
ایران و خاورمیانه جدید
تحولات چند سال گذشته، خاورمیانه را در شرایطی کاملا بحرانی قرار داده است. به گونهای که هیچیک از قدرتهای بزرگ جهانی و منطقهای قادر به مدیریت بحرانهای جاری در این منطقه نیستند و شرایط هم روز به روز پیچیدهتر و غیرقابل مدیریتتر میشود. 20 سال پیش هنگامی که صربها بیش از 8هزار نفر از مسلمانان را در بوسنی قتلعام کردند، بدترین قتلعام تاریخ اروپا بعد از جنایات نازیها در اروپا را رقم زدند که با یک عملیات جنگی ضربتی ناتو، اروپای شرقی از یک بحران بزرگتر نجات یافت. از دو سال قبل تاکنون حدود 130هزار نفر در سوریه کشته و 3/9 میلیون نفر از جمعیت 4/22نفری سوریه نیز آواره شدهاند. کنفرانسهای ژنو1 و2 شکست خورده و چشماندازه امیدوارکنندهای هم برای حل بحران سوریه وجود ندارد. سوریه در آستانه تجزیه و فروپاشی است، راهحل نظامی هم وجود ندارد و آثارادامه چنین وضعیتی هم برای خاورمیانه مصیبت بار خواهد بود.عراق و افغانستان 10سال بعد از حمله آمریکا، در شرایطی بحرانی به سر میبرند. ثبات و امنیت هر دو کشور متزلزل و از مجموعه سازوکارهای موجود منطقهای و بینالمللی هم اینگونه استنباط میشود که طرح و ابتکاری برای تامین ثبات و امنیت در دو کشور بحرانزده افغانستان و عراق وجود ندارد.
بحران فلسطین و پروسه سازش اعراب و اسرائیل هم توسط قدرتهای جهانی و منطقهای رها شده و نتانیاهو بدون مانعی در نقض بیشتر حقوق فلسطینیان ترکتازی میکند و آمریکا هم در کنترل او شکست خورده است.
که در ابتدا خوشبینیهایی به وجود آورده بود اکنون موجب نگرانی است. سقوط مبارک و بنعلی و متحدان آمریکا در منطقه موجی از شور و شعف به وجود آورد. اما استمرار بیثباتی در کشورهای مذکور و خطر بروز هرج و مرج وبازگشت مجدد دیکتاتوری در این کشورهاموجب شده که سرنوشت این حرکت در خاورمیانه در هالهای از ابهام فرو رود.
بحران هستهای ایران در یک دهه گذشته موجب ظالمانهترین تحریمهای یکجانبه و چندجانبه علیه ایران شده و پرونده ایران بهعنوان تهدید صلح و امنیت بینالمللی روی میز شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفته و تصمیمگیری در مورد این پرونده نیز در اختیار قدرتهای جهانی است. در شرایط فعلی هیچ کشوری در جهان به اندازه ایران مورد تحریمهای فراگیر قرار نگرفته است. توافق اولیه در ژنو صورت گرفته و مذاکرات برای توافق جامع نهایی در وین آغاز شده است. با وجود اینکه توافق اولیه موجب امیدواری شده بود، اما بدبینیهای مطرح در سطوح بالای کشورهای ایران و آمریکا باعث میشود که در مورد حلوفصل مسالمتآمیز این بحران نیز نگران باشیم.حل این بحران نیز یک آلترناتیو دارد زیرا دیگر هولناک است. اگر مذاکرات جاری شکست بخورد، اولا: تحریمهای برداشته شده مجددا تحمیل خواهد شد، ثانیا: تحریمهای یکجانبه شدید جدید علیه ایران وضع خواهد شد. تحریمهای آمریکا فروش نفت ایران را از 5/2میلیون بشکه به یک میلیون بشکه کاهش داد و تحریمهای جدیدی که کنگره به دنبال آن است فروش نفت ایران را به صفر نزدیک خواهد کرد.ثالثا: احتمال تصویب قطعنامههای جدید توسط سازمان ملل وجود دارد که در مجموع چنین شرایطی میتوان ایران و آمریکا را در شرایط تقابل کامل قرار دهد. متاسفانه مخالفان توافق اولیه هستهای ژنو در واشنگتن و تهران هم برای این آلترناتیو خطرناک راه و چارهای را معرفی نکردهاند که موجب کاهش نگرانی باشد.
موج تروریسم افراطی سلفیها و القاعده سوریه و عراق و افغانستان را دربر گرفته و تروریسم کور و بیرحم تکفیرهای در حال درنوردیدن همه مرزهای خاورمیانه و صدور به اقصی نقاط عالم است. «شیعه» و «ایران» هر دو مورد هدف تروریسم تکفیری هستند و دهها میلیارد دلار درآمدهای نفتی برخی از کشورهای منطقه نیز پشتوانه «تروریسم فراگیر» است. دیر یا زود این مساله تهدید اول امنیت ملی ایران، کشورهای خلیجفارس و دیگر کشورهای خاورمیانه و حتی قدرتهای بزرگ خواهد شد.
استراتژی جدید آمریکا بر این مبناست که به تدریج از خلیجفارس و خاورمیانه خارج شده و ظرفیت خود را صرف اقتصادهای بزرگ در حال رشد آسیا همچون چین و هند کند. دوران استراتژی آمریکا در مورد «سلطه بر خاورمیانه برای نفت» در حال سپری شدن است چون ظرف یک دهه آمریکا نهتنها از نفت خاورمیانه بینیاز خواهد شد بلکه نخستین صادرکننده نفت جهان خواهد بود. آمریکا با چندین دهه سرمایهگذاری روی انرژی توانسته «انقلاب انرژی» را در کشور خود محقق ساخته که جهان آثار آن را در یک دهه آینده مشاهده خواهد کرد.
نظام جمهوری اسلامی برای چنین روندی که خاورمیانه با آن روبهروست نیازمند یک استراتژی نو است چون در یک دهه آینده مسائل اصلی امنیت ملی ایران خواهند بود. حلوفصل مسالمتآمیز بحران هستهای و رفع تحریمها در دستورکار و اولویت سیاست خارجی دولت است؛ این اولویتی بجاست اما نه اینکه تمام ظرفیت دیپلماسی به آن اختصاص داده شود.
ایران به یک دیپلماسی چندوجهی و جامع و قدرتمند نیاز دارد. کنترل و مدیریت موج تروریسم تکیفریها و القاعده، چارهاندیشی برای پر کردن مدبرانه خلأ ترک منطقه توسط آمریکا از طریق همکاری جامع منطقهای، تامین امنیت و ثبات در مرزهای ایران و افغانستان و پاکستان و عراق، حلوفصل هر چه سریعتر بحران سوریه، پیشبینی سازوکارهای جدید برای تامین امنیت خلیجفارس و رفع تخاصمات جاری با همسایگان عرب و غیرعرب همچون ترکیه از جمله مواردی است که در دیپلماسی جامع چندوجهی باید مدنظر قرار گیرد تاجایگاهی مناسب برای ایران در خاورمیانه جدید را رقم زند.