
دور ششم مذاکرات مرحله نهایی و آغاز تفاهم است؟!
در شرایطی که برخی رسانههای خارجی، تصویری تیره و تار از دور پنجم مذاکرات ارایه کرده بودند، اما صحبتهای عراقچی پس از مذاکرات نشان داد که همواره باید میان حواشی مذاکرات و اصل مذاکرات تفاوت قایل شد. عراقچی هرچند مذاکرات را همراه با دشواریهای فراوان و بسیار پیچیده ارزیابی کرد، اما در عین حال روند مذاکرات را رو به رشد و سازنده ارزیابی کرد. به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران از جمله جواد امام سخنگوی جبهه اصلاحات، حدفاصل میان دور پنجم مذاکرات تا دور ششم را باید کلیدیترین بخش گفتوگوهای دوجانبه ایران و امریکا در نظر گرفت. امام معتقد است اگر دو طرف وارد ماراتن دور ششم شوند، باید توافق احتمالی را در دسترس دانست. چرا که دو طرف پیچیدهترین و غامضترین مطالبات را از هم طرح کردهاند و اگر پس از این خان وارد خان ششم شوند، یعنی اراده لازم برای دستیابی به توافق را دارند. امام در عین حال از مذاکرهکنندگان ایرانی میخواهد با اطلاعرسانی درست و فراگیر افکار عمومی را به خدمت راهبردهای خود گرفته و از مشارکت مردم برای پیشبرد گفتوگوها استفاده کنند. سخنگوی جبهه اصلاحات زمینهسازی برای سرمایهگذاری امریکا در ایران را شاه کلید بالا بردن ضمانت توافق احتمالی دانسته و معتقد است از این طریق ترامپ هم میتواند لابیهای صهیونیستها برای مانع تراشی در مسیر مذاکرات را مهار کند. امام مذاکرات ایران و امریکا را نه یک امر و مقوله جناحی بلکه راهبردی از سوی کلیت حاکمیت ارزیابی میکند که باید از سوی همه طیفهای سیاسی مورد حمایت قرار بگیرد.
دور پنجم مذاکرات در میان بیم و امیدهای فراوان به پایان رسید. قبلا از مذاکرات برخی رسانهها جریانات مخالف مذاکرات ایران و امریکا، دور پنجم مذاکرات را رالی پایانی گفتوگوها ارزیابی کرده و معتقد بودند با طرح غنیسازی صفر درصدی توسط امریکا، عملا مذاکرات با بنبست مواجه خواهد شد. اما در عمل این گونه نشد. شما چه برداشتی از مذاکرات دارید و فکر میکنید جای خالی کدام موضوع در مذاکرات احساس میشود؟
آنچه مسلم است، تصمیمی است که نظام گرفته و مبتنی بر آن، بر سر میز مذاکره برای تامین منافع ملی حضور پیدا کرده است. برای همراه کردن مردم و پشتیبانی از مذاکرات فکر میکنم، باید به صورت شفاف و روشن روند مذاکرات با مردم در میان گذاشته شود. وقتی مدعی هستیم منافع ملی ما مستقل از منافع عمومی و مصالح مردمی ما نیست و آنچه باعث حفظ عزت و مصلحت نظام است در مذاکرات دنبال میشود، بنابراین پشتوانه مردمی هم برای استحکام بیشتر مذاکرات لازم است. آنچه باعث زیادهخواهی امریکاییهاست و غرور ملی ما را زیر سوال میبرد، خوب است با مردم درمیان گذاشته شود.
پس از پایان دور پنجم مذاکرات، چه دورنمای پیش روی کشور است؟ فکر میکنید در ادامه طرف مقابل چگونه رفتار کرده و مطالبات خود را به چه شکل مطرح میکند؟ ایران با چه رویکردی باید گفتوگوها را ادامه بدهد؟
فکر میکنم روند مذاکرات به صورت کلی تا اینجای کار مطلوب بوده است. ایران نباید میز مذاکرات را ترک کند. آنهایی باید زیر میز مذاکره بزنند که زبانشان زبان دیپلماسی نیست. اگر امروز از طریق دیپلماسی به دنبال تحقق منافع ملیمان هستیم، باید مذاکرات را ادامه بدهیم. معتقدم اگر مذاکرات پس از دور پنجم تداوم پیدا کند، نشان میدهد امریکاییها هم به دنبال توافق و تفاهم هستند. به نظر میرسد امریکاییها میدانند نباید غرور ملی ایرانیان را جریحهدار کنند، چرا که اگر کار به آنجا برسد، ایران بازنده نخواهد بود. ما برای رسیدن به توافق باید انعطافهای لازم را داشته باشیم. آنچه ما بر آن پافشاری کردهایم و اتفاقا عامل نگرانی امریکا و سایر کشورهای غربی هم هست، دکترین دفاعی ایران مبنی بر نداشتن سلاح هستهای است. غنیسازی برای ایران یک دانش و یک حق قانونی است. البته درباره نسبت و درصد غنیسازی در راستای منافع ملی میتوان مذاکره کرد. اینکه امریکا تصور کند برای دستیابی به توافق، ایران غرور ملی خود را زیر سوال برده و از این حق قانونی چشمپوشی میکند، اشتباه محض است.
برخی تحلیلگران توصیه میکنند باید زمینه مشارکت امریکا در طرحهای اقتصادی ایران فراهم شود. چرا که این حضور کمک میکند تا ترامپ بخشی از انتقادات داخلی امریکا را مهار کند. همچنین ضمانت توافق احتمالی را بالا میبرد. این دیدگاه را قبول دارید؟
اساسا یکی از ایرادات و نقطه ضعفهای برجام همین فقدان بود. زمانی که ایران برجام را امضا کرد، موانعی برای حضور امریکاییها در طرحهای اقتصادی ایران ایجاد شد. این قرارداد پس از آمدن ترامپ در کاخ سفید زیر سوال رفت و ترامپ اعلام کرد، توافقی که در آن منافع امریکا لحاظ نشده باشد را نمیپذیرد، بنابراین از آن خارج شد. علیالقاعده یکی از اهداف اصلی ایران برای مذاکرات و توافق رفع تحریمها و گشایشهای اقتصادی است. ایران در شرایطی قرار گرفته که نیازمند گشایش اقتصادی و سرمایهگذاری است. ایران نیاز به تبادل تجاری و اقتصادی با سایر کشورها و استفاده از دانش و تکنولوژی روز دارد. ایران موانعی را امروز تحمل میکند که ناشی از تحریمهای ظالمانه علیه ایران است. اگر ایران در زمان برجام پیوستهای اقتصادی ویژهای را برای مشارکت امریکا در طرحهای اقتصادیاش میدید، ترامپ به این راحتی نمیتوانست از برجام خارج شود. امروز هم ایران باید این امکان را برای خود فراهم کند تا گشایشهای اقتصادی به نفع همه طرفها ایجاد شود. اگر قرار باشد، وضعیت نابسامان فعلی ادامه داشته باشد و مشکلات اقتصادی تداوم داشته باشد، دلیلی برای قرارداد و تفاهم و مذاکرات وجود ندارد. بنابراین پیوستهای اقتصادی و گشایشهای اقتصادی و تجاری میتواند تضمینی برای طرفیت ایجاد کند تا به توافق پایبند باشند. فرصتهای اقتصادی که برای طرفین ایجاد میشود، خودش تضمینی است که توافق را به سرانجام میرساند.
دولت چهاردهم با گفتمان اصلاحات با تاکید بر کلید واژههایی، چون تنشزدایی، توسعه با جهان، تعامل و مدارا و... سکان هدایت ساختار اجرایی کشور را به دست گرفته است. تا چه اندازه مذاکرات فعلی را باید محصول گفتمان اصلاحات دانست و تا چه اندازه محصول اراده کلیت نظام؟
مذاکرات در شرایط فعلی خاستگاه ملی و عمومی پیدا کرده است. اغلب دلسوزان کشور نسبت به تداوم گفتوگوها برای رفع مشکلات تاکید دارند. دلسوزان و علاقهمندان کشور میدانند که تحریمها، باعث فشار زیاد بر مردم شده است، بنابراین مذاکره و توافق را راهی برای کاستن از مشکلات مردم میدانند. در برابر این اکثریت مردم و دلسوزان، عده معدودی هم هستند که تحریمها را نعمت میدانند. در حالی که آورده تحریمها برای ملت، فقر و تنگدستی بوده است. تندروها و کاسبان تحریم، تحریم را نعمت میدانند، چون جیب آنها را پر کرده است. برای مردم تحریم به جز فقر، تورم، فساد و رانت و... معنایی نداشته است. تحریمها به جز هزینه و محرمیت و تاریکخانههای اقتصادی و... چیزی نداشته است. نمونههای بارزی از این نوع مفاسد و رانتخواریها طی سالهای اخیر ثبت شده که ثروتهای بیکرانی برداشت کردهاند. محدودیتهایی که امروز به نام ناترازی گسترش پیدا کرده بار سنگینی بر بخش خصوصی و مردم سوار کرده است. اصلاحطلبان هم هرگز ارادهای جز تحقق منافع ملی و تحقق خواسته مردم نداشتهاند. همین که نظام در مسیر عقلانیت تصمیم به مذاکره گرفته است، مورد تایید اصلاحطلبان است. ما نه دنبال جنگ هستیم و نه به دنبال براندازی. افراد و گروههایی که تحریم را نعمت میدانند، باعث گسترش نارضایتیهای عمومی شده و شکاف بر ملت و دولت را عمیق کردهاند. تداوم حضور این اندیشه در نهادهای مهم تصمیمساز، کشور را با مشکلات عدیدهای مواجه میکند. جریان اصلاحات از تصمیم حکومت برای تداوم مذاکرات راضی است از آن حمایت میکند و امیدوار است این گفتوگوها منجر به توافقی پایدار شود، گشایشهای اقتصادی شکل بگیرد و مردم روزگار آرامتر و با امکانات رفاهی بیشتری را تجربه کنند.