به روز شده در: ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۰
کد خبر: ۶۸۹۹۳۷
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۸ - ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۴

پزشکیان:در گذشته برخی می‌گفتند اگر توافق نکنیم مشکل پیدا می‌کنیم؛ اینگونه نیست؛ اگر مذاکره هم به بن بست برسد ما به بن بست نخواهیم رسید

روزنو :مسعود پزشکیان رئیس‌جمهور کشورمان گفت: در گذشته برخی می‌گفتند اگر توافق نکنیم مشکل پیدا می‌کنیم. ما به هیچ وجه آینده کشورمان، خودمان و منطقه را بند به مذاکره نکردیم و داریم کار خودمان را می‌کنیم. قطعاً اگر مذاکره کنیم و آرامش ایجاد کنیم و روابطمان را بهتر کنیم، دستاورد خیلی خوبی خواهیم داشت اما اینگونه نیست که اگر مذاکره به بن بست برسد ما بن بست خواهیم رسید. ما به بن بست نخواهیم رسید. کافی است که دست به دست هم بدهیم از نخبگانمان و از عقلای خود استفاده کنیم و وحدت و انسجام ایجاد کنیم. هیچ مانعی وجود ندارد که اگر وحدت داشته باشیم و اگر به عقلا و نخبگان دل ببندیم و آنها را در صحنه نگه داریم، هیچ مشکلی نیست که راه‌حلی نداشته باشد.

 

پزشکیان: احساس زندانی شدن دارم اما از سویی لذت‌بخش است!/ در گذشته برخی می‌گفتند اگر توافق نکنیم مشکل پیدا می‌کنیم؛ اینگونه نیست؛ اگر مذاکره هم به بن بست برسد ما به بن بست نخواهیم رسید/ با رهبر انقلاب همیشه صمیمی بودیم
 
 

رئیس‌جمهور در گفت‌وگو با تهران تایمز درباره تفاوت‌های زندگی خود پیش و پس از ریاست جمهوری گفت: کار طبیعتاً خیلی سخت شده اما اینکه دنبال رفع گرفتاری‌های مردم هستیم در نتیجه لذت‌بخش است.

تهران تایمز در گزارشی نوشت: دوشنبه هفته گذشته آقای پزشکیان و هیئت همراه در سفری رسمی راهی جمهوری آذربایجان شد. سفری که برای دو روز برنامه‌ریزی شده بود؛ روز اول در باکو و روز دوم در گنجه، مدفن شاعر پرآوازه فارسی زبان حکیم نظامی گنجوی. اما بروز فاجعه آتش سوزی در بندرعباس، سفر را کوتاه کرد.

هواپیما ساعتی پیش از اذان ظهر فرودگاه مهرآباد تهران را ترک کرد و با عبور از دریای خزر، راهی باکو شد. از ابتدای پرواز با مسئولان رسانه‌ای ریاست جمهوری صحبت و درخواست کردم که با آقای پزشکیان مصاحبه‌ای کوتاه و غیررسمی داشته باشم. موافق بودند و گفتند با او مطرح می‌کنیم. فاصله آنقدر کوتاه بود که تا آمدیم به خودمان بجنبیم، در فرودگاه باکو با آسمانی پوشیده از ابر به همراه بادی تند و سرد، به زمین نشستیم.

سفر بسیار کوتاه و فشرده بود. آنقدر فشرده که حتی فرصتی برای خوردن ناهار هم پیدا نکردیم. آخرین برنامه آقای پزشکیان دیدار با ایرانیان و دانشجویان مقیم باکو بود. بلافاصله پس از اتمام آخرین برنامه به سرعت راهی فرودگاه شدیم و بار دیگر پیگیری برای انجام مصاحبه آغاز شد. شام مختصری در پرواز سرو شد. نقشه و اطلاعات پرواز نشان می‌داد که فقط ۲۰ دقیقه دیگر تا تهران فاصله داریم.

آقای پزشکیان در راهروی هواپیما آمده و با همراهان سلام و احوالپرسی می‌کرد و خسته نباشی می‌گفت. به من که رسید در تلفن همراهم عکس صفحه اول روزنامه فردا را نشانش دادم؛ تصویری که در حال فشردن دست الهام علی‌اف بود با این تیتر؛ در مسیر دوستی.

به آقای پزشکیان گفتم، رؤسای جمهور برخی کشورها در پرواز با خبرنگاران مصاحبه‌هایی غیررسمی دارند و من هم می‌خواهم در همین فضا چند سوال از شما بپرسم. آقای رئیس جمهور گفت؛ داریم می‌رسیم ولی بیا جلو تا ببینیم چه می‌شود. چند دقیقه بعد در جلوی هواپیما کنار رئیس جمهور نشسته بود و داشتم سوالات خود را می‌پرسیدم. چند دقیقه بعد از اینکه مصاحبه تمام شد، هواپیما در تهران به زمین نشست.

آنچه در ادامه می‌خوانید متن این مصاحبه با مسعود پزشکیان، رئیس جمهور است.

 

آقای رئیس جمهور! صبح‌ها معمولاً چه ساعتی کارتان را شروع می‌کنید؟

خب معمولاً ساعت هفت.

 

و معمولاً تا چه ساعتی طول می‌کشد؟

بستگی دارد. چون روال که طبیعی نیست. بعضی وقت‌ها مثلاً هفت بر می‌گردیم خانه. بعضی وقت‌ها شش. بعضی وقت‌ها یازده. بسته به اینکه دنبال چه کاری هستیم و چه کاری می‌کنیم زمان فرق می‌کند. مثلاً الان ساعت چند است که داریم برمی‌گردیم؟

 

فکر می‌کنم یازده.

یازده هم گذشته. دوازده هم نمی‌رسیم.

 

فردا می‌رسیم!

درنتیجه کلیت قضیه این است که بسته به کاری که انجام می‌دهیم و هدفی که داریم، زمانش فرق می‌کند. ولی تا جایی که می‌دانم ۲۴ ساعته در خدمت نظامیم.

 

آقای رئیس جمهور من شنیدم که شما قبل از ریاست جمهوری اهل ورزش و کوهنوردی بودید. الان در زمان ریاست جمهوری تفریح و ورزشی دارید؟

خیلی کم. البته داریم تلاش می‌کنیم هفته‌ای یک روز برویم فوتبال بازی کنیم یا کوه برویم. کوه هم که نمی‌گذارند همین‌طوری برویم. جاهایی را انتخاب می‌کنند که در خلوت و تحت حفاظت حرکت کنیم. خلاصه آن ارتباط راحت مردمی ما را قطع کردند و می‌گویند نمی‌شود. کاریش هم نمی‌شود کرد.

 

آقای پزشکیان قبل و بعد از ریاست جمهوری چه فرقی کرده است؟

از چه نظر؟ من خودمم و هیچ فرقی نکردم. همان آدمم.

 

به هرحال مسئولیت و سنگینی آن...

خب! بار کار طبیعتاً خیلی سنگین‌تر شده. من خیلی وقت‌ها می‌گویم آزاد و رها بودیم، حالا گرفتار و زندانی شدیم. اما آن گرفتار و زندانی که به دنبال رفع مشکل مردم هستیم. دنبال رفع گرفتاری‌های مردم هستیم در نتیجه لذت بخش است. چیزی که ما را امیدوار به راه و تلاش‌ها و تحمل سختی‌ها کرده این است که بتوانیم گره‌ای از گره مردم بازکنیم. ذهن و روح بچه‌ها و مردم را شاد کنیم. هرقدر بتوانیم این کار را کنیم، مسیر راحت تر و قابل تحمل تر می‌شود.

 

می‌خواهم کمی از روابط شخصی خودتان با رهبر انقلاب بگویید. چطور است؟

همیشه صمیمی بودیم. ما سعی کردیم دقیقاً همان چیزی که از قبل هم گفتیم و حالا هم می‌گوئیم، سیاست‌ها و جهت گذاری‌هایی که ایشان مشخص کردند همان مسیر را طی کنیم و خلاف نیت و جهت‌گیری ایشان حرکت نکنیم.

 

برخی از رسانه‌های غربی مدعی‌اند که ایران از سر ضعف وارد مذاکره با آمریکا شد. از سر ضعف و ترس.

شما تا حالا در گفتگو و حرف ما دیدید که گفته باشیم باید گفتگو و مذاکره کنیم و اگر نکنیم مشکل پیدا می‌کنیم؟

 

نه.

در گذشته برخی می‌گفتند اگر توافق نکنیم مشکل پیدا می‌کنیم. ما به هیچ وجه آینده کشورمان، خودمان و منطقه را بند به مذاکره نکردیم و داریم کار خودمان را می‌کنیم. قطعاً اگر مذاکره کنیم و آرامش ایجاد کنیم و روابطمان را بهتر کنیم، دستاورد خیلی خوبی خواهیم داشت اما اینگونه نیست که اگر مذاکره به بن بست برسد ما بن بست خواهیم رسید. ما به بن بست نخواهیم رسید. کافی است که دست به دست هم بدهیم از نخبگانمان و از عقلای خود استفاده کنیم و وحدت و انسجام ایجاد کنیم. هیچ مانعی وجود ندارد که اگر وحدت داشته باشیم و اگر به عقلا و نخبگان دل ببندیم و آنها را در صحنه نگه داریم، هیچ مشکلی نیست که راه‌حلی نداشته باشد.

 
عکس روز
خبر های روز