به روز شده در: ۰۹ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۲:۱۶
کد خبر: ۶۹۴۶۶۵
تاریخ انتشار: ۰۸:۱۷ - ۰۸ خرداد ۱۴۰۴

دلیل تلاش و زحمات عمان در مذاکرات چیست؟

روزنو :هنوز مکان و زمان مشخصی برای دور ششم مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و امریکا اعلام نشده، فضا همچنان تحت تاثیر پیامد‌های دور پنجم و ابتکاراتی است که توسط میانجیگری عمان در واپسین لحظات به طرفین ارایه شد. به گفته ناظران و مقامات رسمی کشورمان، این مرحله از مذاکرات یکی از حرفه‌ای‌ترین و پیچیده‌ترین دوره‌های گفت‌و‌گو‌های تهران و واشنگتن از آغاز رایزنی‌ها بوده است

در‌حالی که هنوز مکان و زمان مشخصی برای دور ششم مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و امریکا اعلام نشده، فضا همچنان تحت تاثیر پیامد‌های دور پنجم و ابتکاراتی است که توسط میانجیگری عمان در واپسین لحظات به طرفین ارایه شد.

دلیل تلاش و زحمات عمان در مذاکرات چیست؟

به گفته ناظران و مقامات رسمی کشورمان، این مرحله از مذاکرات یکی از حرفه‌ای‌ترین و پیچیده‌ترین دوره‌های گفت‌و‌گو‌های تهران و واشنگتن از آغاز رایزنی‌ها بوده است. مرحله‌ای که گرچه بدون نتیجه نهایی به پایان رسید، اما به نظر می‌رسد بسترساز ایده‌هایی تازه برای عبور از بن‌بست میان طرفین شده است. با این همه، دو محور اصلی در ثقل ایده‌های مطرح‌شده در محافل رسانه‌ای و تحلیلی برجسته شده است: نخست، پیشنهاد تشکیل کنسرسیوم هسته‌ای منطقه‌ای برای نظارت و مدیریت فرآیند غنی‌سازی در ایران و دوم، تعلیق موقت غنی‌سازی برای بازه‌ای مشخص. اگرچه ناظران مدعی‌اند این ایده‌ها نشانه‌هایی از احتمال دستیابی به راه‌حل‌هایی برای توافق هستند، اما با خطوط قرمز اعلام‌شده از‌سوی جمهوری اسلامی ایران در تعارض‌اند. تهران از ابتدای مذاکرات غیرمستقیم با ایالات‌متحده، انجام اصل غنی‌سازی را حقی مسلم و غیرقابل مذاکره می‌داند. از سوی دیگر، ناظران مدعی‌اند که هر دو ابتکار مطرح‌شده توسط میانجی عمانی، انجام غنی‌سازی را در خارج از خاک ایران لحاظ کرده‌اند؛ گزاره‌ای که با تاکید تهران بر عدم پذیرش آن، کم و کیف اجرایش را در هاله‌ای از ابهام قرار داده است. در این میان، گروهی از تحلیلگران با اشاره به ایده تشکیل کنسرسیومی که سایر کشور‌ها از‌جمله امارات و عربستان را به مشارکت در آن وا می‌دارد، بر این باورند که اجتماع کشور‌هایی که پیشینه چندان مثبتی در روابط میان خود ندارند، نمی‌تواند انتظارات مثبتی از اجرای چنین ایده‌ای ایجاد کند. در همین راستا مساله تعلیق در برابر تعلیق نیز از‌جمله گمانه‌زنی‌هایی است که ناظران معتقدند احتمالا در میان پیشنهادات مسقط جای دارد، اما تحلیلگران بر این باورند که در این ایده نیز، همچون پیشنهاد تشکیل کنسرسیوم، ابهاماتی وجود دارد که ممکن است اجرای آن را نامحتمل کند. به ادعای این دسته از تحلیلگران، طبیعتا تهران انتظار دارد درقبال هر نوع تعلیقی که در برنامه هسته‌ای‌اش انجام می‌دهد، ما به‌ازایی از واشنگتن دریافت کند؛ گزاره‌ای که به دلیل تجارب گذشته و فقدان اعتماد کافی میان طرفین، نمی‌توان چشم‌انداز چندان مثبتی برای اجرایی شدنش متصور شد. با این حال، همزمان با تشدید گمانه‌زنی‌ها در باب چگونگی حل مناقشات میان تهران و واشنگتن، ریچارد نفیو، معمار تحریم‌های ایران، در یادداشتی درباره چگونگی حل این اختلافات تاکید کرده است که هیچ توافقی بدون عبور طرفین از برخی خطوط قرمز ممکن نیست و مدعی شد اگر ایران خواستار لغو تحریم‌هاست، باید به نظارت‌های گسترده‌تر و محدودسازی فعالیت‌های هسته‌ای تن دهد. این در‌حالی است که ناظران ضمن اشاره به خطوط قرمز ایران می‌گویند با گذشت پنج دور مذاکرات میان ایران و امریکا، همچنان نشانه‌ای از ایجاد اعتماد میان طرفین دیده نمی‌شود؛ گزاره‌ای که احتمالا تمامی پیشنهاد‌های مطرح‌شده برای برون‌رفت از بن‌بست کنونی به آنجا ختم خواهد شد. به این بهانه، روزنامه اعتماد در راستای ارزیابی کم و کیف پیشنهاد‌هایی که برای حل پرونده هسته‌ای میان تهران و واشنگتن توسط میانجی عمانی مطرح شده، با امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل امریکا و حسن بهشتی‌پور، تحلیلگر مسائل بین‌الملل، گفت‌و‌گو کرده است.

ابوالفتح در گفت‌و‌گو با «اعتماد»، ضمن تاکید بر خطوط قرمز ایران یعنی انجام غنی‌سازی در خاک کشورمان، پذیرش هرگونه ابتکاری از سوی تهران را منوط به رعایت این اصل حیاتی می‌داند. بهشتی‌پور، اما با رویکردی مثبت نسبت به پیشنهادات مطرح‌شده، بر این باور است که هر نوع ابتکاری که منجر به تعلیق یا توقف موقت غنی‌سازی در ایران شود، در صورتی قابل عملیاتی شدن است که مابه‌ازای متقابلی از‌سوی واشنگتن دریافت کند.

امیر‌علی ابوالفتح: اجرای ایده کنسرسیوم مشروط به مشارکت فعال تهران و تداوم غنی‌سازی در ایران گزینه قابل تأملی است

امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل امریکا در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب تشریح جزییات ادعایی منتشر شده درباره پیشنهادات ابتکارات عمانی برای پیشبرد مذاکرات گفت: من اطلاعاتی فراتر از آنچه در رسانه‌ها منتشر شده، دراختیار ندارم، اما در هر صورت، میانجیگری ماهیتی روشن دارد؛ ارایه پیشنهاداتی برای نزدیک کردن دیدگاه‌های طرف‌های درگیر. اینکه جزییات این پیشنهاد‌ها چه بوده، مشخص نیست و من نیز از آنها اطلاعی ندارم. به گفته ابوالفتح با این همه در حال حاضر برخی موارد در رسانه‌ها مطرح شده، اما از سوی منابع رسمی تایید نشده است؛ برای مثال، موضوعاتی مانند تعلیق سه ساله غنی‌سازی، توقف موقت برنامه هسته‌ای یا انتقال مواد غنی‌شده از کشور مطرح شده که البته بیشتر در حد گمانه‌زنی‌های رسانه‌ای باقی مانده‌اند. آنچه از سوی مقامات رسمی اعلام شده این است که پیشنهادی از طرف عمان ارایه شده، اما جزییات این پیشنهاد هنوز منتشر نشده یا دست‌کم من از آنها اطلاعی ندارم.

ابوالفتح در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» مبنی بر انتشار گمانه‌زنی‌هایی مبنی بر شکل‌گیری توافق احتمالی موقت در‌نتیجه عملیاتی شدن پیشنهاداتی که از سوی مسقط عنوان شده است، تاکید کرد: ایران بار‌ها اعلام کرده که آمادگی پذیرش محدودیت‌هایی در فعالیت‌های هسته‌ای خود را دارد، مشروط بر آنکه تحریم‌ها رفع شوند. البته جزییات این محدودیت‌ها، از جمله میزان، درصد و ابعاد آن، هنوز روشن نیست. آنچه برای ایران اهمیت دارد، حفظ زیرساخت‌های هسته‌ای کشور است. حتی اگر برای یک دوره موقت غنی‌سازی انجام نشود، تاکید بر این است که این زیرساخت‌ها باید حفظ شوند.

به باور این کارشناس مسائل امریکا، ایران با برچیده شدن تاسیسات هسته‌ای مخالف است و آن را خط قرمز خود می‌داند. ابوالفتح در ادامه به «اعتماد» گفت: تجربه برجام نیز نشان داد که ایران در گذشته از غنی‌سازی ۲۰درصد به حدود ۴درصد رسید و حتی تغییراتی در کاربرد برخی تاسیسات ایجاد کرد، اکنون نیز آمادگی برای انجام اقدامات مشابه وجود دارد به شرطی که چارچوب کلی یعنی زیرساخت‌های تاسیسات هسته‌ای حفظ شود. درحالی که در مقابل، طرف امریکایی فراتر از کاهش سطح یا تعداد سانتریفیوژها، خواستار جمع‌آوری کلی تاسیسات هسته‌ای ایران است. ابوالفتح در ادامه گفت‌وگویش با «اعتماد» خاطرنشان کرد: البته که نگاه آنها (امریکا) تنها معطوف به کمیت نیست، بلکه خواهان تعطیلی نیروی انسانی فعال در صنعت هسته‌ای، تغییر کاربری مراکز تحقیقاتی، دانشگاه‌های دانش‌بنیان و حتی حذف آموزش تخصصی در این حوزه هستند. این همان چیزی است که آنها از برچیده شدن فرآیند غنی‌سازی مدنظر دارند. با این همه ابوالفتح بر این باور است در عین حال، ممکن است ایران با تعلیق غنی‌سازی تا سطحی کمتر از سه درصد و نیز کاهش تعداد سانتریفیوژ‌ها موافقت کند، اما اصل مساله برای تهران، حفظ توانایی و تداوم غنی‌سازی در داخل کشور است.

این کارشناس مسائل امریکا در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در باب کم و کیف احتمالی طرح ادعایی کنسرسیوم برای مدیریت برنامه هسته‌ای ایران خاطرنشان کرد: به نظر می‌رسد ایده تشکیل کنسرسیوم غنی‌سازی با استقبال مواجه شده و در صورت اجرای درست، می‌تواند برای ایران نیز مفید باشد؛ البته به شرطی که فعالیت غنی‌سازی در خاک ایران انجام گیرد. اگر قرار باشد این فعالیت‌ها در کشور‌هایی مانند امارات صورت گیرد، طبیعتا موضوع متفاوت خواهد بود. مشارکت سایر کشور‌ها در فرآیند غنی‌سازی، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها و حتی ساخت تاسیسات جدید در چارچوب یک کنسرسیوم، فی‌نفسه مشکلی ندارد؛ به ویژه اگر ایران همچنان نقش محوری در غنی‌سازی داشته باشد. در این صورت، دیگر کشور‌ها می‌توانند به عنوان شریک فنی یا اقتصادی در این فرآیند حضور داشته باشند. به باور ابوالفتح، اما نکته کلیدی اینجاست که تشکیل کنسرسیوم نباید به معنای برچیدن زیرساخت‌های غنی‌سازی در ایران باشد. اگر قرار باشد در ازای مشارکت در یک کنسرسیوم، ایران همه توانمندی‌ها و تاسیسات هسته‌ای خود را کنار بگذارد، به نظر نمی‌رسد که چنین طرحی ازسوی تهران پذیرفته شود. من معتقدم ایران زیر بار چنین شروطی نخواهد رفت.

این کارشناس مسائل امریکا در پاسخ به سوالی درباره سفر اخیر رییس‌جمهور کشورمان به مسقط در خلال مذاکرات تهران و واشنگتن، گفت: اول اینکه نقش عمان در روند گفت‌و‌گو‌ها اساسا در چارچوب وظیفه میانجیگری تعریف می‌شود؛ یعنی انتقال پیام میان طرف‌های درگیر. بنابراین اگر پیامی بخواهد به طرف امریکایی از طریق عمان منتقل شود از تهران مخابره می‌شود و نیازی به حضور شخص رییس‌جمهور در مسقط با این هدف نیست.

به باور ابوالفتح سفر اخیر آقای پزشکیان به عمان، بعید است که ارتباط مستقیمی با مذاکرات داشته باشد. سفر‌های روسای‌جمهور معمولا از ماه‌ها قبل برنامه‌ریزی می‌شوند و مسائل تشریفاتی و دیپلماتیک متعددی به دنبال دارند، به همین دلیل نمی‌توان این سفر را صرفا در راستای انتقال پیام به امریکا تلقی کرد. ابوالفتح همچنین درباره اظهارات متناقض اخیر دونالد ترامپ مبنی بر سازنده بودن مذاکرات تاکید کرد: شخصیت رییس‌جمهوری امریکا ایجاب می‌کند که هر بار مواضعی متناقض درقبال ایران اتخاذ کند، به گونه‌ای که در روز‌های نخست، ادعاهایش عجیب و عصبی‌کننده به‌نظر می‌رسید و گاه با یک جمله‌اش بازار ارز ایران را به‌هم می‌ریخت، اما طی سه، چهار ماه اخیر، روزنامه‌نگاران، فعالان اقتصادی و حتی سیاستمداران با منش او آشناتر شده‌اند. بسیاری از سخنان او بیشتر برای جلب‌توجه رسانه‌هاست تا ارایه طرح یا موضع‌گیری مشخص. این کارشناس مسائل امریکا در ادامه گفت‌وگویش با «اعتماد» خاطرنشان کرد: با این حال، نمی‌توان چندان به این اظهارات ترامپ اعتماد کرد. نمونه سوریه برای ما سنگ محک است. ترامپ در مورد سوریه اعلام کرد که تحریم‌ها را برمی‌دارد، وزارت خزانه‌داری و وزارت خارجه امریکا نیز برخی معافیت‌ها را اعمال کردند. اما برداشته شدن کامل تحریم‌ها نیازمند همراهی کنگره است و تاکنون هیچ نشانه‌ای از تمایل کنگره به لغو تحریم‌ها دیده نشده است. شاید در مورد تعلیق برخی تحریم‌ها با ترامپ مخالفت نکنند، اما لغو تحریم هنوز تحقق نیافته است. حال وقتی در مورد سوریه، که درگیر تغییر رژیم شده و روابطی هم با امریکا برقرار کرده، کنگره حتی قدمی برای لغو تحریم برنداشته، بدیهی است که در مورد ایران نیز نمی‌توان انتظار زیادی داشت. ترامپ با تکرار این ادعا‌ها که مذاکره می‌کنیم و توافق نزدیک است، بیشتر به دنبال تاثیرگذاری بر افکار عمومی و افزایش فشار روانی بر طرف مقابل است تا ارایه یک راه‌حل واقعی. ابوالفتح تشریح فضای کلی مذاکرات و با هدف آگاه‌سازی افکار عمومی به «اعتماد» گفت: در مجموع، تحلیل و ارزیابی ما از روند مذاکرات این است که بدون تردید گره‌ها و بن‌بست‌هایی وجود دارد؛ اگر این اختلافات نبود، تاکنون توافقی حاصل شده بود. بنابراین، وجود اختلافات امری قطعی و در عین حال طبیعی است، اما نکته مهم این است که تلاش‌هایی همچنان در جریان است. اینکه گفته می‌شود دور بعدی مذاکرات قرار است برگزار شود حتی اگر زمان و مکان دقیق آن اعلام نشده باشدخود نشانه مثبتی است. همه می‌دانند که دور ششم در پیش است، هرچند مشخص نیست کجا برگزار خواهد شد و این جزییات در برابر اصل ادامه مذاکرات اهمیت کمتری دارد. به گفته این تحلیلگر مسائل بین‌الملل ادامه گفت‌و‌گو‌ها نشان می‌دهد که طرفین هنوز به رسیدن به توافق امیدوارند، حتی اگر اختلافات در آینده بیشتر هم شود تا زمانی که اصل مذاکره برقرار است، می‌توان گفت که احتمال توافق همچنان وجود دارد. ممکن است این مسیر ماه‌ها یا حتی سال‌ها طول بکشد، اما ادامه گفت‌و‌گو بهتر از توقف کامل مذاکرات است؛ لذا همین‌که صحبت از برگزاری دور ششم و احتمال دور هفتم می‌شود، نشانه‌ای است از اینکه روند، هرچند آهسته و پیچیده، اما به سمت جلو حرکت می‌کند.

حسن بهشتی‌پور: تعلیق غنی‌سازی منوط می‌شود به بازه زمانی پیشنهادی و امتیاز‌هایی که امریکا دراختیار ایران قرار می‌دهد

حسن بهشتی‌پور در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب چالش‌های احتمالی اجرا شدن طرح‌های پیشنهادی برای مدیریت برنامه هسته‌ای ایران گفت: واقعیت این است که در حال حاضر نمی‌توان با قطعیت در مورد جزییات طرح‌های پیشنهادی طرف میانجی گمانه‌زنی کرد. اما با استناد به برخی گمانه‌ها می‌توان به ارزیابی‌هایی اولیه اشاره کرد، به ویژه در مورد طرح پیشنهادی تشکیل کنسرسیوم باید گفت اگر غنی‌سازی در چارچوب کنسرسیوم در خاک ایران انجام شود، این راهکاری قابل قبول و حتی مطلوب به شمار می‌رود. در این صورت، کشور‌های منطقه نیز می‌توانند در آن مشارکت داشته باشند. به باور بهشتی‌پور با این همه این پرسش مطرح می‌شود که مشارکت آنها با چه هدفی انجام می‌گیرد؟ یکی از اهداف می‌تواند انتقال فناوری و دانش باشد؛ به این معنا که این کشور‌ها با سرمایه‌گذاری در این پروژه، هم مشارکت مالی داشته باشند و هم از نظر علمی و فنی درگیر شوند. این مشارکت می‌تواند با آموزش نیرو‌های متخصص از کشور‌های مشارکت‌کننده همراه باشد. این تحلیلگر مسائل بین‌الملل در ادامه تشریح چالش‌های طرح کنسرسیوم تاکید کرد این مساله برای کشور‌های منطقه نیز جذابیت دارد، چراکه معمولا فناوری‌های پیشرفته ازسوی کشور‌های غربی دراختیار آنها قرار نمی‌گیرد. بنابراین، انتقال دانش فنی می‌تواند یکی از انگیزه‌های مهم مشارکت در چنین کنسرسیومی باشد.

به گفته بهشتی‌پور دومین چالش مربوط به محل مصرف اورانیوم غنی‌شده در این کنسرسیوم است. در این راستا سوال این است که سوخت تولیدشده در این چارچوب برای چه اهدافی و چه نیروگاه‌هایی استفاده خواهد شد؟ به‌طور معمول، سوخت هسته‌ای برای رآکتور‌هایی استفاده می‌شود که توسط شرکت‌های خاصی تولید شده‌اند و این سوخت نیز معمولا توسط همان شرکت‌ها تامین می‌شود. بنابراین، باید پیشاپیش مشخص شود که سوخت تولیدشده در کنسرسیوم قرار است در کجا به مصرف برسد. این موضوع نیز یک چالش فنی و حقوقی مهم است.

این پژوهشگر مسائل بین‌الملل در ادامه به «اعتماد» گفت: سومین چالش نیز به حضور یا عدم حضور امریکا در این کنسرسیوم بازمی‌گردد. اگر امریکا بخواهد در این مشارکت حضور داشته باشد، با موانع قانونی همچون قانون کاتسا مواجه خواهد بود؛ قانونی که هرگونه همکاری با ایران را به شدت محدود می‌کند. لغو این قانون نیز از اختیارات رییس‌جمهور خارج است و نیازمند رای مستقیم کنگره است. بنابراین، ورود امریکا در این فرآیند در وضعیت فعلی عملا با موانع جدی حقوقی و سیاسی روبه‌رو است.

بهشتی‌پور در ادامه و در مورد ایده تعلیق در برابر تعلیق نیز خاطرنشان کرد: پیش‌تر نیز چنین طرحی مطرح بوده و اکنون ایران ممکن است آن را بپذیرد، اما پرسش اصلی این است که این ایده ادعایی دقیقا شامل چه مواردی خواهد شد؟ آیا منظور تعلیق غنی‌سازی ۶۰درصدی است یا تعلیق ۲۰ درصد؟ آیا فقط فعالیت‌های بالای ۵ درصد معلق می‌شوند یا کل فرآیند غنی‌سازی؟ و آیا این تعلیق به طور داوطلبانه و در یک بازه زمانی مشخص (مثلا ۶ ماه یا یک سال) انجام می‌گیرد یا خیر؟ به باور بهشتی‌پور پذیرش چنین طرحی از‌سوی ایران بستگی کامل به این دارد که در مقابل آن چه امتیازاتی دریافت خواهد کرد. آیا امریکا در مقابل، صادرات نفت و پتروشیمی ایران را آزاد خواهد کرد؟ آیا دسترسی به نظام مالی بین‌المللی و دارایی‌های بلوکه‌شده ایران فراهم می‌شود؟ اینها پرسش‌هایی کلیدی است که پاسخ به آنها سرنوشت چنین طرح‌هایی را مشخص می‌کند.

به گفته این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی در مورد تعلیق غنی‌سازی ۶۰ یا ۲۰درصد، می‌توان گفت ایران احتمالا آمادگی پذیرش دارد، اما به شرطی که مشخص شود چه چیزی در ازای آن به دست می‌آورد. حتی در مورد تعلیق کامل هم اگر بازه زمانی مشخصی در‌نظر گرفته شود و تعهدات طرف مقابل روشن باشد، امکان بررسی و حتی پذیرش وجود دارد. بهشتی‌پور در ادامه تاکید کرد: این پیشنهاد‌ها می‌توانند برای ایران فرصتی فراهم کنند تا در یک دوره تنفس، به بازسازی اقتصاد کشور بپردازد، اصلاحاتی در نظام بانکی، مالیاتی، بیمه‌ای و تولیدی انجام دهد و توان چانه‌زنی خود را افزایش دهد. اما همه اینها مشروط به اجرای دقیق و متقابل تعهدات طرف مقابل است.

این کارشناس مسائل بین‌الملل در ادامه گفت‌وگویش با «اعتماد» خاطرنشان کرد: در حال حاضر، می‌توان گفت بحث تعلیق در برابر تعلیق ذیل همان چارچوب اقدام در برابر اقدام قرار می‌گیرد. اینکه ایران حاضر باشد حتی برای مدتی کوتاه غنی‌سازی را به طور کامل تعلیق کند، بستگی به تعهدات متقابل دارد. تجربه تعلیق داوطلبانه در سال ۱۳۸۲ وجود دارد و نباید فراموش کرد که آن تجربه هر چند با انتقاداتی همراه بود، اما به واقع اقدام نادرستی هم محسوب نمی‌شد، چراکه شرایطی فراهم شد که دانشمندان هسته‌ای ما توانستند دستاورد‌های مهمی داشته باشند و در همان دوران، تعداد زیادی سانتریفیوژ تولید شد.

با این همه به گفته بهشتی‌پور اگر امروز قرار باشد بار دیگر تعلیقی در برنامه هسته‌ای صورت بگیرد، قطعا در داخل کشور با مخالفت‌هایی روبه‌رو خواهد شد. ازسوی دیگر این عدم شفافیت در مورد منافع قابل دریافت از تعلیق، یکی از موانع اصلی برای تصمیم‌گیری در این باره است، به‌ویژه در شرایطی که زمان نیز نقش مهمی ایفا می‌کند؛ یعنی باید دید این تعلیق برای چه بازه‌ای درنظر گرفته می‌شود و آیا در این فاصله زمانی، ایران می‌تواند منافع ملموسی را دریافت کند یا خیر. این پژوهشگر مسائل بین‌الملل در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در باب همزمانی سفر آقای پزشکیان به مسقط پیش از برگزاری دور ششم مذاکرات تاکید کرد: به باور من پرونده هسته‌ای اکنون و از مسیر شورای عالی امنیت ملی دنبال می‌شود. در این ساختار، کمیته‌ای ویژه به ریاست آقای شمخانی مسوول پیگیری امور است و تیم مذاکره‌کننده از جمله آقای عراقچی با این کمیته هماهنگ هستند. به گفته بهشتی‌پور قطعا اطلاع‌رسانی به رییس‌جمهور نیز انجام می‌شود.

بهشتی‌پور در ادامه به «اعتماد» گفت: در مورد سفر اخیر آقای پزشکیان به عمان نیز به نظر نمی‌رسد که ایشان در ارتباط با مذاکرات هسته‌ای ماموریتی داشته‌اند. تمرکز سفر عمدتا بر مسائل دوجانبه، طرح‌های مشترک اقتصادی و نیز موضوعات منطقه‌ای مانند وضعیت خلیج‌فارس، یمن و غزه بوده است، چرا‌که عمان کشوری است که با حفظ تعادل، هم با ایران رابطه دارد و هم با امریکا و به‌ویژه انگلیس و به همین دلیل از موقعیت ممتازی برای ایفای نقش واسطه‌گر برخوردار است. سفر رییس‌جمهور ایران به این کشور، به احتمال قوی، با هدف توسعه همکاری‌های اقتصادی و بررسی راهکار‌های دور زدن تحریم‌ها صورت گرفته است.

بهشتی‌پور در بخشی دیگر از گفت‌وگوی خود با «اعتماد» با اشاره به اظهارات اخیر رییس‌جمهور امریکا خاطرنشان کرد: ترامپ معمولا با فضاسازی‌هایش بازی روانی و رسانه‌ای انجام می‌دهد؛ هدف اصلی او تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی، هم در داخل امریکا و هم در خارج از آن است. در داخل امریکا، او می‌خواهد با این ادعا‌ها و اظهارات جنجالی، دستاورد‌هایی به نمایش بگذارد و محبوبیت خود را تقویت کند. در خارج از کشور، به خصوص در میان افکار عمومی ایرانیان، سعی دارد فضا را به گونه‌ای مدیریت کند که آنها را دچار تردید یا سردرگمی کند. به باور این کارشناس مسائل سیاست خارجی، بنابراین باید هوشمندانه و دقیق در مقابل چنین اظهاراتی عمل کرد، چرا‌که رییس‌جمهور امریکا در پی دستاورد‌های تبلیغاتی و فشار روانی است. به گفته بهشتی‌پور این سیاست، نمونه‌ای از اعمال همان سیاست هویچ و چماق است که امریکا به صورت همزمان در‌قبال ایران و دیگر طرف‌های مذاکره‌کننده خود اجرا می‌کند. یعنی هم وعده و امتیاز می‌دهد و هم تهدید و فشار را ادامه می‌دهد، به نحوی که طرف مقابل همواره در وضعیت فشار و ابهام باقی بماند و مجبور به پذیرش خواسته‌های امریکا شود

تصویر روز
خبر های روز