
ابوالفضل جليلي: هيچ وقت از طريق سينما امرار معاش نکردم
ابوالفضل جليلي معتقد است در بين فيلمهايش که هيچ کدام تاکنون به صورت رسمي در سينماهاي کشور اکران نشده، سه فيلم «يک داستان واقعي»، «رقص خاک»و «دان» بيش از ديگر آثارش توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند و حتي بر فرهنگ عمومي نيز تاثير بگذارد.
به گزارش هنرآنلاين،ابوالفضل جليلي از جمله سينماگراني است که از سال 1359 با ساخت يک فيلم مستند كارش را در تلويزيون آغاز كرد و از سال 1363 با ساخت فيلم تلويزيوني "ميلاد" به سينماي حرفهاي راه يافت. جليلي عليرغم آنکه تاکنون 14 فيلم بلند سينمايي ساخته ،اما هيچ کدام از آنها را تاکنون نتوانسته در سينماهاي کشور اکران کند و فقط تلويزيون آنهم به دليل اينکه در ساخت برخي فيلمهاي او مشارکت داشته، تعدادي از آنها را نمايش داده است. با اين حال او امروز از جمله فيلمسازاني است که توانسته بعد از سه دهه فعاليت سبک خاص خودش را فيلمسازي پايهگذاري کند و بعنوان يکي از سينماگراني که آثار تاثيرگذاري در کارنامه هنري خود دارند شناخته ميشود.
او به عنوان فردي که در سه دهه گذشته آثار سينمايي ماندگار و تاثيرگذاري خلق کرده، در پاسخ به اين سئوال که فکر ميکند فعاليتها و آثار هنرياش چقدر بر فرهنگ عمومي جامعه تاثيرگذار بوده، گفت: در وهله نخست اينکه من هيچ وقت از طريق سينما امرار معاش نکردم چون همانطور که همه ميدانند هيچ فيلمي از من تاکنون اکران نشده که برايم بازده اقتصادي داشته باشد و اگر با اين حال هنوز فيلم ميسازم و دنبال هنر هستم، به قول قديميها دليل آن خدمت به فرهنگ و جامعه است. ضمن اينکه هر انساني خودش بهتر از هر کسي ميداند که کارش چه تاثيري بر جامعه گذاشته و يا چه تاثيري گرفته است، اما در همين گوشه و کنارها که گاه فيلمهايم اکران ميشود يا در دانشگاهها نمايش ميدهند و از تلويزيون پخش ميشود بازتابش طوري بوده که من کماکان در اين کار بمانم و در فکر ساخت اثر جديدي باشم.
اين فيلمساز شناخته شده سينماي کشورمان و دارنده جايزه بهترين فيلم فستيوال دوربان، شير طلايي ونيز و پلنگ نقرهاي لوکارنو، ادامه داد: من از تاثير و بازتاب تعدادي از فيلمهايم در جامعه به دليل اينکه امکان نمايش آنها وجود نداشته و يا اگر هم بوده بسيار محدود بوده اطلاعي ندارم و نميدانم چه تاثير در جامعه داشتند اما در بين کارهايم سه فيلم هميشه در ذهنم هست و تاثير آنها را در جامعه ديدم.
جليلي افزود: اولين آنها «يک داستان واقعي» است که حداقل نشان داد فراتر از معتبر کردن يک داستان، سينما ميتواند در خدمت مردم باشد، که البته خودم معتقدم آن اتفاق لطف خدا بود و من فقط کارگر آن بودم که انجامش دادم. دومين فيلم "رقص خاک" بود که در آن عاشقانهترين اتفاقها را در سختترين مکانها مثل کوره آجرپزي نشان دادم و اينکه ميتوان در فقيرانهترين مکانهاي دنيا هم ميتوان تصاوير زيبايي بر پرده سينما خلق کرد. ضمن اينکه در "رقص خاک" من معرفت آن آدمهايي را که در آن مکانها زندگي ميکردند را نشان دادم و واقعا خيليها را ديدم به ويژه از نسل جوان که از اقشار مختلف تحت تاثير آن فيلم قرار گرفته بودند. سومين فيلم هم فيلم "دان" بود که در آن هم نشان داديم که ميتوان به کمک سينما به کسي هويت عيني داد و نه هويت ذهني.
ابوالفضل جليلي متولد 1336 در ساوه، نخستين فيلم آماتوري خود را در 15 سالگي ساخت. در ميانه دهه پنجاه، تحصيلات خود را در رشته کارگرداني و بازيگري در دانشکده هنرهاي دراماتيک ناتمام گذاشت. از سال 1352 فعاليت در سينماي آزاد را آغاز کرد. او تاکنون بارها در فستيوالهاي معتبر داخلي و بينالمللي بعنوان داور حضور داشته و با آثار خود جوايز معتبري را دريافت کرده است.