخالفان مادورو به خشونتی فراگیر تبدیل خواهد شد.

۳. مداخله قدرت‌های خارجی: روسیه و چین، به‌عنوان متحدان استراتژیک کاراکاس، احتمالاً بی‌تفاوت نخواهند ماند. چنین رویارویی می‌تواند پای قدرت‌های جهانی را به جنگی منطقه‌ای بکشاند.

در این میان باید توجه داشت که آمریکای لاتین برای واشنگتن همواره به‌عنوان «حیاط خلوت» تعریف شده است. اما آیا ورود به جنگی بی‌پایان در این منطقه به سود آمریکا خواهد بود؟ تجربه‌های گذشته پاسخ روشنی دارد: خیر.

سیاست تهدید و تحریم؛ ابزار فرسوده‌ای در دنیای امروز

در شرایطی که جهان به سمت چندقطبی شدن حرکت می‌کند و قدرت‌های نوظهور مانند چین، روسیه، هند و حتی کشور‌های منطقه‌ای نقش بیشتری پیدا کرده‌اند، ابزار‌های قدیمی آمریکا دیگر کارآمد نیستند. سیاست تهدید نظامی و تحریم اقتصادی، که روزگاری شاید اهرم فشار مؤثری بود، امروز بیشتر به پاشنه آشیل واشنگتن تبدیل شده است. چرا؟

• تحریم‌ها دور زده می‌شوند: کشور‌ها با استفاده از شبکه‌های مالی جایگزین (مانند یوآن چین، رمزارز‌ها یا پیمان‌های دوجانبه) راه‌های دور زدن تحریم‌ها را پیدا کرده‌اند.

•مشروعیت بین‌المللی کاهش یافته است: افکار عمومی جهانی بیش از گذشته به ریاکاری‌های واشنگتن آگاه است. وقتی آمریکا خود را مدافع حقوق بشر معرفی می‌کند، اما در عین حال با فروش سلاح به رژیم‌های سرکوبگر یا با حملات نظامی غیرقانونی هزاران غیرنظامی را می‌کشد، اعتبارش خدشه‌دار می‌شود.

• افزایش انزجار مردمی: ملت‌هایی که تحت تحریم قرار گرفته‌اند، نه تنها علیه دولت خود شورش نمی‌کنند، بلکه بیشتر به سمت ملی‌گرایی و مقاومت علیه «دشمن خارجی» سوق داده می‌شوند.

تحریم‌ها و تهدید‌های نظامی آمریکا در ونزوئلا نیز از همین الگو پیروی می‌کنند: تضعیف زندگی مردم، بدون تغییر واقعی در ساختار قدرت.

دیپلماسی؛ تنها گزینه معقول

نویسندگان مستقل و حتی برخی سیاستمداران آمریکایی اذعان کرده‌اند که راهکار واقعی برای تغییر در ونزوئلا نه جنگ و تحریم، بلکه دیپلماسی و همکاری منطقه‌ای است. پیشنهاد مشخص این است:

۱. لغو تدریجی تحریم‌های اقتصادی که بیشترین آسیب را به مردم زده‌اند.

۲. همکاری با کشور‌های همسایه مانند مکزیک، برزیل و کلمبیا برای ایجاد فشار سیاسی چندجانبه بر دولت مادورو.

۳. حمایت از روند‌های دموکراتیک داخلی، بدون مداخله مستقیم نظامی.

چنین رویکردی می‌تواند گذار سیاسی را به‌صورت تدریجی و کم‌هزینه محقق کند؛ رویکردی که به جای ویران کردن کشور، زمینه‌ساز ثبات و توسعه پایدار خواهد بود.

بازگشت به منطق، عبور از ماجراجویی

اقدام ترامپ در اعزام ناو‌های جنگی به سواحل ونزوئلا بار دیگر نشان داد که بخش بزرگی از دستگاه سیاست خارجی آمریکا همچنان در اسارت تفکر قرن بیستمی است: تفکری که باور دارد تحریم و تهدید می‌تواند حکومت‌ها را تغییر دهد. اما تجربه‌های چند دهه اخیر از کوبا تا عراق، از ایران تا کره شمالی، و حالا ونزوئلا، ثابت کرده‌اند که این سیاست شکست‌خورده است.

آینده ونزوئلا و ثبات آمریکای لاتین نه در گرو ناو‌های جنگی و تحریم‌های اقتصادی، بلکه در گرو دیپلماسی، همکاری منطقه‌ای و احترام به حاکمیت ملی کشورهاست. ادامه مسیر کنونی نه تنها به سقوط مادورو منجر نخواهد شد، بلکه آمریکا را بیش از پیش در باتلاق جنگی بی‌پایان گرفتار خواهد کرد؛ جنگی که نه پایانی دارد و نه برنده‌ای.

تصویر روز
خبر های روز