
پیشنهاد هستهای روسیه روی میز ایران و آمریکا
معاون وزیر امور خاجه روسیه در گفتوگویی اعلام کرد: این پیشنهاد را به هر دو طرف ایرانی و آمریکایی منتقل کردهایم و آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز از آن مطلع است. هدف آن حل دو مشکل به صورت همزمان است؛ یکی مربوط به این است که طرف ایرانی، همان طور که میدانیم، اصرار جدی بر حفظ حق انجام دادن غنیسازی در خاک خود دارد. از سوی دیگر، میبینیم که مخالفان تهران نگرانی زیادی درباره انباشت اورانیوم غنیشده در سطحی بالاتر از حد معمول مورد استفاده برای ساخت سوخت رآکتورهای هستهای در خاک این کشور ابراز میکنند.
ریابکوف خاطرنشان کرد اگر روسیه بتواند این مواد را صادر کرده و کارهای لازم را روی آن برای تولید سوخت انجام دهد یا آن را به به یک محصول تجاری قابل فروش تبدیل کند آنگاه هر دو مشکل به طور موثر حل خواهند شد. او افزود: با توجه به اینکه هنوز مشخص نیست گفتوگوها چگونه پیش خواهد رفت، البته اگر اصلا ادامه بیابد و اگر چنین باشد، در چه چارچوبی انجام خواهد شد؟ هنوز به جزئیات این گونه اقدامات عملی نرسیدهایم. اما همه طرفهای ذینفع این پیشنهاد را با توجه دریافت کردند و شاید بتوان گفت آن را بازتابی از جدیت تلاشها و نیات ما در این زمینه دانستند.
پیش تر، «سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه اعلام کرده بود که روسیه پیشنهاد داده است اورانیوم غنیشده مازاد از ایران را به منظور فرآوری و بازگرداندن برای استفاده در نیروگاههای هستهای خارج کند.
از سوی دیگر، مطالبه صفرسازی غنی سازی اورانیوم به ویژه از دور سوم مذاکرات بر خلاف مواضع اولیه ویتکاف، «فعلا» نشانگر حرکت در این مسیر است. این که خود ترامپ در آینده چه تصمیمی برای گشودن گره غنیسازی اورانیوم و راه حلی در این باره بگیرد، هنوز روشن نیست اما از منظر اسرائیل حالا که آمریکا مسیر دیپلماسی را در پیش گرفته است، توافقی میتواند مطلوبیت داشته باشد و جایگزین گزینه نظامی علیه تاسیسات هستهای ایران شود که غنیسازی را به صفر برساند که به آن به عنوان رهگذری برای برچیدن برنامه هستهای مینگرد.
اسرائیل هیچ وقت در مذاکرات ایران و آمریکا غایب نبوده و همواره حضوری غیر مستقیم داشته است و از جانب کاخ سفید در جریان جزئیات قرار میگرفت و یا به طریقی کسب اطلاع میکرد؛ اما تقریبا از زمان شروع مذاکرات دولت ترامپ با ایران حضور اسرائیل در آن شکل دیگری پیدا کرده است که نسبتا بیسابقه است. با شرحی که رفت، میتوان گفت که سایه اسرائیل بر مذاکرات ایران و آمریکا سنگینتر از قبل شده است و اکنون باید دید در چنین وضعیتی دور بعدی مذاکرات به کجا ختم میشود؛ آیا مانند دورهای قبل تنها پیشرفت، توافق بر ادامه مذاکرات خواهد بود؟ یا پیشرفتی مهم با طرح ایده و افکاری عملی برای حل و فصل اساسیترین مساله اختلافی یعنی غنیسازی اورانیوم حاصل میشود؟ یا ممکن است شاهد بن بست مذاکرات و به تبع آن وقفهای در آن باشیم؟