آقاي دولت! تا چند وقت بايد در هواي آلوده نفس بكشيم؟
پارسال، 597 هزار ميليارد تومان بابت آلودگي هوا خسارت داديم ديروز غير از 9 استان، بقيه كشور تعطيل شد
از روز جمعه، هشدارهاي جديد سازمان هواشناسي درباره كاهش كيفيت هواي شهرهاي مختلف كشور آغاز شد و تا عصر ديروز هم ادامه داشت؛ هواي ناسالم در تبريز، هواي ناسالم براي كل استان زنجان، هواي ناسالم و در وضع قرمز در 9 شهر استان خوزستان، هشدار نارنجي آلودگي هوا براي استان البرز.....
بعدازظهر ديروز، گزارش سامانه كنترل كيفيت هواي تهران اعلام ميكرد كه كيفيت هواي پايتخت در روز جمعه با شاخص 147 بابت غلظت ذرات معلق با قطر كمتر از 2.5 ميكرون در وضع ناسالم براي گروههاي حساس بوده اما در اولين ساعات بعدازظهر شنبه و با وجود تعطيلي پايتخت، اين شاخص هيچ بهبودي نداشت و به 148 رسيد و تا عصر ديروز هم، كيفيت هواي تهران بدتر شد و شاخص آلودگي به 150 رسيد.
هواي آلوده، برودت هوا، كمبود انرژي و ضرورت صرفهجويي در مصرف گاز و برق، دلايلي بود كه ديروز، 21 استان كشور را به طور كامل به تعطيلي كشاند و در يك استان هم برخي مدارس و ادارات را تعطيل كرد و در واقع ديروز، فقط در 9 استان كشور روال عادي زندگي جاري بود.
ديروز تمام دستگاههاي دولتي و نهادهاي عمومي و غيردولتي و مدارس و دانشگاهها در استانهاي تهران، زنجان، البرز، سمنان، كرمان، كردستان، كرمانشاه، قزوين، خراسان رضوي، گلستان، فارس، همدان، اردبيل، مازندران، خراسان شمالي، خراسان جنوبي، آذربايجانغربي، آذربايجانشرقي، قم، مركزي، اصفهان و چهارمحال و بختياري تعطيل شد و در 21 شهر استان خوزستان، مدارس به صورت غيرحضوري برگزار شد و در استان گيلان ساعت كار تمام ادارهها و نهادها و مدارس و واحدهاي آموزش عالي يك ساعت كاهش يافت.
هشدارهاي مكرر سازمان هواشناسي از روز جمعه نشان ميداد كه آلودگي هوا در بسياري شهرهاي كشور تا روز يكشنبه هم ادامه دارد و در صورت تداوم فعاليت منابع ثابت و متحرك آلاينده، شدت آلودگي هوا در اين شهرها به وضع بسيار ناسالم و بسيار خطرناك هم خواهد رسيد.
اما اين وضع قرار است تا چه زماني ادامه داشته باشد؟ تا چه زماني قرار است بابت ناتواني دولتها در كاهش آلودگي هوا، خسارت مالي و جاني بدهيم؟
تا چه زماني قرار است بابت آلودگي هوا، خانهنشين بشويم و در امور جاري و اداري و تحصيلي و شغلي، خسارت بدهيم؟ كدام كشور پيشرفته را ميتوان پيدا كرد كه در كنترل و كاهش آلودگي هواي شهرهايش يا در تامين انرژي مدرسه و ادارات و كارخانههايش يا در پاكسازي جادهها و خيابانهاي شهرهايش از برف و باران ناتوان مانده باشد و به جاي يافتن راهحل پايدار، تعطيلي را به عنوان اولين انتخاب در دستور كار بگذارد و بدون توجه به زياني كه بر اقتصاد و آموزش و سلامت كشور تحميل ميكند، دستور خانهنشيني سراسري بدهد؟ مرداد امسال، اعلام شد كه خسارت هر روز تعطيلي ناشي از ناترازي انرژي براي اقتصاد كشور، ۵ هزار ميليارد تومان است. پارسال، خسارت آلودگي هوا در كشور 597 هزار ميليارد تومان بوده است. آذر امسال، معاون وزير بهداشت گفت ميانگين سالانه آلايندههاي هوا در ايران، 6 برابر استاندارد جهاني و بيش از 30 ميكروگرم بر متر مكعب است و سالانه حدود 35 هزار مرگ ناشي از آلودگي هوا در كشور اتفاق ميافتد و هر ساله از هر 100 مرگ در كشور، 15 مرگ به دليل آلودگي هواست.
اين مقام مسوول در وزارت بهداشت، در اشاره به عوارض مرگبار مازوتسوزي، گفت كه مازوت، منبع توليد دي اكسيد گوگرد و كربن سياه است كه مقادير غيرمجاز اين دو آلاينده، سرطانزاست.
پيش از معاون وزير بهداشت، مسوولان ديگري هم در سالهاي قبل درباره مضرات مرگبار آلودگي هوا شهرها و استانهاي مختلف كشور و تلفات غيرقابل جبران تنفس در هواي آلوده هشدار داده بودند ازجمله اينكه دي پارسال، رييس گروه سلامت هوا و تغيير اقليم وزارت بهداشت، ضمن آنكه از ايران به عنوان بيست و يكمين كشور داراي هواي آلوده بين 131 كشور جهان و از تهران به عنوان نوزدهمين شهر با هواي آلوده به ذرات معلق بين 92 پايتخت جهان نام برده بود به خبرگزاري تسنيم گفته بود: «طبق آييننامه قانون هواي پاك، وزارت بهداشت وظيفه دارد كه سالانه مرگهاي منتسب به آلودگي هوا را بررسي، محاسبه و منتشر كند.
طبق بررسيها و محاسباتي كه سال 1401 با مدل پيشنهادي سازمان جهاني بهداشت در 33 شهر كشور انجام داديم؛ مشخص شد كه 13.9درصد از مرگهاي طبيعي در كشورمان، منتسب به ذرات معلق با قطر كمتر از 2.5 ميكرون بوده چنانكه ميانگين غلظت ذرات معلق در كشور ما 38 ميكروگرم و 7.6 برابر بالاتر از رهنمود سازمان جهاني بهداشت و بيش از سه برابر استاندارد ملي كشورمان است.»
اين مدير وزارت بهداشت سال 1401 هم در توضيح مضرات مرگبار آلودگي هواي كشور گفته بود كه آلودگي هوا، سومين عامل مرگ در ايران و تعداد تلفاتش ۶ برابر متوفيان مالاريا و ۴ برابر متوفيان ايدز است. سال 1401 تعداد فوتيهاي ناشي از آلودگي هوا در ايران حدود 20 هزار نفر بود اما چند هفته قبل، وزير بهداشت خطاب به رييسجمهور گفت كه اين عدد به حدود 50 هزار نفر در سال افزايش يافته است. چندي قبل، محمدصادق حسنوند؛ رييس مركز تحقيقات آلودگي هواي تهران هم در گفتوگو با «ايسكا نيوز» گفته بود كه از مجموع 400 هزار مرگ در هر سال، ۴۰ تا ۴۵ هزار مرگ منتسب به آلودگي هواست و بهازاي هر هزار تولد در كشور 7 الي ۹ مورد مردهزايي داريم كه ۴۰ درصد مردهزايي در كشور ناشي از آلودگي هوا است.
آنچه از تداوم آلودگي هوا در كشور طي سالهاي اخير ميتوان استنباط كرد، به نتيجهاي جز بيتوجهي دولتها به ضرورت اقدامات پيشگيرانه و موثر ختم نميشود. مهر امسال، سميه رفيعي؛ رييس كميته محيط زيست مجلس اعلام كرد كه با گذشت ۷ سال از تصويب و ابلاغ قانون هواي پاك، فقط ۱۲ درصد احكام اين قانون اجرا شده به اين معنا كه بر اساس گزارش ديوان محاسبات كشور از ۲۲۸ حكم مندرج در قانون هواي پاك، 62 حكم اصلا اجرا نشده، 138 حكم به صورت ناقص اجرا شده و فقط ۲۸ حكم به طور كامل اجرا شده و از ۲۳ آييننامه و دستورالعمل براي اجراي قانون هم فقط ۱۷ مورد مصوب شده است.
بلبلها چطور به آسمان لندن بازگشتند؟
12 دسامبر 1969، روزنامه تايمز لندن در گزارشي از بازگشت چند گونه پرنده به آسمان لندن خبر داد. در اين گزارش با نگاهي به روزهاي تيره و تار معروف به «مه دود بزرگ» دسامبر 1952 كه به مدت 4 روز شهر لندن و ساكنانش را محاصره كرد و 4 هزار نفر را به كام مرگ فرستاد و دو برابر اين تعداد را هم در روزهاي بعد به واسطه تنفس اين هواي آلوده كشت و در آن زمان، 700 ميليون دلار به اقتصاد كشورخسارت زد، آمده بود: «به مدت بيش از 600 سال، لندنيها از هواي آلوده شهر در عذاب بودند. سال 1852، چارلز ديكنز در توصيف آسمان سربي پر از دوده سياهي كه شبيه دانههاي برف بود، نوشت: «در سوگ مرگ خورشيد رفتهاند.» حدود 60 سال بعد، تياس اليوت هم نوشت «... مه زردي كه پشتش را به شيشههاي پنجره ميمالد.» امروز، مه لندن عملا از بين رفته و اگر سه يا چهار بار در سال اتفاق ميافتد هم ديگر نميتوان اسم آن را مه دود گذاشت چون ديگر اثري از آن مه خفهكننده پر از دود، قهوهاي يا زرد رنگ نيست . امسال آسمان لندن حتي در ماه نوامبر كه به طور معمول، مه آلودترين ماه سال است، صاف بود.»
گزارشگر تايمز به تاثيرات مثبت قانون هواي پاك اشاره كرد؛ قانوني كه از سال 1956 به اجرا درآمد و در اولين اقدام، زغالسوزي را در سراسر بريتانيا ممنوع و صنايع را به حذف گازهاي گلخانهاي مجبور كرد. با اجراي اين قانون، انتشار دوده در آسمان لندن تا 80 درصد كاهش داشت و بارزترين نتيجه اجراي صادقانه اين قانون براي لندنيها همين جملاتي بود كه گزارشگر تايمز، گزارش خود را با آن به پايان برد: «شايد خوشايندترين نتيجه، حداقل براي تماشاگران پرنده در لندن اين باشد كه پرندگان آوازخواني كه تقريبا يك قرن از شهر گم شده بودند، در حال بازگشت هستند. چندان دور نيست كه بلبلها دوباره در ميدان بركلي آواز بخوانند.»
عضو كميسيون بهداشت و درمان مجلس در گفتوگو با «اعتماد»: خسارت تعطيلي كشور اصلا براي مردم قابل تصور نيست
ديروز، دوباره به دليل افزايش آلايندهها، شهرهاي استان تهران و برخي ديگر از استانها تعطيل شدند. با توجه به اينكه شما عضو كميسيون بهداشت و درمان مجلس هستيد، چه راهكاري براي كنترل و كاهش آلودگي هوا و حفظ سلامت شهروندان به دولت توصيه ميكنيد؟
تنها راهكاري كه به فكر من ميرسد اين است كه بايد با تقويت زيرساختها و افزايش توانمندي در توليد برق بدون استفاده از مواد آلاينده و با استفاده انرژيهاي تجديدپذير و انرژي خورشيدي و انرژي باد، در اين مسير قدمبرداريم. بايد توجه داشت كه مردم در صرفه جويي در مصرف انرژي همكاري خوبي داشتهاند و با توجه به قيمت بالاي انرژي و به خصوص هزينه برق و گاز، تعداد زيادي از هموطنان ما، براي كاهش هزينه زندگي شان هم در مصرف انرژي صرفهجويي كردهاند كه البته اين صرفهجويي براي دولت هم كمكرسان و موثر بوده است. بنابراين صرفهجويي در مصرف انرژي كاملا مشهود است و به خصوص كه با توجه به تعطيلي واحدهاي توليدي و تعطيلي بسياري از واحدهاي دولتي كه از مصرفكنندگان برق و گاز در كشور هستند هم شاهد صرفهجويي قابل توجهي در زمينه انرژي هستيم ولي با اين حال همچنان ميبينيم كه ميزان توليد برق به حد كافي نيست و در نهايت مجبوريم توليد برق را با استفاده از سوخت آلاينده ادامه دهيم و البته تداوم اين روند منجر به اين مشكلات شده است. به نظر ميرسد كه براي حل مشكل آلودگي هوا، نيازمند سرمايهگذاري خارجي در زمينه توليد انرژي هستيم و بايد در اين جهت، با ايجاد اعتماد زمينه مساعدي براي حضور سرمايهگذار خارجي در كشور فراهم كنيم. البته تحريمها هم در ايجاد اين مشكلات موثر بوده كه با توجه به صحبتهاي آقاي پزشكيان كه در تبليغات انتخاباتيشان در مورد رفع تحريمهاي خارجي ميگفتند، تلاش و كوشش دولت بايد بر كاهش تحريمها به روشهاي مختلف باشد تا مضرات اين وضع بحراني به حداقل برسد. آلودگي هوا براي سلامتي بسياري از افراد در جامعه ما بسياربسيار خطرناك است. من ناراحتي قلبي دارم و ناچارم براي انجام وظايف و مسووليتهايم از منزل خارج شوم ولي واقعا بابت تنفس در هواي آلوده دچار مشكل در قلب و ريه ميشوم. وقتي بنده چنين مشكلي را حس ميكنم بايد ببينيم مردمي كه در دسترسي به دارو هم مشكل دارند دچار چه مشكلاتي ميشوند. به نظر ميرسد حل مشكل آلودگي هوا نيازمند برنامهريزي دقيق و به خصوص، برنامهريزيهاي توامان بلندمدت و كوتاهمدت است كه البته متاسفانه بيشتر برنامهريزيها در كشور ما كوتاهمدت است و براي حل مسائل، برنامهريزي دقيق بلندمدت نداريم. تاكيد ميكنم كه راهكار كاهش آلودگي هوا در كشور، تقويت زيرساختها و برنامهريزي دقيق است تا بتوانيم آسايش نسبي و از جمله، هواي پاك براي هموطنانمان ايجاد كنيم.
مسوولان وزارت بهداشت و دولت بارها بابت تعطيليهاي ناشي از آلودگي هوا به مجلس آمدهاند. خسارت ناشي از تعطيلي دولت و دستگاههاي اجرايي چقدر است و چرا مردم نبايد از اين تعطيليها خوشحال باشند؟ اين تعطيليها چه آسيبي براي اقتصاد كشور دارد؟
ميزان اين خسارت، بسيار بيشتر از حدس و تصور مردم است. در همين حد ميگويم كه تعطيلي دولت باعث كوچك شدن سبد خانوار و سفره خانواده ميشود. هر تعطيلي مساوي است با خسارت به جيب مردمي كه ماليات به كارمندان دولت ميدهند ولي وقتي چنين تعطيليهايي اتفاق ميافتد، همين كارمند كارش تعطيل ميشود و در خانه ميماند. هر تعطيلي، مساوي با عقب افتادن كار است و اين، يكي از تبعات تعطيليهاست چون تعطيلي دولت، يعني تقريبا تعطيلي يك كشور. در دنيا هم به ندرت شاهديم كه روزهايي از سال به دفعات و به دلايل مختلفي همچون سرما و آلودگي هوا و كمبود انرژي، دولت تعطيل شود. اين تعطيليها يك بازخورد منفي براي تعطيليهاي بيشتر و خسارات بيشتر خواهد داشت.
مسوولان وزارت بهداشت همواره اين نگراني را دارند كه در اين تعطيليهاي به دليل آلودگي هوا، مردم به جاي خانهنشيني، راهي سفر و خريدهاي غير ضروري ميشوند.
ما نميتوانيم اختيار مردم را به دست بگيريم چون امروز، مثل دوران شيوع كرونا نيست. مردم براي خودشان مشكلاتي دارند و تبعيت كامل از آنچه ما ميگوييم براي مردم امكانپذير نيست. اگرچه كه خروج از منزل در اين هواي آلوده باعث مسائل جانبي هم خواهد شد ولي دولت واقعا نميتواند بهطور 100 درصد اختيار رفتار و زندگي مردم را در دست بگيرد. دولت و نظام و مسوولان بايد كار خودشان را به درستي انجام دهند.
شهرهايي همچون دهلينو و مكزيكو سيتي، آلودهتر از شهرهاي ما هستند. دولتها در اين شهرها چطور رفتار ميكنند؟
چرا از دهلينو مثال ميزنيد؟ از كشورهاي اسكانديناوي مثال بزنيد كه هواي پاك دارند. چرا همواره در ذهن مردم القا ميكنيم كه در اين جهان نقاط بسيار بدتر از ايران است؟ ما بايد تجربه موفق باقي كشورها را ببينيم و از آنها بياموزيم و در كشور خودمان هم اجرا كنيم.