
آیا ترکیه هدف بعدی اسرائیل در خاورمیانه خواهد بود؟
فرارو: در شرایطی که اسرائیل با سیاستهای تهاجمی و الهیاتی خود، رویکردی بیپروا و غیرعقلانی در منطقه در پیش گرفته و توانسته آمریکا را به حمله به ایران وادار کند، بسیاری از کشورهای منطقه هنوز درک نکردهاند که هیچ دوستی یا ائتلافی نمیتواند آنها را از خطر مصون نگه دارد. پس از حمله اسرائیل به ایران، ترکیه صراحتاً دکترین دفاعی خود را بازتعریف کرده و سطح هشدار را افزایش داده است. ۹۶ درصد مردم ترکیه اسرائیل را دشمن میدانند و منطقه آماده بحرانهای تازه است.
به نقل از الجزیره، در نخستین ساعات صبح امروز، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، خبر از دستیابی به توافق آتشبس میان اسرائیل و ایران داد؛ توافقی که بناست ۲۴ ساعت پس از اجرایش، بهطور رسمی پایان جنگ اعلام شود؛ جنگی که ترامپ آن را «جنگ دوازدهروزه» نامیده است. با این وجود، این پرسش همچنان باقی است: آیا ممکن است سناریویی مشابه، این بار میان ترکیه و اسرائیل رقم بخورد؟ اجازه دهید بیپرده سخن بگویم و از همان نقطهای آغاز کنم که باید به آن ختم شود: تا زمانی که در مراکز قدرت ایالات متحده و اسرائیل افرادی تصمیمساز هستند که مبنای قضاوت و انتخابشان باورهای الهیاتی و غیرعقلانی است، هیچ کشوری در جهان از شعلههای چنین جنگهایی مصون نخواهد بود.
نظم جهانی نوین؛ از سرزمین موعود تا توهم عقلانیت در کاخ سفید
تمام کشورهایی که امروز تصور میکنند رابطهشان با ترامپ حسنه است یا با اسرائیل مشکلی ندارند، باید آگاه باشند که در برابر کسانی که جهان را با ذهنیت الهیاتی و غیرعقلانی مینگرند، بهشدت آسیبپذیر هستند. این همان بحران و بنبستی است که اکنون اروپا گرفتار آن شده است. هر بازیگری که بهجای تکیه بر منطق و واقعیات ژئوپلیتیکی، اسیر توهمات و نگرانیهای بیپایه شود، خود را بیمرز در معرض اقدامات بیپروایانه و غیرعقلانی قرار میدهد.
اسرائیل شاید یکی از معدود کشورهایی باشد که رفتارهایش بهراحتی قابل پیشبینی است؛ چراکه دیگر هدف «سرزمین موعود» را پنهان نمیکند و این رؤیا را آشکارا به یک آرمان سیاسی تبدیل کرده است. هر دولتی در منطقه که فکر میکند به دلیل روابط خوب با آمریکا در امان است، اما مرزهایش با سرزمینی تلاقی دارد که اسرائیل آن را «سرزمین موعود» مینامد، باید بداند که در آینده دیر یا زود ضربهای از سوی آمریکا دریافت خواهد کرد.
در ایالات متحده نیز جریانی فکری وجود دارد که از نظر رفتار غیرعقلانی، نزدیکی آشکاری با طرز فکر حاکم بر اسرائیل دارد؛ همان نگرش ایدئولوژیکی که مرزهای عقل و منطق را در سیاست خارجی جابهجا میکند. مشکل عمده کشورهای منطقه این است که هنوز متوجه نشدهاند در جهانی زندگی میکنند که تصمیماتش نه بر پایه عقل سلیم و نه واقعیتهای ژئوپلیتیک اتخاذ میشود.
اردوغان و خط قرمزهای جدید؛ عصر بیپایانی برای آزادی عمل اسرائیل؟
روابط ترکیه و اسرائیل تاکنون دو دوره متفاوت را پشت سر گذاشته است. در دوره نخست، دولتهای وقت ترکیه که مناسبات نزدیکی با اسرائیل داشتند، تمرکز خود را از خاورمیانه به سمت اروپا بردند؛ هرچند اروپا هرگز ترکیه را به عنوان عضو کامل به رسمیت نشناخت، اما همواره او را در آستانه عضویت نگه داشت و امیدی مبهم برایش باقی گذاشت. در این دوران، با دورشدن ترکیه از جهان عرب و اسلامی، اسرائیل با آزادی عمل کامل دست به هر اقدامی میزد. هرگاه ترکیه اندک اعتراضی نشان میداد، فشارهای آمریکا تشدید میشد و تنشهای داخلی نیز فوران میکرد.
نقطه عطف این روند اما با به قدرت رسیدن رجب طیب اردوغان رقم خورد: برای نخستین بار، ترکیه آشکارا به اسرائیل فهماند که دیگر نمیتواند بیمحدودیت در منطقه پیش برود و آنکارا حاضر نیست به هر خواستهای تن بدهد. اوج این دگرگونی در کنفرانس داووس سال ۲۰۰۹ به نمایش درآمد، زمانی که اردوغان با همان جمله معروف «وان دقیقه» خطاب به رئیس جمهور اسرائیل، اعتراض خود را علنی کرد.