
رحمانی فضلی سفیر ایران در چین کیست؟
روز گذشته «اسماعیل بقایی» در جمع خبرنگاران از انتخاب سفیر جدید ایران در چین خبر داد و گفت که آقای رحمانی فضلی به عنوان سفیر ایران در چین انتخاب شده است؛ اما سوال این جاست، رحمانی فضلی که با دوران پرحاشیه وزرات کشورش در دولت اول و دوم روحانی به چهرهای شناخته شده در سیاست داخلی ایران برای مردم تبدیل شد چرا و چطور به این پست رسیده و آیا اساسا کارنامه او نشان از شایستگی برای چنین پست و ماموریت حساسی را در چین دارد؟
رحمانی فضلی هر چند امیدوار است به عنوان یک نیروی میانهرو در جمهوری اسلامی دیده و شناخته شود، اما او را باید چهرهای برخاسته از جریان اصولگرایی دانست که سابقه و پیشینه دوستی و نزدیکی با علی لاریجانی را در کارنامه دارد و حتی بسیاری در زمان وزارت او نیز اعتقاد داشتند که حضورش در دو دولت روحانی به نوعی سهم علی لاریجانی در کابینههای یازدهم و دوازدهم بوده است. البته که خود علی لاریجانی نیز برخلاف سالها و دهههای گذشته و شاید دوران ریاستش بر صداوسیما که بدون تردید چهرهای مخالف دولت سید محمد خاتمی و اصولگرا بود، در سالهای اخیر تلاش کرده که از خود چهرهای تکنوکرات و میانهرو ارائه دهد.
از خراسان شمالی تا چین
عبدالرضا رحمانی فضلی متولد ۱۳۳۸ در شیروان در استان خراسان شمالی است و مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد جغرافیای انسانی خود را از دانشگاه فردوسی مشهد و دکترای جغرافیای انسانی را از دانشگاه تربیت مدرس اخذ کرده و از سال ۱۳۸۲ تاکنون استادیار دانشکده علوم زمین دانشگاه شهید بهشتی نیز بوده است.
او فعالیت شغلی خود را از سال ۱۳۶۸ به عنوان معاون آموزشی و پژوهشی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد آغاز کرد و تا سال ۱۳۷۰ در این جایگاه فعالیت میکرد. بعدتر در سال ۱۳۷۱ و در دوره چهارم مجلس شورای اسلامی، به عنوان نماینده شیروان از استان خراسان شمالی در مجلس حضور داشت و پس از این دوره نمایندگی و دقیقا در دوران ریاست علی لاریجانی بود که به سازمان صدا و سیما رفت و به مدت یک دهه یعنی از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵ در سمتهایی چون؛ قائممقام رئیس سازمان، معاونت برنامهریزی، معاونت امور مجلس و استانها و معاونت سیاسی این سازمان فعالیت میکرد. دورانی که او را به یکی از چهرههای اصلی حلقه علی لاریجانی نیز تبدیل میکند.
اما از سوابق اجرایی دیگر رحمانی فضلی بجز دوره صداوسیما، باید به ریاست او بر دیوان محاسبات کشور، نماینده شیروان در دوره چهارم مجلس شورای اسلامی و قائممقام دبیر شورای عالی امنیت ملی نیز اشاره کرد.
حضور جنجالی و پرحاشیه در وزارت کشور
بعد از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ بود که رحمانی فضلی راهی وزارت کشور شد. وزارتخانهای بسیار مهم در همه دولتها که نیروی نظامی و انتظامی تحت امر آن است. در همان زمان برخی گمانهزنیها و شنیدهها، اما حکایت از آن داشت که در ابتدا قرار بوده علی یونسی برای تصدی سمت وزارت کشور معرفی شود و حتی یک روز پیش از معرفی کابینه برخی خبرگزاریها اعلام کردند، روحانی تصمیم گرفته، علی یونسی را برای وزارت کشور معرفی کند، اما بناگاه در روز معرفی کابینه پیشنهادی به مجلس نهم، مشخص شد این عبدالرضا رحمانی فضلی است که باید به عنوان وزیر کشور دولت از مجلس رای بگیرد و برخی نیز این موضوع را تک حسن روحانی به نمایندگانی میدانستند که قصد کرده بودند گزینه وزارت کشور را در مجلس براندازند و با این روش، او رای گرفتن وزیر کشورش را بیمه کرده است. چنانچه حتی صادق زیباکلام در همان روزها در گفتوگو با فارس در مورد پیشنهاد رحمانی فضلی برای وزارت کشور، آن را موافقت و مصالحه حسن روحانی با سایر مراکز قدرت توصیف کرد.
دوران سخت وزارت کشور
از اولین حواشی حضورش مربوط به ماجرای تیرماه سال ۱۳۹۳ بود، زمانی که نمایندگان مجلس از پاسخ وزیر کشور در مورد بیتفاوتی نسبت به پدیده بانوان ساپورت پوش در تهران و برخی از شهرهای دیگر قانع نشدند. خلاصه سوال نیز به این شرح بود که چرا وزارت کشور نسبت به پدیده بانوان ساپورتپوش در تهران و برخی شهرهای دیگر بیتفاوت بوده و به آن رسمیت داده است؟ علت عدم توجه وزارت کشور به اجرای قانون گسترش عفاف و حجاب چیست؟ علی مطهری نیز در این بین سوال کننده اصلی بود.
ماجرای حواشی او و مجلس، اما به این جا خاتمه نیافت و این بار انتقادات او از طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر مصوب پاییز ۱۳۹۳ مجلس؛ جنجالی شد. چنان چه رحمانی فضلی بعدتر طی نامهای که به علی لاریجانی نوشت، تداخل کار دستگاههای اجرایی مربوط را متذکر و خواستار بررسی بیشتر بر این طرح شد، که این درخواست تجدید نظر، با مخالفت هیأت رئیسه مجلس روبهرو شد.
رحمانی فضلی در فصلهای پرتنش؛ دی ماه ۱۳۹۶ و آبان سال ۱۳۹۸!
اما در رخدادهای پرتنش دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ رحمانی فضلی به عنوان وزیر کشور به شدت زیر ذرهبین بود و روایت محمود صادقی، نماینده مجلس دهم از اظهارات او در کمیسیونی برای بررسی رخدادهای آبان ۹۸ در مجلس دهم برای او تبعات بسیاری داشت.
در واقع هر چقدر که رحمانی فضلی توانست به دلیل کوتاهی زمان و فراگیری کمتر اعتراضات سال ۹۶ از جدل با مجلس جان به در ببرد، اما دو سال بعد وضعیت او تقریبا بحرانی بود چنانچه حتی در نیمه دوم سال ۹۸ چندین بار بحث استیضاحش به دلیل عملکرد وزارت کشور در این برهه زمانی طرح شد، اما به نتیجهای نرسید.
در این بین حتی برخی نمایندگان وقت مجلس مدعی شدند که علی لاریجانی به عنوان رئیس مجلس مانع پیگیری و اعلام وصول این استیضاح شده است. یکی از این نمایندگان علی مطهری، نماینده وقت تهران در مجلس دهم بود که هنوز هم درباره این موضوع صحبت و انگشت اتهام را به سمت رئیس وقت مجلس یعنی علی لاریجانی میگیرد.
شلیک به پا به جای شلیک به سر.
جملهای که بلوا کرد
روز دوشنبه ۲۵ آذر ۹۸، رحمانی فضلی به دلیل طرح سؤال از وی از سوی نمایندگان به مجلس رفت تا پاسخگوی سؤالات آنان باشد.
محمود صادقی، نماینده مردم تهران در مجلس وقت اظهار کرد که: «در همین جلسه، یکی از نمایندگان شهرستانها اعلام کرد که دو نفر در حوزه انتخابیه من (محدوده کرج و شهرقدس) با اصابت گلوله به مغزشان جان باختهاند و از رحمانی فضلی سؤال کرد که آیا امکان تیراندازی، دستکم به پا یا کمر به پایین وجود نداشته که چنین شلیکهایی انجام شده است؟ وزیر کشور هم در پاسخ عنوان کرد که «خب! شلیک به پا هم انجام شده است.»
جملهای که به سرعت سر از رسانهها درآورد و در جامعه پیچید و تبدیل به یکی از تلخترین جملات شد.
در نهایت یک سال بعد از آن بود که رحمانی فضلی در گفت و گویی در صداوسیما به بازخوانی این اظهارات و جلسه مذکور پرداخت و گفت: «ما رفته بودیم به کمیسیون شوراها در مجلس؛ یکی از نمایندهها گفت من رفتم سردخانه بازدید کردم و دیدم جنازههایی که در سردخانه بودند گلوله یا به سرشان خورده یا به قلبشان؛ آقای رحمانی شما چه توضیحی دارید؟! من به ایشان گفتم اولاً من این اخبار را واقعا ندارم؛ این که شما رفتید آنجا، من نمیدانم، اما یک چیزی به شما میگویم که عقلی است و آن هم این است که من از شما سوال میپرسم، کسی که به اصطلاح در سردخانه نگهداری میشود و فوت کرده اگر گلولهای به او خورده باشد، باید به جای حساسش خورده باشد که فوت کند، کسی که به دستش گلوله خورده باشد یا به پایش گلوله را که به سردخانه نمیبرند؛ میبرند بیمارستان؛ این کل جمله من بوده.»
بعدتر، اما علی مطهری در روز ۱۶ اردیبهشت ۹۹ در آخرین نطق خود در مجلس دهم برای چندمین بار «وزارت کشور را مسئول سرکوب اعتراضات آبان ۹۸» خواند و از رئیس مجلس دهم خواست که طرح استیضاح او را در دستور کار قرار دهد.
دو هفته بعد از این نطق بود که سلمان سامانی، سخنگوی وزارت کشور، خبر داد که عبدالرضا رحمانی فضلی در نامهای به مجلس نوشت که «مطابق گزارشهای نهادهای نظارتی، وزارت کشور قصور یا تقصیری در مورد حوادث آبان ماه نداشتهاست.» رحمانی فضلی در نهایت خواستار اثبات ادعای علی مطهری در این باره شده و گفت که در غیر این صورت موضوع را از مراجع صالحه پیگیری حقوقی خواهد کرد.
تحریم آمریکا و حالا سفارت در چین
اکنون، اما این مرد جنجالهای ناتمام که هر بار توانسته از این بحرانها جان به در ببرد، قرار است راهی محل تازه ماموریتش در پکن شود و آن هم در حالی که پس از رخدادهای آبان سال ۱۳۹۸ بود که وزارت خزانهداری آمریکا اعلام کرد، حسین اشتری و عبدالرضا رحمانی فضلی را در فهرست تحریمهای حقوق بشری خود قرار داده، موضوعی که مشخص نیست دولت مسعود پزشکیان چقدر به آن توجه داشته است.
از سوی دیگر رحمانی فضلی که همواره مورد وثوق نظام ارزیابی و سهمیه لاریجانی در دولت عنوان میشد، این بار مشخص نیست دقیقا با کدام سهمیه قرار است راهی چین شود. او که سابقه عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جهاد سازندگی را نیز داراست گویا حالا قرار است یک ماموریت ویژه و مهم را انجام دهد، اما سوالی که مطرح میشود این است که آیا اصلیترین سابقه اجرایی او در وزارت کشور نشان از توانش دارد؟ او در دو چالش پیاپی در دولت دوم حسن روحانی چهرهای نه چندان موفق از خود نشان داد و حتی بسیاری یکی از دلایل شکست دولت روحانی را عدم موفقیت وی در دوران وزارتش میدانستند. با چنین کارنامهای به نظر میرسد دولت چهاردهم شاید باید بیش از همیشه نگران روابط و موقعیت پیچیده و حساس خود با چین باشد؛ هر چند که شاید تحریم سفیر ایران در چین برای دولت پکن حتی باعث خشنودی نیز باشد.