به روز شده در: ۱۶ تير ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۰
کد خبر: ۷۰۰۹۰۰
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۱ - ۱۶ تير ۱۴۰۴

در نامه خانه احزاب به رئیس‌جمهور چه نوشته شده بود؟

روزنو :در اینکه خانه احزاب به عنوان مدافع شکلی احزاب کشور در مقاطع حساس ورود پیدا کند و مواضع خود را اعلام کند کار پسندیده و خوبی است. در این مورد نیز قوانین و مقرراتی داریم؛ از جمله قانون جرم سیاسی که خواه‌ناخواه برای عفو و بخشودگی کسانی که مرتکب جرم سیاسی شدند مورد توجه قرار می‌گیرد.

از همان روز‌های آغازین جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و ایران بسیاری از فعالان حوزه سیاست و حقوق بشر به موضوع آزادی زندانیان سیاسی در شرایط خطیر روز‌های جنگ ورود کردند. با گذشت زمان و در پی ایجاد فضای متحدانه و همدلانه رنگین‌کمان مردم ایران در محکومیت و اعتراض به حمله متجاوزانه، چهره‌‎های سیاسی و تحلیلگران از ضرورت آزادی زندانیان سیاسی به‌عنوان راهی برای تقویت این انسجام ملی و کاهش شکاف مردم و حکومت سخن گفتند و بر آن تاکید داشتند که این رفتار در مسیر اعتماد به حاکمیت و همدلی اثر مثبتی خواهد گذاشت.

در نامه خانه احزاب به رئیس‌جمهور چه نوشته شده بود؟

به گزارش روز نو چنانچه در این بین شاهد بودیم بسیاری از تشکل‎‌ها از جمله جبهه اصلاحات ایران، احزاب اصلاح‎طلب و چهره‎های سیاسی مانند عمادالدین باقی، احمد زیدآبادی، غلامحسین کرباسچی، منصور حقیقت‌پور و... خواستار آزادی یا حداقل مرخصی زندانیان سیاسی شدند. نمونه‎اش مطلب زیدآبادی خطاب به رئیس‌جمهوری که گفته بود: «انتظار بسیاری از مردم این است که آقای پزشکیان به سرعت پادرمیانی کند و زمینه آزادی زندانیان سیاسی را فراهم کند. حضور این چهره‌ها در شرایط کنونی در زندان نه‌فقط توجیهی ندارد بلکه می‌تواند در این وانفسا بر دامنه مشکلات حکومت بیفزاید.»

یا نامه جبهه اصلاحات ایران خطاب به غلامحسین محسنی‌اژه‌‎ای، رئیس قوه قضائیه که در آن گفته شد: «ما معتقدیم که آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی، نه‌تنها گامی مهم در بازسازی اعتماد ملی و ترمیم زخم‌های اجتماعی است، بلکه موجب تحکیم پایه‌های جمهوریت، اسلامیت و آزادی‌های مشروع خواهد شد.» حالا هم در رفتاری مشابه حسین کمالی، رئیس خانه احزاب ایران در نامه‌ای به پزشکیان خواهان پیگیری و تلاش وی و رئیس قوه قضائیه برای عفو عمومی و آزادی زندانیان سیاسی شد.

در بخشی از این نامه آمده است: «خانه احزاب بر اساس تفاهم هر سه فراکسیون احزاب ایران و نمایندگی همه جریان‎های سیاسی کشور اعم از اصول‎گرا، اصلاح‎طلب و مستقلین ضمن اعلام آمادگی برای هرگونه همکاری در جهت پیشبرد هرچه بهتر امور کشور، پیشنهاد می‎نماید با توجه به سیاست‌های راهبردی جنابعالی و ریاست محترم قوه قضائیه و شرایط خاص کشور با استناد به بند ۱۱ اصل ۱۱۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران درخواست عفو عمومی زندانیان سیاسی را به محضر رهبر انقلاب تقدیم کنید، بی‎تردید عفو محکومیت این افراد به عنوان یک اقدام معنوی و بر اساس ضرورت‌های اجتماعی سیاسی و منطقه‌ای در جهت افزایش هر چه بیشتر همدلی در جامعه و حفظ انسجامی که در بین مردم شکل گرفته است صورت خواهد پذیرفت.

اعلام عفو عمومی محکومین سیاسی باعث شکست بیش از پیش سیاست‎های تفرقه‌افکنانه دشمن و نمادی از مردم‌سالاری نظام جمهوری اسلامی و گسترش اعتماد عمومی و افزایش انسجام ملی و آرام‎سازی فضای کشور خواهد شد.» البته بحث درخواست از رئیس‌جمهور برای پیگیری عفوعمومی از سوی رهبری را پیش از این، برخی چهره‎های سیاسی نیز مطرح کرده بودند؛ مثلاً حسین علایی، استاد دانشگاه تهران که از فرماندهان سابق سپاه است، در جلسه «همبستگی اجتماعی و دفاع ملی» در موسسه کار و تامین اجتماعی گفت: «امروز ما به رئیس‌جمهور پیشنهاد می‌دهیم که رسماً در نامه‌ای از رهبر انقلاب بخواهند که کلیه نیرو‌هایی که در این جنگ علیه اسرائیل موضع گرفته و به نفع ایران موضع گرفتند را در زندان یا در خارج از کشور در یک نامه عفو عمومی به آغوش کشور برگردانند.» یا مثلاً غلامعلی جعفرزاده‌ایمن‌آبادی، نماینده ادوار مجلس در گفت‌و‌گو با اعتماد گفت: «معتقدم باید فرمان آشتی ملی و عفو عمومی صادر شود و با برگزاری یک انتخابات رقابتی دیگر اجازه نداد، نمایندگان اقلیت ساختار‌های مهم کشور را به دست بگیرند.»

و در همین بازه زمانی آیت‌‎الله مسعودی‌خمینی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در گفت‎وگویی با جماران با اشاره به اینکه «قرآن کریم که «رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ» را مطرح می‌کند، می‌فرماید تمام بغض شما باید نسبت به دشمنان اسلام باشد، ولی بین خودتان با مهربانی برخورد کنید.» چنین درخواستی را از رهبری مطرح کرد: «به نظر من، ۹۹ درصد از ایرانیان انسان‌هایی هستند که حرف حساب را قبول می‌کنند.

این بنده ضعیف از مقام معظم رهبری تقاضای عاجزانه داشته و دارم که اکنون زمان آن است که ایشان لطف کنند و یک عفو عمومی اعلام بفرمایند... خدا هست، خدا هست و خدا هست. خدا دروغ نیست. ما باید کاری بکنیم که خدا از ما راضی باشد. خدا نیز راضی است به اینکه شما به قرآنش، به روایاتش، به پیغمبرش و به امامش عمل کنید و لذا از مقام معظم رهبری تقاضا دارم که عفو عمومی را اعلام بفرمایند و نتایج آن نیز ان‌شاءالله خوب خواهد بود و نتیجه خواهیم گرفت.».

اما تاکنون واکنش به آن یا نتیجه آن را شاهد نبودیم البته که برخی تشکل‌های اصولگرا در همین میان به این درخواست آزادی و عفو واکنش نشان داده‎اند و به جای آن که در مسیر همبستگی قرار گیرند در برابر این خواسته قد علم کرده‎اند. مثلاً حزب تمدن نوین اسلامی که از چهره‎های شاخص آن یاسر جبرائیلی، از اصولگرایان تندرو نزدیک به دولت سیزدهم طی بیانیه‌ای در مخالفت با درخواست خانه احزاب ایران برای عفو محکومان امنیتی تصریح کرد: «سازوکار عفو در نظام جمهوری اسلامی، در چارچوب اختیارات حکیمانه‌ی مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) و از طریق سازوکار دقیق قضایی و اطلاعاتی اعمال می‌شود. ورود احزاب به این حوزه نه‌تنها نوعی مصادره سیاسی یک اختیار ولایی است، بلکه موجب تضعیف جایگاه قضایی و امنیتی کشور می‌گردد. پیشنهاد‌های کلی و رسانه‌ای در باب عفو زندانیان، خصوصاً در میانه بحران، فرایند حقوقی نظام را مخدوش می‌کند و شائبه تبعیض یا معامله سیاسی را در افکار عمومی تقویت می‌نماید.»

اگرچه نظر اغلب تحلیلگران سیاسی نگران آینده ایران، امیدوار به فرصتی برای بهبود وضعیت کشور و عبور از گردنه‎های سخت پیش روی ایران، این است که یکی از راه‎های کاهش فاصله حکومت و مردم، آزادی زندانیان سیاسی است. راهی که مرهمی برای کهنه‌زخم‎های جامعه و التیام آن در مسیر افزایش اتحاد و انسجام ملی است، اما واکنش‎‌ها به همین نامه کمالی که به عنوان رئیس خانه احزاب از سوی سه طیف عضو آن مطرح شده است، نشان از آن دارد که برخی تشکل‎های سیاسی همچنان خواهان جذب حداقلی و دفع حداکثری هستند و نگاه‌شان به آینده چندان دغدغه حفظ انسجام و همبستگی را ندارد.

درباره نامه رئیس خانه احزاب به رئیس‌جمهوری و درخواست عفو مطرح‌شده با چهار چهره سیاسی از جمله، حسین کمالی، رئیس خانه احزاب، حسین کنعانی‌مقدم، چهره اصولگرا و دبیرکل حزب سبز، حسین نورانی‌نژاد، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت و امیر خرم، عضو سابق دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‎آید.

طی روز‌های گذشته برخی چهره‌های سیاسی به انحای گوناگون خواهان عفو عمومی زندانیان سیاسی از سوی رهبری شدند. خانه احزاب ایران هم در نامه‌ای از رئیس‌جمهوری خواسته است چنین درخواستی را به رهبری دهند. تحلیل‌تان از این پیشنهاد و ضرورت واسطه‌گری رئیس‌جمهوری چیست؟

حسین کمالی: پیشنهاد عفو عمومی زندانیان سیاسی از سوی خانه احزاب مطرح شد و احزاب مختلف نیز درباره آن صحبت و از آن حمایت کردند. در بیانیه خانه احزاب به این موضوع اشاره کردیم که وقتی چند سال از انجام هر انقلابی می‌گذرد، معمولاً کسانی که مدیریت جامعه را برعهده می‌گیرند، یک عفو عمومی اعلام می‌کنند و کسانی را که از کار برکنار شدند و در مصدر امور نیستند، این اجازه را می‌دهند که به زندگی عادی خود بازگردند و به عنوان مخالفین و یا کسانی که دارای مشکلاتی هستند در حبس نگه ندارند.

عده‌ای نیز با پیروزی انقلاب اسلامی از کشور خارج شدند درحالی‌که برخی از آنها از کسانی هستند که به کشور خودشان علاقه‌مند هستند و دوست دارند در ایران کار و سرمایه‌گذاری کنند و در ایران اثرگذار باشند و واقعاً به کشور خود علاقه‌مند هستند. یک عده از ایرانیان خارج از کشور از جریانات برانداز و ضدانقلاب خارجی نیز وصل نیستند و اینها علاقه‌مند هستند که به کشور بازگردند. مسئولین نیز به صورت تلویحی دعوت کردند که در ایران حضور پیدا کنند، منتها این افراد هنوز باور نکرده‌اند که مورد عفو قرار گرفته‌اند تا بتوانند به ایران باز گردند.

البته مواردی هم بوده که افرادی برگشتند و با آنها برخورد شده و اینها اثرات منفی در جامعه ایرانیان خارج از کشور بر جای گذاشته است. یک گروه کسانی هستند که در دولت‌های قبل در کشور‌هایی که کار می‌کردند مسئولیت داشتند و از خارج نیامده بودند، بخشی مردم همین کشور بودند منتهی با سیاست‌ها و تفکرات آن زمان کاملاً متفاوت بودند. این افراد الان باید این فرصت را داشته باشند که بتوانند در این جامعه زندگی کنند. خیلی‌ها در حسرت دیدار کشور خودشان ماندند و مردند و اصلاً نتوانستند به ایران بیایند. عده‌ای نیز برانداز هستند، در مقابل نظام دست به اسلحه بردند، خشونت‌ورزی کردند و جان آدم‌ها را گرفتند؛ این گروه مورد بحث ما نیستند.

موضوع بحث ما کسانی هستند که دارای تفکرات سیاسی متفاوتی بودند و امروز به دلایل گوناگون یا در خارج از کشور و یا در زندان‌های داخل هستند و گاهی براساس تنگ‌نظری‌هایی که صورت گرفته این اتفاق برایشان رخ داده است. ما بدون اینکه در مورد احکام صادرشده داوری کنیم، خواستیم با توجه به رفتار بسیار خوبی که تمام ملت، اعم از کسانی که با نظام جمهوری اسلامی موافق هستند و یا کسانی که موافق نیستند، مثل کسانی که برخی از آنها امروز در زندان هستند در کنار هم قرار گرفتند در این مدت و از تمامیت کشور و اتحاد و همبستگی ملی دفاع کردند و حرف‌های نامناسب نزدند. ما کسانی را هم که رفتار منافقانه داشتند را نیز دیدیم که خود را به نیرو‌های بیگانه وابسته کردند.

اما عموم مردم ایران؛ حتی کسانی که آسیب دیده بودند اینها آمدند و از همبستگی ملی دفاع کردند. این نشان می‌دهد که ما این پتانسیل را داریم که در کنار ملت، با هم و برای ایران و حفظ تمامیت ارضی کار کنیم. در همین راستا اولاً به رئیس قوه قضائیه و بعد رئیس‌جمهور پیشنهاد دادیم که براساس بند ۱۱ اصل ۱۱۰ قانون اساسی نسبت به درخواست عفو عمومی برای زندانیان سیاسی اقدام شود و این اقدام را در قانون بخشی در جامعه بسیار موثر و مفید می‌دانیم.

کسانی که در مقاطع مختلف مشکلی پیدا کردند و آسیب دیدند در این شرایط آمدند و از همه‌ی دلخوری‌های خود گذشتند و در چارچوب نظام ایستادند تا از ایران و نظام اسلامی دفاع کنند و این دستاورد بسیار بزرگی برای کشور است. اما احتمال دارد برخی تنگ‌نظری‌هایی داشته باشند که آنها مانع از این شود که بتوان با یک روند صلح‌آمیز اجتماعی و همزیستی مسالمت‌آمیز، بتوانیم با همدیگر کنار بیاییم.

امیر خرم: وقتی که یک کشوری با کشور دیگری در حال تخاصم به سر می‌برد، باید قدرت بازدارندگی داشته باشد. اگر چنین قدرتی در آن کشور نباشد، طبیعی است دولت‌های متخاصم را به هوس می‌اندازد که در جهت سرنگونی آن نظام سیاسی یا فروپاشی و تجزیه آن کشور اقدام کنند. این قدرت بازدارندگی هم اشکال مختلفی دارد که یکی از آنها قدرت اجتماعی است که می‌تواند مبدل به قدرت بازدارندگی شود که از طریق آن بتوان جلوی دشمن متخاصم را گرفت. قدرت اجتماعی، همان وفاق اجتماعی است. یعنی اینکه ما پشتوانه مردمی خودمان را اینقدر قوی کنیم تا دولت‌های متخاصم بدانند که نمی‌توانند چشم طمع به این کشور داشته باشند.

رسیدن به این وفاق اجتماعی، در کشور ما نیاز به چند مولفه دارد که من به صورت خلاصه به برخی از آنها اشاره می‌کنم. یکی از آنها، پاکسازی ساختار از عوامل نامناسب است. یعنی اگر حکومت قصد دارد که یک وفاق اجتماعی ایجاد کند، در درجه اول باید آن افرادی که مانع از این وفاق هستند، از درون ساختار قدرت کنار گذاشته شوند. دومین راهکار، اصلاح نگاه امنیتی به مسائل فرهنگی است؛ یعنی ما اگر بخواهیم وفاق اجتماعی را به معنای واقعی داشته باشیم، لازم است که به مسائل فرهنگی، نگاه امنیتی نداشته باشیم. نمونه بارز این موضوع، مسئله حجاب است. حجاب در واقعیت یک مسئله فرهنگی است، وقتی که به این مسئله فرهنگی، نگاه امنیتی داشته باشیم، آن وقت در داخل جامعه و بین جامعه و حکومت شقاق ایجاد می‌شود.

سومین عامل، ایجاد و حمایت از فضای نقد در جامعه است. یعنی اگر، حکومت تمایل به وفاق اجتماعی دارد، لازمه اش این است که از فضای نقد در جامعه حمایت کند؛ یعنی من به عنوان شهروند، هر جا احساس کردم که نظام راه غلطی را می‌رود، این جسارت را داشته باشم که بدون ترس و نگرانی، نظام را به نقد بکشم و از آن جواب بخواهم. موقعی که این رویه در جامعه‌ای شکل بگیرد، آن وقت جامعه می‌تواند به سمت وفاق حرکت کند. اما تا وقتی که منتقدین نظام، این آزادی عمل را نداشته باشند، طبیعتاً وفاق اجتماعی شکل نمی‌گیرد؛ زیرا یکی از الزامات وفاق، گفت‌و‌گو است.

اینکه دو طرف بتوانند با هم دیالوگ داشته باشند، اما وقتی شاهد مونولوگ از سوی نظام باشیم، در چنین جامعه‌ای قاعدتاً اعتماد بین مردم و حکومت وجود نخواهد داشت. در قالب چنین پروژه‌ای، یکی دیگر از مواردی که می‌توان برای وفاق اجتماعی به آن اشاره کرد، همین بحث آزادی زندانیان سیاسی است. زندانیان سیاسی که جرم آنها که صرفاً نقد حکومت است، بنابر همان بند قبلی که به آن اشاره کردم، باید آزاد شوند. اما درباره نقش رئیس‌جمهور، نکته‌ای که مطرح است این است که در ساختار ما، رئیس‌جمهور نقش اجرایی دارد؛ سیاستگذاری در جای دیگر صورت می‌گیرد، البته خودش هم می‌تواند در این روند نقش اندکی داشته باشد، اما تنها تصمیم‌گیر نیست. الان مشکل ما در جامعه، اجرای وفاق اجتماعی نیست؛ بحث سیاست‌گذاری برای وفاق اجتماعی است.

حسین نورانی‌نژاد: مسئله زندانیان سیاسی یکی از موضوعات پرتکرار سال‌های گذشته بوده است که در ابعاد مختلف اخلاقی، حقوقی و سیاسی مورد نقد قرار گرفته و متاسفانه تاثیر چندانی هم نداشته است. نباید طولانی شدن یک مسئله باعث عادی شدن آن شود. اکثر زندانیان سیاسی با انگیزه‌های شرافتمندانه کار‌هایی کرده‌اند یا حرف‌هایی زده‌اند که دستگاه‌های امنیتی و قضایی به آنها نسبت مجرمانه داده‌اند.

اما اگر این نسبت داده شده یا برداشت صورت‌گرفته، قانونی و درست هم بوده باشد، در آن انگیزه شرافتمندانه و غیرمنفعت‌جویانه تردیدی نیست. این انگیزه را در حال حاضر باید در خدمت انسجام ملی قرار داد. یکی از وظایف حاکمیت در حال حاضر و از جمله رئیس‌جمهور هم همین است. امیدوارم آقای دکتر پزشکیان بتوانند به این هدفی که مطمئناً خودشان هم به آن باور دارند، کمک کنند و خدای نکرده مسئله‌ی چند نفر را محدود و خارج از اولویت ندانند. آزادی زندانیان سیاسی در این مقطع هیچ معنای منفی درباره اقتدار دولت و حاکمیت ندارد و صرفاً نشانه تدبیر درست است و بس.

حسین کنعانی‌مقدم: در مقاطع حساس، خانه احزاب مواضعی را درخصوص وحدت، همدلی و حمایت از نظام جمهوری اسلامی و همگرایی اتخاذ می‌کند و بیانیه‌هایی نیز در این حوزه‌ها صادر کرده است. البته درخصوص رسمیت این بیانیه شبهه‌ای مطرح است مبنی بر اینکه آن جلسه‌ای که بیانیه صادر شد به حد نصاب نرسیده و اصولگرایان در آن جلسه حضور نداشتند و تنها من در آن جلسه حاضر بودم. به همین خاطر این نامه را رد کردند و ما نیز تذکرات لازم را دادیم، مبنی بر اینکه خانه احزاب برخی از بند‌ها را اصلاح کند.

در اینکه خانه احزاب به عنوان مدافع شکلی احزاب کشور در مقاطع حساس ورود پیدا کند و مواضع خود را اعلام کند کار پسندیده و خوبی است. در این مورد نیز قوانین و مقرراتی داریم؛ از جمله قانون جرم سیاسی که خواه‌ناخواه برای عفو و بخشودگی کسانی که مرتکب جرم سیاسی شدند مورد توجه قرار می‌گیرد. اما در رابطه با اینکه این جایگاه به عنوان مجموعه فکری برای درخواست عفو عمومی اقدام کند، فراکسیون اصولگرایان اختلاف داشتند.

دو نگاه به این موضوع وجود دارد؛ اول اینکه خانه احزاب که دغدغه احزاب را دارد، برای همبستگی و همراهی با یکدیگر پیشگام شود و طرحی به مسئولین کشور مطرح شود و این اقدام پسندیده‌ای است. اما تصور بر این نیست که ما به بحث بخشودگی زندانیان سیاسی ورود پیدا کنیم و به عبارتی بخواهیم نظام را زیر سوال ببریم که در رابطه با زندانیان سیاسی اقداماتی انجام شده که قابل قبول برای احزاب نیست.

برخی چهره‌ها مانند سردار علایی یک گام فراتر را مطرح کرده و هم خواهان عفو عمومی زندانیان سیاسی و هم خواهان عفو عمومی اپوزیسیون خارج از کشور که در این روز‌ها کنار مردم ایران ایستادند و حمله اسرائیل را محکوم کردند شده تا به نوعی فرصت بازگشت به آغوش وطن برای آنها ایجاد شود. در صورت چنین تصمیمی آثار آن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

حسین کمالی: پیش‌بینی می‌کنم که شرایط بهتر شود و اثر مفیدی نیز بر جامعه بگذارد، از این نظر که بتوانیم توانمندی‌هایی که داریم را دور همدیگر جمع کنیم.

امیر خرم: اپوزیسیون ما در خارج از کشور یکپارچه نیست. نیرو‌هایی داریم که بسیار ملی نگاه می‌کنند و دلسوز مملکت هستند؛ منتهی در یک زمان و شرایطی مجبور به مهاجرت از مملکت شده‌اند. ما حساب این دسته از افراد را باید از آنهایی که جیره‌خوار اسرائیل و آمریکا هستند و پروژه براندازی را دنبال می‌کنند، جدا کنیم.

زمانی که ما همه آنها را در قالب اپوزیسیون خارج از کشور تعریف کنیم، به نفع ما نیست که همه را یک‌کاسه کنیم و یک نوع برخورد با همه داشته باشیم. سیستم باید این عقلانیت را به خرج دهد و این هنر را داشته باشد که بتواند این تفکیک را انجام دهد. یکی از گام‌های بعدی وفاق اجتماعی، قاعدتاً این است که باید بین نیرو‌های اپوزیسیون تفکیک قائل شد و ما با این کار، عملاً می‌توانیم، نیرو‌های طرفدار نظام سیاسی و بقای مملکت را در خارج از کشور تقویت کنیم. منتهی این موضوع گام اول نیست و در گام‌های بعدی پروژه‌ای است که در قسمت اول به آن اشاره کردم.

حسین نورانی‌نژاد: مسئله ایرانیان خارج کشور که به نوعی حالت تبعیدی دارند هم مانند زندانیان سیاسی است. یک جایی باید این مسائل را حل کرد. موضع آقای پزشکیان مبنی بر وفاق هم باید در این جا‌ها خودش را نشان دهد و تمرکز اصلی آن بر کاهش شکاف با اصولگرایان و بخش‌های مختلف حاکمیت محدود نماند. ایرانیان خارج از کشور به واسطه تجارب زیست متنوع در کشور‌های مختلف و نفوذی که بعضاً در دنیا یافته‌اند، یک ظرفیت بسیار بزرگ برای منافع ملی کشور هستند. این ظرفیت را در رفت و آمد آزاد آنها به کشور بهتر می‌توان فعال کرد.

البته در این‌باره به طور موردی گشایش‌هایی دیده می‌شود که نویدبخش است. شرایط بهتر از سال‌های پیش است که به عنوان مثال برخوردی بود که با من و برخی دوستان دیگر در پی بازگشت به وطن شد. به صراحت گفته می‌شد که چرا برگشتیم؟! می‌گفتند ما بازگشته‌ایم تا راه برای بقیه باز شود. انگار نباید به وطن خود برمی‌گشتیم. اما بعداً دیدند که جمعیت بزرگ ناراضیان خارج از کشور، برخلاف گذشته که موجب سوختن و بی‌اثری محض مخالفان می‌شد، می‌تواند یک خطر ضدامنیتی شود و در واقع این کار یک هدیه بزرگ به دستگاه‌های جاسوسی و دولت‌ها و سازمان‌های ضدایرانی است. آن تصور امنیتی مانند خیلی از تصورات دیگر آقایان در طول زمان رد شد. امیدوارم نشانه‌های مثبت اخیر گسترش یابند و این مسئله حل شود.

حسین کنعانی‌مقدم: احزاب و تشکل‌های سیاسی هر کدام به تنهایی می‌توانند مواضع خاصی را در چنین مواردی داشته باشند و آن مواضع را هم اعلام کنند. اشکال و ایرادی که تشکل‌های اصولگرایی به این مواضع داشتند، این بود که عنوان اینکه سه جریان اصلاح‌طلب، اصولگرا و مستقل موافق این بیانیه بودند، ایراد قانونی و شکلی وارد دانستند.

اما به هر حال همه احزاب و شخصیت‌ها در مسیر وفاق و همدلی و کاهش تنش‌های سیاسی اگر اقدامی انجام دهند و درخواستی داشته باشند، باید مورد استقبال همه قرار گیرد چراکه برای کاهش تنش‌های سیاسی در کشور، در همین جنگ دوازده‌روزه کمک بسیار زیادی کرد مبنی بر اینکه بسیاری از احزاب و تشکل‎ها موضع‌گیری کردند و در راستای وحدت و همدلی در مقابل آمریکا و اسرائیل ایستادند. این اقدام بسیار پسندیده و خوبی است و ما از رفتار احزاب در این خصوص حمایت می‌کنیم و حزب سبز هم در این خصوص بیانیه‌های متعددی را داده است. اما مواضع رسمی خانه احزاب توسط رئیس خانه احزاب باید گرفته شود.

به نظر شما با توجه به اینکه در اوج شکل‌گیری اتحاد ملی در پی حمله اسرائیل به ایران هستیم و از همان ابتدای کار آزادی زندانیان سیاسی برای حفظ همبستگی و تقویت آن مطرح شد، چه عواملی برای به نتیجه رسیدن آن و تحقق این خواسته موثر خواهد بود؟

حسین کمالی: این خواسته تقریباً دارد به یک خواسته عمومی تبدیل می‌شود. برخی بر این باورند باید سخت‌گیری‌هایی که در گذشته و شاید در مقاطعی بنابر نظراتی ضرورت داشته امروز پشت سر بگذاریم و همه برای دفاع از کشور در کنار هم قرار بگیرند.

امیر خرم: نظام ما، متاسفانه در طول چند دهه گذشته نشان داده که هنر ویژه‌ای در فرصت‌سوزی دارد و این فرصت‌سوزی، نهایتاً به اینجا رسیده است. در جریان جنگ اخیر، مردم ما خوشبختانه این تشخیص را دادند که اسرائیلی‌ها به‌دنبال دموکراسی در کشور ما نیستند. باید توجه کرد که بین سقوط نظام سیاسی و دموکراسی تفاوت است، نه لزوماً هر سقوط نظام سیاسی به دموکراسی منجر می‌شود؛ نه لزوماً هر برقراری دموکراسی، لازمه‌اش سقوط نظام سیاسی است. در کلان قضیه اگر نگاه کنیم، اسرائیل به‌دنبال سقوط نظام سیاسی در ایران است.

می‌خواهم این را بگویم، برای هر کسی که مسئولانه نسبت به سرنوشت ملت و مملکت خودش فکر می‌کند، برقراری دموکراسی اولویت دارد. مردم ما در این جنگ ۱۲ روزه، پی بردند که بمب‌های اسرائیل، دموکراسی نخواهد آورد. آنها به‌دنبال یک ایران ضعیف‌شده هستند، آنها چشم طمع به خاک ما دوخته‌اند، مشکل آنها با ایران بزرگ و مقتدر است. مردم ما این را تشخیص داده‌اند و همین تشخیص، منجر به این شد که آنها در یک همبستگی ملی، اختلافات خودشان را با حکومت کنار بگذارند و کنش‌گران بسیاری اعلام کنند که در عین حال که با حاکمیت مشکل دارند و این مشکلات همچنان وجود دارد، اما الان شرایط به شکلی است که بحث، تمامیت ارضی و مقابله با دولت مهاجمی است که هیچ اصول بین‌المللی را رعایت نکرده است.

اگر حکومت ما بخواهد عقلانیت به خرج دهد، باید از این فرصت تاریخی استفاده کند. اگر این فرصت‌سوزی‌ها ادامه پیدا کند، عاقبت خوبی نخواهد داشت. من از سال‌ها قبل این مثال را زده‌ام که دیپلماسی مثل یک قیف است که در بالاترین قسمت آن، بیشترین قدرت مانور را دارید، اما هر قدر که زمان بگذرد و شما پایین بیایید، این قوس کم می‌شود؛ یعنی قدرت مانور شما کم می‌شود تا به لوله قیف برسید.

آنجا دیگر قدرت مانور ندارید و چیزی که به شما تحمیل می‌شود را باید بپذیرید. ما هم باید بدانیم که الان به آن لوله قیف نزدیک شده‌ایم. اما من می‌خواهم این تهدید را به عنوان یک فرصت نگاه کنم. تهدید حمله یک رژیم خارجی متجاوز را باید تبدیل به فرصت کرد، این فرصت، فرصت همدلی و همبستگی است که حکومت می‌تواند از این فرصت، برای تقویت قدرت اجتماعی خودش، به عنوان یک قدرت بازدارنده استفاده کند. مردم ما گام اول را برداشتند، الان نوبت حاکمیت است که نشان دهد که من پیام شما را فهمیدم و الان باید اولین قدم را بردارم که یکی از این قدم‌ها، آزادی زندانیان سیاسی است؛ آن وقت است که این همبستگی ملی اتفاق نخواهد بود، یک روند خواهد بود.

حسین نورانی‌نژاد: مسئله اصلی کشور تندرو‌های سوپرانقلابی هستند. منشأ اصلی شکل‌گیری و تقویت تندروی در سمت دیگر به نام براندازان یا مخالفان رادیکال هم تندروی این اقلیت تندرو در حاکمیت و یا جریان مدعی وفاداری به حاکمیت بود که برخی از دست آنها خسته شدند و بریدند. آنهایی که به‌زعم خود نیرو‌های اصلی نظام هستند و حفظ رضایت و وفاداری آنها برای حفظ کشور و نظام کافی دانسته شد. چو پرده‌دار به شمشیر می‌زند همه را/ کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند. یک وضعیت تبعیض‌آمیز و آزاردهنده‌ای شکل گرفت که بسیاری را تاراند و برخی را هم به سمت دیگر بام افراطی‌گری سوق داد.

نظام درباره نسبت خود با این اقلیت تندرو لازم است بازنگری کند. آنها امنیت و دوام و بقا نمی‌آورند. اساساً اگر تندروی آنها نبود، خیلی از بحران‌ها پیش نمی‌آمد تا بعد به این تندرو‌ها برای جمع کردن بحران دل ببندند. منشأ بحران را حل کردن بهتر است. به قول سعدی، سرچشمه شاید گرفتن به بیل / چو پر شد نشاید گذشتن به پیل. باید به نحوی این تندرو‌ها را مدیریت کرد تا اجازه تحول در کشور و کم کردن شکاف‌ها محقق شود. یقین بدانید این شکاف‌ها بیش از مسائل لجستیکی و توازن قوای نظامی به دشمنان بیرونی اجازه گستاخی به کشور داده است.

حسین کنعانی‌مقدم: ما به عنوان حزب سبز تفکیک قائل شدیم، ما زندانیان سیاسی داریم که آنها براساس قانون جرم سیاسی محکومیت دارند و درخواست عفو و بخشودگی را از طریق رئیس قوه قضائیه به رهبری می‌توانند بدهند و با توجه به اینکه بعضی از این افراد در جنگ دوازده روزه بیانیه دادند و مواضع بسیار خوبی را نسبت به شرایط کشور گرفتند، این اقدام می‌شود شامل عفو و بخشودگی رهبری که از قبل نیز اینجور موارد وجود داشته است. اما در رابطه با مجرمان سیاسی، کسانی که محاربه کردند و یا معاند هستند، به نظر نباید به دنبال عفو و بخشودگی باشیم چراکه ضربه‌هایی که این افراد به نظام زدند غیرقابل جبران است.

تصویر روز
خبر های روز