
چه خبر از مذاکرات ایران و آمریکا؟ در مسیری پیچیده و پرابهام
این نهادها و کشورها نه تنها بر روند مذاکرات تأثیرگذار هستند، بلکه میتوانند با اتخاذ مواضع متفاوت، مسیر دستیابی به توافق هستهای را تحت تأثیر قرار دهند. با توجه به تحولات اخیر، از تهدیدات نظامی و تحریمهای اقتصادی گرفته تا حمایتهای دیپلماتیک و تلاشهای میانجیگری؛ بررسی نقش این بازیگران در مذاکرات هستهای ایران اهمیت ویژهای دارد.
آمریکا زور میگوید
پرونده هستهای ایران و مذاکرات مربوط به آن، همواره یکی از پیچیدهترین مسائل در روابط بینالملل، بهویژه میان ایران و غرب، بوده است. با آغاز به کار دولت جدید در آمریکا، امیدهایی برای احیای برجام یا دستیابی به تفاهمی جدید شکل گرفت، اما روند مذاکرات با چالشهای عمیق روبرو شده و شاهد دورهای از توقف بود. دلایل اصلی کندی در فرآیند مذاکرات اخیر را میتوان در سه محور کلیدی دستهبندی کرد. نخست، تغییر قابل توجه در مواضع و خواستههای ایالات متحده نسبت به آنچه در ابتدا مطرح میشد یا حتی در مقایسه با چارچوب اصلی برجام. دولت فعلی آمریکا اکنون مطالبات جدیدی مانند سازوکارهای بازرسی گستردهتر و فراتر از تعهدات برجامی مطرح میکند. همچنین، موضوع غنیسازی داخلی اورانیوم توسط ایران مجدداً زیر سوال رفته است، چنانکه مارک روبیو، وزیر خارجه آمریکا معتقد است ایران برای مقاصد صلحآمیز نیازی به غنیسازی در داخل ندارد و میتواند سوخت مورد نیاز خود را از خارج تأمین کند. این تغییر در رویکرد آمریکا، از نگاه ایران، به منزله عدول از توافق قبلی و تلاشی برای کسب امتیازات بیشتر است که منجر به بنبست موقتی در مذاکرات شده است. این تحولات در مواضع آمریکا میتواند تحت تأثیر فشارهای داخلی، از جمله تغییرات در تیم سیاست خارجی و امنیت ملی، ملاحظات متحدان منطقهای یا ارزیابیهای جدید از پیشرفتهای هستهای ایران صورت گرفته باشد.
همان سیاست فشار و
چانهزنی همیشگی
دومین عامل مهم، استمرار و حتی تشدید تحریمهای اقتصادی علیه ایران است. از دیدگاه ایران، هدف اصلی از ورود به مذاکرات، رفع این تحریمهای فلجکننده است که پس از خروج آمریکا از برجام به شدت افزایش یافتهاند. سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه بارها تاکید کرده است هدف نهایی ایران رفع تحریمهای ظالمانهای است که در این سالها از سوی آمریکا علیه ایران وضع شده است. در چنین شرایطی، ادامه اعمال فشار تحریمی، وضع تحریمهای جدید یا حتی افزایش شدت تحریمهای موجود توسط آمریکا همزمان با برگزاری مذاکرات، از سوی ایران به عنوان نشانهای از عدم حسن نیت و تلاش برای بهرهبرداری ابزاری از فرآیند دیپلماتیک تلقی میشود. پس از دور سوم مذاکرات رئیسجمهور آمریکا اعلام کرد:«هر کشوری که از ایران نفت خریداری کند، حق تجارت با آمریکا را از دست خواهد داد.» وی همچنین افزود: «تحریمهایی جدید بر صادرات نفت و محصولات پتروشیمی ایران، بهویژه به مقصد چین، اعمال خواهد شد تا این مسیر به صفر برسد.» این رویکرد آمریکا، که به نظر میرسد امتداد سیاست «فشار حداکثری» است با روح مذاکره که نیازمند فضایی از اعتماد متقابل و کاهش تنش است، در تضاد کامل قرار دارد. ایران بر این باور است که واشنگتن باید با برداشتن گامهای ملموس در جهت رفع تحریمها، پیش از هرگونه پیشرفت معنادار در مذاکرات، حسن نیت خود را ثابت کند.
تغییر مواضع در میز مذاکره
سومین عامل، طرح مجدد تهدیدات نظامی علیه ایران است. استفاده از ادبیات تهدید نظامی توسط مقامات آمریکایی، بهویژه در مقاطع حساس مذاکرات، از دیدگاه ایران نه تنها سازنده نیست، بلکه نشاندهنده رویکردی مبتنی بر فشار است که با اصول مذاکره برابر و مبتنی بر احترام متقابل همخوانی ندارد. شش روز پیش وزیر دفاع آمریکا با انتشار متنی با عنوان «پیام به ایران» نوشت: «ما شاهد حمایت مرگبار شما از حوثیها هستیم و دقیقا میدانیم چه میکنید. شما به خوبی از توانایی ارتش ایالات متحده آگاه هستید و به شما هشدار داده شده بود. تاوان این حمایت را در زمان و مکانی که ما تعیین میکنیم، خواهید پرداخت.» پیت هگست همچنین پیام دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا که در ماه مارس اعلام کرده بود جمهوری اسلامی ایران را مسئول هرگونه حمله حوثیها میداند، بازنشر کرد. تهران این تهدیدات را بخشی از یک راهبرد جامعتر آمریکا میبیند که ترکیبی از تغییر مواضع در میز مذاکره، فشار اقتصادی و تهدید سختافزاری است. این راهبرد از منظر ایران غیرقابل قبول بوده و فضایی از بیاعتمادی و تقابل را ایجاد میکند که دستیابی به پیشرفت در مذاکرات را به شدت دشوار میسازد.
ترامپ به شدت درگیر
مسائل داخلی است
به نظر میرسد واشنگتن به دنبال دستیابی به توافقی فراتر از محدودیتهای برجام است که نه تنها نگرانیهای هستهای را عمیقتر و طولانیتر پوشش دهد، بلکه به موضوعاتی مانند محدودیتهای زمانی برجام، برنامه موشکی و نفوذ منطقهای ایران نیز بپردازد. این سطح از مطالبات، که نشاندهنده تلاشی برای استفاده از وضعیت کنونی (پیشرفتهای هستهای ایران پس از خروج آمریکا) برای کسب امتیازات بیشتر است، با ارائه مشروط و تدریجی امتیازات همراه است؛ به این صورت که لغو تحریمها به صورت گام به گام و مشروط به پذیرش خواستههای آمریکا صورت میگیرد تا اهرم فشار واشنگتن حفظ شود. استفاده از تحریمهای اقتصادی و تهدیدات نظامی نیز ابزارهای اصلی فشار در این راهبرد هستند. این که آمریکا از مواضع اولیه خود (نزدیک به بازگشت به برجام) به سمت مطالبات حداکثری عقبنشینی کرده است، که این عقبنشینی میتواند تحت تأثیر نفوذ جریانهای تندرو در داخل آمریکا باشد. نباید فراموش کنیم که ترامپ به شدت درگیر مسائل داخلی است به نحوی که مایک والتز بازیگر نقش اول سیگنالگیت از سمت خود برکنار میشود و مارکو روبیو که امروز مواضع جنگطلبانهش کمرنگتر شده است، تصدی این مسئولیت را برعهده میگیرد.
واشنگتن باید با لغو تحریمها
حسن نیت خود را اثبات کند
در مقابل راهبرد فشار آمریکا، موضع ایران بر اصول مشخصی استوار است. اولاً، عدم پذیرش مذاکره تحت فشار؛ ایران با کند کردن یا توقف مذاکرات، این پیام را میدهد که تحت تهدید و فشار حاضر به پذیرش هر توافقی نخواهد بود. این رویکرد با هدف ایجاد این درک در آمریکا صورت میگیرد که سیاست فشار حداکثری به نتیجهای جز بنبست نخواهد رسید. پیشتر وزیر امور خارجه ایران در گفتوگویی با راشا تودی گفته بود: «ما در گذشته ثابت کردهایم که در برابر زور، فشار و تهدید مقاومت میکنیم. شاید آمریکاییها خواستهاند بار دیگر عزم ما را آزمایش کنند اما نتیجه این آزمون را خودشان دیدهاند.» مسئله بعدی، لزوم بازگشت آمریکا به تعهدات و رفع مؤثر و قابل راستیآزمایی تمامی تحریمها؛ ایران تأکید دارد که آغازگر وضعیت فعلی، خروج آمریکا از برجام بوده و ازاینرو واشنگتن باید با لغو تحریمها، حسن نیت خود را اثبات کند.
ایران ابزار نفتی هم دارد
ایران باید از موضع قدرت وارد مذاکرات شود تا از تحمیل خواستههای حداکثری جلوگیری کند. این اقتدار میتواند شامل حفظ یا پیشبرد برخی فعالیتهای هستهای به عنوان اهرم فشار باشد یا با موضوع نفت ابزاری برای خودمان دست و پا کنیم. نباید مسئله نفت را در شرایط امروز آمریکا نادیده گرفت. خریداران نفت ایران تقاضا را به سمت فروشندگان دیگر میبرند و هم قیمت بالاتر و هم تقاضای بیشتر آمریکا را هم از هرج و مرج بینصیب نخواهد گذاشت. در نهایت اولویت مطلق لغو تحریمهای اقتصادی؛ لغو کامل، مؤثر، پایدار و قابل راستیآزمایی تحریمها، اصلیترین هدف ایران است و ایران به دنبال تضمینهایی است که لغو تحریمها تحتتأثیر تغییرات سیاسی در آمریکا قرار نگیرد.
بازیگران به دنبال کارآکتر خود
در توافق احتمالی
علاوه بر ایران و آمریکا، بازیگران با سابقه و صاحب سبک دیگری نیز در این فرآیند نقش دارند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) به عنوان نهاد نظارتی، نقش مهمی در راستیآزمایی دارد و همکاری ایران با آن بر فضای مذاکرات تأثیرگذار است. کشورهای اروپایی (E3) که از طرفهای برجام بودند، میتوانند نقش میانجی یا مخرب (مانند فعالسازی مکانیسم ماشه که به بازگشت تحریمهای سازمان ملل منجر میشود) ایفا کنند.
نگرانی ادامهدار
از سطح غنیسازی ایران
بیش از هر چیز به نظر میرسد گروسی و اروپا سعی دارند در روند مذاکرات حاضر باشند تا اینکه بخواهند باعث توقف آن شوند. دبیرکل سازمان بینالمللی انرژی اتمی در گفتوگو با یو.اس نیوز اعلام کرد: «مسئله ذخایر (ذخایر اورانیوم غنی شده در سطح بالا ایران) به راحتی قابل حل و فصل یا انتقال به خارج از کشور است و این بخشی از گفتگوهای فنی ما [با دولت ایران] است. درباره برنامه هستهای ایران، وضعیت با گذشت زمان بدتر میشود، زیرا در حالی که هیچ اقدام دیپلماتیک یا سیاسی صورت نمیگیرد، سانتریفیوژها همچنان در حال چرخش و ذخایر (اورانیوم غنی شده در سطح بالا) همچنان در حال افزایش است.»
دیروز نیز نمایندگی دائمی اتحادیه اروپا در بیانیهای با اعلام خطر بروز بحران اشاعه تسلیحات هستهای در منطقه به دلیل روند افزایشی فعالیتهای هستهای ایران بالا رفته است، تاکید کرد که اتحادیه اروپا به راهکاری دیپلماتیک برای پرداختن به مسئله هستهای ایران پایبند است.
در ادامه این بیانیه که در جلسه در سومین کمیته مقدماتی کنفرانس بازنگری پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای قرائت شد، آمده است: اقدامات ایران در بردارنده خطرات بسیار قابل توجه مرتبط با اشاعه(تسلیحات اتمی) است و هیچ گونه توجیه موثق غیرنظامی ندارد. ما در این راستا، نگران اظهارات مقامهای ایرانی درباره ظرفیت ایران برای ساختن یک سلاح اتمی هستیم. از ایران میخواهیم به اجرای موقت پروتکل الحاقی بازگردد، برای تصویب آن تلاش کند و تمامی اقدامات نظارتی و راستیآزمایی مرتبط با برجام(توافق هستهای) را از سر بگیرد.
چشمانداز مذاکرات آینده بسیار پیچیده، مبهم و دشوار به نظر میرسد. شکاف عمیق میان مواضع، فقدان اعتماد متقابل، تلاش طرفین برای تحمیل اراده خود و دخالت عوامل متعدد داخلی و خارجی، همگی موانع جدی بر سر راه دستیابی به توافق پایدار هستند. مذاکرات احتمالی آینده نیازمند انعطافپذیری، خلاقیت دیپلماتیک و اراده سیاسی قوی از سوی همه طرفها خواهد بود
مکانیزم ماشه تنها کارت بازی اروپا
تحلیلگران پیشنهاد میکنند ایران برای تعامل و اقناع اروپا و جلوگیری از فعالسازی مکانیسم ماشه تلاش کند. همچنین، پویاییهای داخلی در ایالات متحده، از جمله اختلافات میان گروههای مختلف در واشنگتن بر سر نحوه برخورد با ایران، مستقیماً بر روند مذاکرات تأثیر میگذارد. کالاتس مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در صفحه شخص خود در ایکس «حمایت اتحادیه اروپا از دیپلماسی در زمینه مسئله هستهای و کاهش تنشهای منطقهای» را مورد تأکید قرار داده است. همچنین افزود که «روابط اتحادیه اروپا و ایران به پیشرفت در تمامی زمینهها وابسته است.» این ادعاها در شرایطی مطرح میشود که تروئیکای اروپا پس از خروج یکجانبه آمریکا از این توافق در سال ۲۰۱۸، تنها طرفهای غربی باقیمانده در برجام هستند که هشدار دادهاند در صورت عدم توافق تهران با واشنگتن و تامین منافع اروپا، این مکانیزم را فعال خواهند کرد.
ترامپ حاضر است
حرفهای ایران را بشنود
با در نظر گرفتن تمامی این عوامل، چشمانداز مذاکرات آینده بسیار پیچیده، مبهم و دشوار به نظر میرسد. شکاف عمیق میان مواضع، فقدان اعتماد متقابل، تلاش طرفین برای تحمیل اراده خود و دخالت عوامل متعدد داخلی و خارجی، همگی موانع جدی بر سر راه دستیابی به توافق پایدار هستند. مذاکرات احتمالی آینده نیازمند انعطافپذیری، خلاقیت دیپلماتیک و اراده سیاسی قوی از سوی همه طرفها خواهد بود. ترامپ در مصاحبه اخیر خود با سیانان اظهار کرد که خواستار برچیده شدن کامل برنامه هستهای ایران است اما باز هم جایی برای گفتوگو گذاشت و گفت اگر ایرانها برنامهی دیگری در نظر دارند من آمده شنیدن آن هستم. لذا موفقیت در این مسیر مستلزم درک واقعبینانه از نگرانیها و منافع مشروع طرف مقابل و پرهیز از رویکردهای مبتنی بر فشار و تحمیل یکجانبه است. روز گذشته چند منبع از جمله نورنیوز به نقل از یک منبع آگاه اعلام کردند که دور چهارم مذاکرات روز یکشنبه 21 اردیبهشتماه برگزار خواهد شد؛ خبری که از سوی اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه تکذیب شد و آینده مذاکرات را در ابهام بیشتری فرو برد.
مسیر پیش رو همچنان پر از موانع و نیازمند تلاش دیپلماتیک فراوان است. در نهایت کندی مذاکرات نتیجه ترکیبی از تغییر رویکرد و مطالبات آمریکا، استمرار تحریمها و استفاده از تهدید نظامی به عنوان بخشی از راهبرد فشار واشنگتن است، در حالی که ایران با تأکید بر عدم مذاکره تحت فشار و لزوم رفع تحریمها، به دنبال صیانت از منافع خود است. نقش سایر بازیگران و پیچیدگیهای داخلی آمریکا نیز بر دشواری این فرآیند میافزاید.