
سایه گلوله بر آمریکا؛ سوءقصد به جان ترامپ و سونامی تئوری توطعه
به گزارش خرداد؛ در دنیای پس از این سوءقصد، یک واقعیت تلخ پدیدار شد: در آمریکا، یک گلوله میتواند بهراحتی خواست دهها میلیون رأیدهنده را نابود کند. تروری که تنها ثانیههایی تا موفقیت فاصله داشت، لرزه بر اندام سیستم دموکراتیک ایالات متحده انداخت. اما با وجود خشونت، آمریکا اینبار خوششانس بود.
دونالد ترامپ با چهرهای خونآلود و زخمی صحنه را ترک کرد، اما زنده ماند. واکنش اولیه او ـ برخلاف فضای احساسی اطراف ـ آرام، کنترلشده و مسئولانه بود. هرچند برخی از نزدیکان و متحدانش بلافاصله انگشت اتهام را به سمت دموکراتها و منتقدان سیاسی گرفتند، خود ترامپ تا این لحظه از تحریک یا تلافیجویی خودداری کرده است. چنانکه رونالد ریگان در ۱۹۸۱ پس از زندهماندن از سوءقصد، با طنز گفت: «فقط امیدوارم جراحام جمهوریخواه باشد»، شاید اکنون نیز دونالد ترامپ باید راه او را ادامه دهد و با خویشتنداری، از انتقامجویی جلوگیری کند.
این حادثه، چالشی جدی برای رهبران هر دو حزب اصلی آمریکاست؛ جمهوریخواهان و دموکراتها اکنون باید تصمیم بگیرند که در برابر خشونت، فضا را آرام کنند یا آن را به نفع خود مصادره کنند. بهویژه حالا که جمهوریخواهان آماده ورود به کنوانسیون حزبی خود در میلواکی هستند و دموکراتها نیز بهزودی در شیکاگو گرد هم خواهند آمد؛ شهری که خاطره تلخ سال ۱۹۶۸ را در خود دارد، زمانی که ترور رابرت اف. کندی و آشوبهای خیابانی، چشمانداز انتخابات را به کلی تغییر داد و در نهایت، راه را برای پیروزی ریچارد نیکسون، جمهوریخواه قانونمدار آن زمان، هموار کرد.
نکته نگرانکننده دیگر، واکنشها در فضای مجازی بود. تنها ساعاتی پس از سوءقصد، فضای اینترنتی پر شد از گمانهزنیها و تئوریهای توطئه؛ از خیانت درونی گرفته تا طرحهای طراحیشده توسط دولت یا نهادهای اطلاعاتی. اما این فرضیهها، بیپایهاند و تداوم آنها میتواند بذر خشونت سیاسی بیشتری بکارد. اکنون بیش از هر زمان، نیاز است که سیاستمداران از دامن زدن به این فضای پرمخاطره اجتناب کنند.
با این حال، یک سوال بهدرستی در میان افکار عمومی تکرار میشود: چرا تدابیر امنیتی در مراسمی که ترامپ حضور داشت، گستردهتر و قویتر نبود؟ با وجود پیشرفتهای تسلیحاتی ـ از تفنگهای دوربرد تا تجهیزات تکتیراندازی ـ تأمین امنیت چهرههایی چون ترامپ بسیار پیچیدهتر شده، اما این مسئله، از آژانسهای امنیتی انتظار بالاتری نیز ایجاد میکند. سرویس مخفی آمریکا که از زمان ترور جان اف. کندی در ۱۹۶۳ تمرکز ویژهای بر حفاظت از شخصیتهای بلندپایه دارد، اکنون با پرسشهایی جدی درباره کارآمدیاش روبهروست. این نهاد با بیش از ۸ هزار مأمور، ممکن است از نظر سازمانی قوی باشد، اما یک خلأ امنیتی کوچک هم میتواند فاجعهبار باشد.
سوءقصد به جان ترامپ، نشانهای نگرانکننده از بازگشت خشونت به صحنه سیاست آمریکاست. جامعهای که به نظر میرسد در هیاهوی قطبیسازی سیاسی، از درک پیامدهای خشونت غافل مانده، اکنون در آستانه بازنگری قرار گرفته است. ترور، گفتمان را از مسیر خود خارج میکند، و رأیدهندگان را با تهدیدی روبهرو میسازد که تصمیمگیری سیاسی را با ترس و ناامنی عجین میکند.
در چنین شرایطی، واکنش رهبران سیاسی میتواند نقش تعیینکنندهای ایفا کند. این حادثه، اگرچه هولناک بود، اما شاید بتواند لحظهای نادر برای بازتنظیم فضای سیاسی آمریکا فراهم کند؛ فرصتی برای بازگرداندن احترام متقابل، کاهش لفاظیهای خشونتآمیز، و جلوگیری از لغزش کامل به سمت سیاست با گلوله.
در حال حاضر نحوه واکنش جمهوری خواهان و دموکرات های ارشد بسیار مهم است. ریگان در سال ۱۹۸۱ با مرگش به شوخی گفت که امیدوار است جراح جمهوری خواه باشد. عاقلانه است که ترامپ نیز به همین شکل عمل کند. اظهارات اولیه او به طرز تحسین برانگیزی آرام بود، حتی اگر برخی از متحدانش مخالفان سیاسی او را به خاطر اقدامات ناپسند تیرانداز متهم کرده باشند.