به روز شده در: ۲۰ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۳:۳۰
کد خبر: ۷۰۷۱۰۶
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۳ - ۲۰ مرداد ۱۴۰۴

با شیشه آب معدنی کوچک نمی توان تهران را سیراب کرد

روزنو :تهران با جمعیتی چهار برابر ظرفیت اکولوژیک در محاصره خشکسالی و تراکم بی‌ضابطه است

با شیشه آب معدنی کوچک نمی توان تهران را سیراب کرد

تهران این روز‌ها شهری است که زیر آفتاب سوزان و آسمانی بی‌ابر، نفس‌های آخر تابستان را می‌کشد. پشت در‌های بسته تصفیه‌خانه‌ها و دفاتر شرکت آب، جلسات فشرده و اضطراری یکی پس از دیگری برگزار می‌شود. سد‌های اطراف پایتخت، که روزگاری در دل خود آرامش و اطمینان ذخیره می‌کردند، حالا تا مرز خالی‌شدن پیش رفته‌اند؛ به‌گفته مسئولان، ذخیره موجود فقط تا پایان شهریور دوام می‌آورد.

به گزارش روز نو در محله‌های مختلف، کاهش فشار آب به موضوع روز خانوار‌ها بدل شده و استفاده از «لوازم کاهنده» در آشپزخانه و حمام، نه یک انتخاب که یک ضرورت است. در این میان، پروژه‌های بزرگ انتقال آب به‌ویژه خط انتقال از سد طالقان با سرعتی بی‌سابقه پیش می‌رود تا شاید چند مترمکعب بیشتر به رگ‌های خشکیده تهران برسد.

وزیر نیرو وعده داده که سهم پایتخت از این طرح بین ۲ تا ۲.۵ مترمکعب در ثانیه خواهد بود؛ عددی که هرچند کوچک به نظر می‌رسد، اما در شرایط بحرانی می‌تواند حکم یک تنفس مصنوعی را داشته باشد. اما کارشناسان هشدار می‌دهند که این مسکن‌های کوتاه‌مدت، بدون اصلاح عمیق در مصرف، همچون ریختن آب در ظرفی سوراخ است. الگوی مصرف، به‌ویژه در بخش کشاورزی و تراکم بی‌ضابطه جمعیت، دو شکافی که هر قطره آب تازه را پیش از رسیدن به لب‌های تشنه شهر می‌بلعند.

در تهران امروز، جمعیت چهار برابر بیش از ظرفیت اکولوژیک آن ساکن شده و مصرف کشاورزی تقریبا هم‌پای مصرف شرب است. بحران آب پایتخت نه فقط یک موضوع فنی و زیرساختی که معضلی برای مدیریت، سیاست‌گذاری و حتی آینده‌نگری کشور است؛ معضلی که اگر امروز درمان نشود، فردا شاید دیگر فرصتی برای جبران نماند.

رگ‌های خشکیده پایتخت

کاهش بی‌سابقه بارش‌ها طی پنج سال اخیر، تهران را به نقطه‌ای رسانده که حتی مسئولان رسمی وزارت نیرو هم با صراحت می‌گویند: «تهران آب ندارد.» ذخایر سد‌های تأمین‌کننده شرب، یکی پس از دیگری به مرز هشدار رسیده‌اند و در برخی مناطق، فشار شبکه به عمد پایین آورده شده تا بتوان چند هفته‌ای بیشتر تاب آورد. به گفته مدیرعامل آبفای منطقه پنج تهران اگر مردم همراهی نکنند حتی همین ذخایر هم پیش از پایان شهریور تمام می‌شود.

این مقام مسئول تأکید می‌کند که اکنون وضعیت از «محدودیت» عبور کرده و به «تنش جدی آبی» رسیده است، شرایطی که به گفته کارشناسان، تنها با تغییر رفتار مصرف‌کنندگان و همراهی گسترده مردم می‌توان آن را مهار کرد. کاهش هشت درصدی مصرف در برخی مناطق، هرچند امیدوارکننده است، اما هنوز فاصله زیادی تا هدف‌گذاری‌های مدیریت بحران دارد.

امید به طالقان

در واکنش به این وضعیت، خط انتقال آب از سد طالقان به سه استان قزوین، البرز و تهران در دو فاز طراحی شده است. فاز نخست تا پایان مرداد بخش کرج را پوشش می‌دهد و نیمه مهر، کل سهم تهران وارد شبکه خواهد شد. وزیر نیرو این طرح را «گامی مؤثر، اما نه راه‌حل نهایی» می‌داند. سهم پایتخت حدود ۲ تا ۲.۵ مترمکعب در ثانیه است، معادلی که شاید بخشی از کمبود را جبران کند، اما به تنهایی نمی‌تواند بحران را خاتمه دهد.

به گفته عباس علی‌آبادی، اجرای این پروژه‌ها به دلیل شرایط سخت فنی و محدودیت‌های منابع، چالش‌های زیادی داشته، اما با پشتکار پیمانکاران و نیرو‌های فنی، با سرعت خوبی پیش می‌رود. او همچنین یادآوری می‌کند که ظرفیت تولید و تأمین آب در کشور محدود است و نمی‌توان مصرف فعلی را با واقعیت‌های اقلیمی ایران ادامه داد.

زخم کهنه مدیریت مصرف

کارشناسان محیط زیست بار‌ها هشدار داده‌اند که انتقال آب، بدون اصلاح الگوی مصرف، هدررفت و نشت در شبکه، مانند ریختن آب در ظرف سوراخ است. دکتر صدیقه ترابی، معاون سازمان حفاظت محیط زیست، با اشاره به مجوز زیست‌محیطی این طرح می‌گوید: «کاهش نشتی و تلفات باید اولویت اصلی وزارت نیرو باشد.»

در تهران، هرچند درصد هدررفت نسبت به برخی شهر‌ها کمتر است، اما همچنان میلیارد‌ها لیتر آب در مسیر تصفیه‌خانه تا خانه‌ها ناپدید می‌شود. ترابی تأکید می‌کند که کاهش هدررفت نیازمند سرمایه‌گذاری جدی و برنامه زمان‌بندی شده است، چرا که از یک نقطه به بعد، این مشکل را نمی‌توان با اقدامات سطحی برطرف کرد. او این رویکرد را «نقض غرض» می‌نامد، وقتی که آب تازه به شبکه می‌رسد، اما بخش قابل توجهی از آن در مسیر از دست می‌رود.

کشاورزی در دل بحران

یکی از چالش‌های اصلی، سهم بالای کشاورزی در مصرف آب تهران است. سالانه بین ۱.۵ تا ۱.۶۵ میلیارد مترمکعب آب در مزارع این استان مصرف می‌شود؛ رقمی تقریبا برابر با کل مصرف شرب مردم. به باور کارشناسان، انتقال بخشی از فعالیت‌های کشاورزی به مناطق دیگر و کاهش سهم کشاورزی در سال‌های خشک، می‌تواند نقش مهمی در حفظ منابع داشته باشد.

رئیس کمیسیون عمران مجلس هم تأکید می‌کند که «۸۰ تا ۹۰ درصد آب کشور در حوزه کشاورزی مصرف می‌شود» و بدون اصلاح الگوی کشت، بحران تشدید خواهد شد. او پیشنهاد می‌کند که توسعه صنعتی و اسکان جمعیت در کشور باید مشروط به تأمین آب پایدار باشد و مجلس آماده است برای این هدف مصوبات قانونی لازم را بگذارد. همچنین، مشوق‌هایی برای مشترکان خوش‌مصرف و برخورد جدی‌تر با پرمصرف‌ها را از راهکار‌های مؤثر کاهش فشار بر منابع می‌داند.

جمعیتی که فراتر از توان شهر است

تهران امروز ۲۱ برابر میانگین کشوری تراکم جمعیت دارد. پیش‌بینی ظرفیت جمعیت‌پذیری در سال ۱۳۴۵ حدود ۴.۵ میلیون نفر بود، اما اکنون چهار برابر توان اکولوژیک آن جمعیت‌گذاری شده است. این حجم از تقاضا، هر برنامه‌ریزی آبی را تحت فشار گذاشته و حتی طرح‌های انتقال بین‌حوزه‌ای را به نفس‌نفس انداخته است. کارشناسان شهری معتقدند که تا زمانی که بارگذاری جمعیتی با ظرفیت‌های واقعی اکولوژیک هماهنگ نشود، هر پروژه انتقال آبی، دیر یا زود زیر بار تقاضای جدید از نفس می‌افتد. به همین دلیل، سیاست‌گذاری برای کنترل مهاجرت به پایتخت و هدایت توسعه به مناطق کم‌فشار، بخشی جدانشدنی از مدیریت بحران آب است.

پساب؛ منبعی که نادیده مانده

یکی از راهکار‌های مطرح برای کاهش فشار بر منابع شرب، استفاده از پساب تصفیه‌شده در صنعت و آبیاری فضای سبز است. رئیس کمیسیون عمران مجلس پیشنهاد کرده شهرداری‌ها چاه‌های شرب را به وزارت نیرو واگذار کنند و در عوض، آب مورد نیاز فضای سبز از پساب تأمین شود.

به گفته او، استفاده بهینه از پساب می‌تواند نه‌تنها در تهران، بلکه در سایر کلان‌شهر‌ها نیز به الگویی پایدار تبدیل شود. این ایده، اگرچه در برخی مناطق جهان سابقه موفقی دارد، اما در تهران هنوز به شکل گسترده اجرا نشده و به سرمایه‌گذاری و هماهنگی میان شهرداری و وزارت نیرو وابسته است. کارشناسان بر این باورند که تغییر نگرش نسبت به پساب، می‌تواند یکی از کلید‌های عبور از بحران باشد.

فشار بر شبکه و امید به صرفه‌جویی

در حال حاضر کاهش فشار شبکه، نصب لوازم کاهنده و آگاهی‌بخشی به مردم سه محور اصلی مدیریت مصرف هستند. آبفا هزینه نصب این تجهیزات را در قبوض درج می‌کند و برآورد می‌شود که بتوانند مصرف را ۱۵ تا ۲۰ درصد کاهش دهند. با وجود این، کاهش فعلی در منطقه پنج تنها به هشت درصد رسیده و راه درازی تا رسیدن به اهداف صرفه‌جویی باقی است.

مدیرعامل آبفای منطقه پنج همچنین از طرحی برای احداث آبگیر در پایین‌دست سد لار خبر می‌دهد تا آب‌های رهاشده دوباره به مخزن سد بازگردد. او یادآوری می‌کند که حتی سد طالقان هم محدودیت دارد، زیرا بخشی از آب آن باید به مصارف کشاورزی اختصاص یابد.

آینده‌ای که به تصمیم امروز گره خورده

بحران آب تهران، تصویر کوچکی از چالش ملی آب در ایران است. سد طالقان شاید بتواند برای مدتی کوتاه، رگ‌های خشکیده پایتخت را مرطوب کند، اما تا زمانی که سیاست‌گذاری‌ها در حوزه جمعیت، صنعت و کشاورزی با ظرفیت واقعی منابع هماهنگ نشود، این تنفس مصنوعی هم پایدار نخواهد بود.

همزمانی خشکسالی‌های پیاپی، رشد بی‌رویه جمعیت و ضعف در مدیریت مصرف، تهدیدی است که می‌تواند حتی فراتر از پایتخت گسترش یابد. مسئولان می‌دانند که این بحران با وعده و امید به بارش حل نخواهد شد؛ کشور به اقدامات مهندسی دقیق، مدیریت یکپارچه منابع و بازنگری جدی در الگو‌های مصرف نیاز دارد. اگر امروز برای اصلاح مسیر اقدام نشود، فردا شاید نه فقط تهران، بلکه بسیاری از شهر‌های کشور با این واقعیت تلخ روبه‌رو شوند: آبی برای نوشیدن باقی نمانده است.

امیرکبیر و سهم‌بندی آب؛ راه‌حل ناتمامی که در تاریخ ماند

با آمدن میرزا محمدتقی‌خان امیرکبیر، بار دیگر امید به آبرسانی گسترده به تهران زنده شد. او تصمیم گرفت به جای درگیری با مالکان آب، با آنها بسازد. رودخانه کرج را به ۸۴ سهم تقسیم کرد و ۹ سهم را ویژه پایتخت‌نشینان گذاشت تا نگرانی کشاورزان جاجرود و کرج کمتر شود. بخشی از آب به تهران رسید، اما تقدیر مجال ادامه کار را نداد.

قتل امیرکبیر در حمام فین کاشان نه تنها اصلاحات سیاسی را متوقف کرد، بلکه پرونده آبرسانی هم برای مدتی طولانی بسته شد. ناصرالدین شاه بعد‌ها مأموریتی تازه به کنت دومونت فرت و مهندسان دارالفنون داد تا راهی برای انتقال آب از لار و جاجرود پیدا کنند.

اما خزانه دولت خالی‌تر از آن بود که پروژه‌ای چنین پرهزینه را به دوش بکشد. استقراض از مردم پیشنهاد شد، آگهی‌ها در کوچه‌پس‌کوچه‌های تهران پخش کردند، ولی نه سرمایه‌گذاران پیدا شدند و نه شرایط سیاسی آرام گرفت. مشروطه‌خواهی و آشوب‌های زمانه، بحران آب را به حاشیه راند. تهران همچنان از جوی‌های روباز و آلوده‌اش می‌نوشید و بیماری‌های واگیردار بهای این تشنگی همیشگی بودند.

تهرانِ بی‌رودخانه؛ پایتختی که تشنه به دنیا آمد

وقتی آقا محمدخان قاجار تهران را پایتخت اعلام کرد، جمعیت شهر از ۲۰ هزار نفر هم فراتر نمی‌رفت. جز قنات‌ها و چشمه‌های پراکنده اطراف نه رودی در حوالی‌اش جریان داشت و نه منبع آبی چشمگیر لبان تشنه‌اش را سیراب می‌کرد. همین ویژگی باعث شد که از همان روز‌های نخست، تشنگی سایه‌ای همیشگی بر سر شهر باشد. رشد جمعیت، ساخت خانه‌ها و باغ‌ها، فشار را بر منابع محدود آب بیشتر می‌کرد.

نخستین جرقه برای حل این بحران در ذهن حاج میرزاآقاسی، صدراعظم محمدشاه، زده شد. او فهمیده بود که افزودن چند قنات تازه درمان موقتی است، اما طرحش جسورانه بود: حفر نهری بزرگ و انتقال آب جاجرود به پایتخت. اما دهقانان، بیمناک از خشکیدن زمین‌های خود، با دیده تردید به این ماجرا نگریستند و کار به سرانجام نرسید.

رضا قلی خان هدایت، تاریخ‌نگار آن روزگار، این تلاش را ستود و نوشت «از کثرت اجتماع خلایق و احداث عمارات و خوانق و اکثار بساتین و حدایق، اعظم بلاد ایران آمد. [از آنجا که]آب قنوات سالفه برای ساکنین این شهر مکفی نبود به ایجاد انهار و احداث آبار مصمم گشت تا به سهولت معاش و وسعت انتعاش عموم خلایق جریان یافت که از رود کرج تا شهر، نهری بریده، آب به شهر جاری کنند.» شاید اگر آن پروژه کامل می‌شد، تهران مسیر دیگری را در تاریخ آبرسانی خود طی می‌کرد. اما داستان آب پایتخت تازه آغاز شده بود و این ناکامی‌ها تنها بر عطش و آرزوی مردم برای جرعه‌ای آب پاک افزود.

«جوی‌های آلوده، بستر بیماری و قصه قنات‌های نفس‌گیر»

در واپسین سال‌های قاجار، چند شرکت اروپایی کوشیدند با حفر چاه‌های عمیق در شمال تهران آب را به شهر بیاورند، اما شکست فنی و نبود راه‌های حمل‌ونقل پروژه‌ها را نیمه‌کاره گذاشت. آنچه باقی ماند، همان جوی‌های روبازی بود که جعفر شهری در «تهران قدیم» با نثری تلخ و تصویری تکان‌دهنده توصیف کرده است. آبی که، چون مروارید از سرچشمه می‌غلتید، در مسیر به لجن‌زاری آلوده بدل می‌شد؛ لباس‌شویی، ظرف‌شویی، استحمام حیوانات و انباشت زباله آن را به گندابی متعفن تبدیل می‌کرد.

این وضع تا دهه ۱۳۰۰ ادامه داشت، زمانی که بلدیه تازه‌تأسیس تهران با الهام از نمونه‌های موفق لوله‌کشی در مشهد و آبادان، طرح سد جاجرود را پیشنهاد داد تا هم برق تولید کند و هم آب را ذخیره کند. اما کمیته امتیازات، طرح را رد کرد و امید مردم بار دیگر نقش بر آب شد. سیدضیاءالدین طباطبایی در کوتاه‌مدت، فقط توانست اندکی از آلودگی آب‌ها بکاهد، بی‌آنکه مشکل ریشه‌ای را حل کند.

از بیلقان تا لتیان؛ سدسازی و آغاز عصر لوله‌کشی

تا سال ۱۳۰۶، تهران از ۲۶ قنات، روزانه حدود ۷۰۰ لیتر در ثانیه آب می‌گرفت. عملیات انتقال آب از رودخانه کرج به تهران آغاز شد و با گذشت چهار سال، ۵۳ کیلومتر مسیر حفر و لوله‌گذاری شد. اما رسوب‌گذاری و هدررفت آب، مشکل تازه‌ای بود. در ۱۳۱۸، شرکت «رژی عمومی راه‌آهن فرانسه» مأمور لوله‌کشی شد، ولی جنگ جهانی دوم کار را متوقف کرد. وندال ویلکی، سیاستمدار آمریکایی، وضعیت را چنین خلاصه کرد: «جوی‌های شمال، آبی آلوده به کثافت دارند و جوی‌های جنوب، کثافتی آلوده به آب.»

پس از سال‌ها تأخیر، نخستین کلنگ لوله‌کشی در میدان سنگلج (پارک شهر امروز) به زمین خورد. ۱۳۳۴ خط اول لوله فولادی و تصفیه‌خانه جلالیه افتتاح شد. سد امیرکبیر (۱۳۴۲) و سد لتیان (۱۳۴۶) سرانجام عطش مزمن پایتخت را تا حدی فرو نشاندند و سومین تصفیه‌خانه در حکیمیه، شرق تهران را زیر پوشش برد. این نقطه، آغاز عصر تازه‌ای در آبرسانی شهری بود؛ روز‌هایی که تهران برای نخستین بار طعم آب سالم و تصفیه‌شده را چشید، هرچند چالش‌های مدیریت منابع آب هنوز در کمین تهران نشسته‌اند.

تصویر روز
خبر های روز