
توافق ایران و آمریکا؛ شاید فردای انتخابات
در رابطه با آخرین تحولات پیرامون پرونده هسته ای جمهوری اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی درباره احتمال سفر گروسی به تهران گفت: تنظیمات ما با آژانس برقرار است و رفت و آمدها ادامه دارد. کمالوندی اخیرا به وین سفر کرده و معاون گروسی هم به ایران میآید و ما هم در کنفرانس عمومی سالانه آژانس در اواخر شهریور شرکت میکنیم و در حاشیه آن با گروسی دیدار و گفتوگو خواهیم داشت.
اسلامی درباره نشست آتی شورای حکام اظهار کرد: روال جاری ما در نشست شورای حکام حفظ خواهد شد و فکر میکنم در گزارش درباره ایران این دوره هم همان شرایطی که در گذشته بود کمی متفاوتتر را تجربه میکنیم.
این اظهارات در حالی مطرح می شود که در قسمت سیاسی پرونده هسته ای ایران نیز تحولات چشمگیری رقم خورده است که بسیاری بر این باورند این تحولات برای زمینه سازی یک توافق جامع، فردای پیروزی بایدن در انتخابات ۲۰۲۴ است.
بر همین اساس بینش مهمی که از «معامله کوچک» مبادله زندانیان به دست میآید این است که پتانسیلی برای تکرار یک توافق بزرگ در مورد احیای توافق هستهای در دل آن وجود دارد.
دکتر سالم الکتبی نویسنده و تحلیلگر سیاسی در گزارشی در روزنامه جروزالم پست نوشت: کانالهای ارتباطی بین آمریکا و ایران همیشه وجود داشته است، بهرغم اینکه هر دو طرف، بهویژه آمریکا رسما آن را تکذیب کردهاند. این به دلیل عوامل زیربنایی مختلفی است که برجستهترین آنها این است که تعاملات واقعی آنها از آنچه دو طرف به طور عمومی تصدیق میکنند فراتر میرود. الکتبی در ادامه این گزارش مینویسد: رابطه تهران و واشنگتن عمدتا دورههای کوتاهی از فشار و تنش واقعی را پشت سر گذاشته است.
این امر در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ بهویژه پس از خروج وی از توافق هستهای در سال ۲۰۱۸ آشکار شد. توافق اخیر اعلام شده بین تهران و واشنگتن، مبادله پنج زندانی آمریکایی با تعدادی معادل یا بیشتر از زندانیان ایرانی که در آمریکا نگهداری میشوند، همراه با آزادسازی حدود ۶میلیارد دلار از سرمایه ایران از یک حساب کره جنوبی و انتقال آنها به یک حساب ایرانی در قطر چند نکته قابلتوجه را برجسته میکند. اولا، نشان میدهد که هر دو طرف در اعمال و سیاستهای خود با ابزار عملگرایی و مصلحتگرایی سیاسی هدایت میشوند.
بهرغم خصومت آشکارا اعلام شده آنها، دو طرف همچنان در گفتوگو، ایجاد تفاهم و انعقاد معاملات پافشاری میکنند. ثانیا، نشاندهنده یک تغییر قابلتوجه در پویاییهاست.
چنین مبادلهای ممکن است غیرمتعارف به نظر برسد، چون این قراردادها معمولا از یک الگوی متقابل پیروی میکنند، مگر اینکه پای یک زندانی سرشناس در یک طرف در میان باشد. این در مورد زندانیان آمریکایی صدق نمیکند، زیرا آنها متشکل از شهروندان آمریکایی هستند که هیچ مقام بلندپایهای در میان آنها وجود ندارد. با این وجود، نیروی محرکه پشت این تصمیم، ضرورت دولت بایدن برای دستیابی به دستاوردهای ارزشمند سیاسی، با توجه به کاهش اخیر موفقیتهای سیاست خارجی آن بوده است.
پیامدهای این توافقنامه تبادل زندانی فراتر از شرایط خاص آن است و به گفتوگوی گستردهتر بین ایران و ایالات متحده، بهویژه در مورد احیای توافق هستهای میپردازد.
ناظران این توافق اخیر را بهعنوان شاخصی تفسیر میکنند که ایجاد چارچوبی برای احیای مجدد برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را در محدوده احتمالات باقی میگذارد. تنها مانع ارائه فرمولی است که هم برای ایران و هم برای آمریکا قابل قبول باشد.
به نظر میرسد که کل وضعیت، یک اقدام موازنه ظریف است که هر طرف با دقت سود و زیان خود را ارزیابی میکند. با این حال، ویژگیهای توافقنامه مبادله زندانیان نیز بر استراتژی موثر ایران برای نشان دادن صبر برای کسب امتیازات قابل توجه از سوی مذاکرهکنندگان آمریکایی تاکید میکند. این دستاورد ممکن است پیامدهایی برای هر توافق مرتبط با احیای برجام داشته باشد.
این اولین موردی نیست که مذاکرهکنندگان ایرانی پس از سالها تاخیر و تعویق به اهداف خود دست یافتهاند. در گذشته، ایران از طریق مفاد برجام که توسط دولت اوباما به عنوان بخشی از گروه ۱+۵ با ایران حاصل شد، از مزایای استراتژیک برخوردار شد. در واقع، این اساسا به عنوان پوششی عمل میکرد که مشروعیت بینالمللی را به پیگیریهای هستهای ایران پیوند میزد و فرصتی تاریخی برای گسترش استراتژیک و نفوذ منطقهای به تهران میداد.
این امر ایران را قادر ساخت تا به پیشبرد برنامه موشکی خود، توسعه هواپیماهای بدون سرنشین و مشارکت در فعالیتهای منطقهای ادامه دهد، در حالی که خودِ توافق به جای توقف دائمی آنها، صرفا برنامههای بلندپروازانه هستهای ایران را موقتا به تعویق انداخت.
ایالات متحده ممکن است قبول کرده باشد که در ازای تضمین توافقی که دولت بایدن مشتاقانه به دنبال آن است، یک پیروزی نمادین برای ایرانیها فراهم کند- احیای توافق هستهای.
آزادسازی میلیاردها دلار از منابع مالی ایران میتواند به عنوان یک اهرم اولیه در چارچوب تفاهمهای گستردهتر ایجاد شده و با هدف متقاعد کردن ایرانیها برای ادامه توافق جامع در مورد احیای توافق هستهای عمل کند.