به روز شده در: ۲۵ آذر ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۵
کد خبر: ۵۳۱۵۶۴
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۵ - ۲۱ تير ۱۴۰۱

ایران در احیای برجام بازی وقت‌گذرانی روس‌ها را خورد

سخت نیست که گرایش سیاسی افراد را در جمهوری اسلامی شناسایی کنیم، در کشور دو جریان سیاسی وجود دارد، که این جریان‌ها به‌گونه‌ای فرصت طلبانه به‌واسطه ذائقه مردم نام خود را تغییر می‌دهند که این آفت سیاست در کشور است.
روزنو :

ایران در احیای برجام بازی وقت‌گذرانی روس‌ها را خورد

روز نو :شرایط روز ایجاب کرد که با محوریت تحزب گرایی، حکمرانی خوب، عملکرد مجلس یازدهم و سیاست خارجی جمهوری اسلامی با حشمت‌الله فلاحت پیشه نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی و استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی گفتگویی انجام دهیم که در ادامه می‌خوانید:

کشور نیاز به‌نظام مدیریت پاسخگو دارد که الگوی آن شرق آسیا است

توسعه سیاسی تحت شعاع توسعه دفاعی، امنیتی و اقتصادی قرارگرفته است

افرادی که ادعای ساده زیستی دارند چطور در انتخابات مجلس میلیاردها تومان هزینه می‌کنند؟

سیاست‌های مالیاتی غلط دولت‌ها باعث شده طبقه مولد و تولیدکننده در کشور سرمایه‌گذاری نکنند

علت اصلی شکست برنامه‌های توسعه در کشور رانت و پوپولیسم است

کشور نیازمند توسعه در داخل و تنش‌زدایی در خارج است

کسانی که هر موضوعی را به رهبری ختم می‌کنند به‌جایگاه رهبری لطمه می‌زنند

نمایندگان مجلس برای تضعیف نقش مجلس با یکدیگر مسابقه می‌دهند

برای بنده اصل منافع ملی است نه حزب و گروه

مسئولان دغدغه توسعه سیاسی ندارند

راه‌حل توسعه سیاسی اصلاح قانون اساسی و دیگر قوانین است

حزبی در کشور وجود ندارد که وارث شعارهای انتخاباتی بشود

افت دولت روحانی رانت بود و آفت دولت رئیسی و احمدی‌نژاد پوپولیسم

منتقدان منصف و مصلح خانه‌نشین شده‌اند

شما خود را چهره اصلاح‌طلب می‌دانید یا یک اصولگرا؟

سخت نیست که گرایش سیاسی افراد را در جمهوری اسلامی شناسایی کنیم، در کشور دو جریان سیاسی وجود دارد، که این جریان‌ها به‌گونه‌ای فرصت طلبانه به‌واسطه ذائقه مردم نام خود را تغییر می‌دهند که این آفت سیاست در کشور است.

بنده جزو هیچ‌کدام از جریان‌های سیاسی موجود نیستم. علی‌رغم برخی نظرها بنده در فراکسیون که افرادی مثل کریمی قدوسی و ذوالنوری حضور داشتند نبودم.

سه فراکسیون در مجلس دهم وجود داشت، فراکسیون ولایت که متعلق به اصولگرایان بود، فراکسیون مستقلین به ریاست جعفر زاده ایمن آبادی و فراکسیون امید که بنده جزو این هم نبودم، در چهار دوره‌ای که در انتخابات شرکت کردم هیچ‌وقت بانام جریان‌های سیاسی نبوده است. در هر چهار دوره جناح چپ و راست در مقابل من کاندیدا معرفی کردند.

بنده مدتی دبیر بین‌الملل روزنامه رسالت بودم، مدتی در روزنامه سیاست روز بودم و در رسانه‌های مختلف چپ و راست مقاله و سرمقاله نوشتم بدون اینکه وابستگی جناحی داشته باشم. برای بنده اصل منافع ملی است.

بنده در حوزه سیاست خارجی و در سیاست داخلی مواردی از قبیل توسعه و بودجه‌ریزی همواره کارکردم. برخی می‌گویند مگر می‌شود کار سیاسی کرد و در جناحی نبود؟ بنده می‌گویم اعتقاد به تحزب دارم. اگر حزب تأثیرگذار در ایران وجود داشت بنده یک فعال حزبی بودم.

زیرا احزاب شفاف عمل می‌کنند، بودجه آن‌ها مشخص است، مواضع آن‌ها معین است. اما در ایران جناح‌های سیاسی بزرگ‌ترین ظلم را به تحزب کرده‌اند. حزب را قبول دارم اما جریان‌های سیاسی را قبول ندارم.

 

با توجه به اینکه شما رئیس کمیسیون امنیت ملی بوده‌اید چقدر تلاش کرده‌اید تا تحزب نهادینه شود؟

اگر بخواهم به‌طور مثال عرض کنم قانون برنامه پنجم توسعه در فصل هفتم نوشته است توسعه دفاعی، سیاسی و امنیتی که هیچ بندی در قالب توسعه سیاسی در برنامه نیامده است. متأسفانه مسئولان کشور در امر توسعه سیاسی دغدغه‌ای ندارند. توسعه سیاسی تحت شعاع توسعه دفاعی، امنیتی و اقتصادی قرارگرفته است. علت این موضوع حاکمیت جناح‌های سیاسی در کشور است. به‌صورت انفرادی هم نمی‌شود این مسائل را مدیریت و درست کرد.

راه‌حل توسعه سیاسی اصلاح قانون است. حزب و دموکراسی باید همزاد شوند و تا وقتی این کار صورت نگیرد شما عدم شفافیت را مشاهده خواهید کرد. به همین دلیل مردم در انتخابات فریب جریان‌های سیاسی را می‌خورند. جناح‌های سیاسی در ایامی که رأس کار هستند ناکارآمدی آن‌ها مشخص می‌شود و دوباره در انتخابات بعد همین جریان‌های ناکارآمد بانام و افراد جدید حضور پیدا می‌کنند. بنابراین در کشور حزبی وجود ندارد که وارث شعارهای انتخاباتی بشود.

ناکارآمدی جریان‌های سیاسی در کشورهای توسعه‌یافته دنیا هم وجود دارد، در امریکا هم یک دوره جمهوری خواهان و یک دوره دموکرات‌ها پیروز می‌شوند، آیا نمی‌توان این امر را عادی دانست؟

در سیاست حوزه مطلوب وجود ندارد بلکه حوزه مقدور وجود دارد. لذا نظام‌های حزبی در دنیا هم مشکلاتی دارند.

اما در ایران علاوه بر این موضوعات عدم شفافیت مالی، خلق‌الساعه بودن سیاستمداران، تعدد وعده‌های بی‌عمل انتخاباتی نیز علاوه بر آن وجود دارد. احزاب در دنیا وارث شعارهای انتخاباتی هستند.

به‌طور مثال در پارلمان هلند دو ساختمان بزرگ و کوچک وجود دارد که بزرگ برای اکثریت و کوچک برای اقلیت است. اما در مجلس ایران مشکلی که هیچ‌وقت حل نشد بی‌نظمی نمایندگان است. در مجلس همیشه ۵۰ تا ۶۰ نماینده غایب هستند.

چگونه افرادی که ادعای ساده زیستی دارند در انتخابات مجلس میلیاردها تومان هزینه می‌کنند؟ مشخص هم نیست که این هزینه‌ها از کجا تأمین می‌شود. در امریکا به نماینده مجلس انتقاد می‌کردند چرا از تلفن پارلمان برای مسائل حزبی استفاده کرده است.

واقعیت این است که در نظام حزبی افراد بر اساس بلوف‌های سیاسی روی کار نمی‌آیند بلکه به خاطر سوابقشان انتخاب می‌شوند.

 

به نظر شما حکمرانی کنونی چه اشکالاتی دارد؟

کشور نیازمند الگوی حکمرانی خوب است. این الگوی خوب در کشورهای توسعه‌یافته این‌گونه است که دولت در اقتصاد، توسعه و مدیریت کلان حضور دارد. برای دولت شرط گذاشتند و گفتند حضور دولت در اقتصاد باید اثر بهینه، شفاف، پاسخگو و قابلیت ارزیابی داشته باشد. در ایران نمی‌شود که بگوییم دولت در اقتصاد حضور نداشته باشد. طبق آمار ۷۵ درصد بودجه کشور متعلق به شرکت‌های دولتی است. دولت توزیع‌کننده است. بنابراین باید برای دولت شرط گذاشته شود.

از سوی دیگر باید شفافیت در بودجه رواج پیدا کند، مردم حق‌دارند بپرسند که مالیات آن‌ها در کجا هزینه می‌شود، سیاست‌های مالیاتی غلط دولت‌ها باعث شده طبقه مولد و تولیدکننده از کشور فرار کند.

در مسئله حذف ارز ترجیحی، اگر ارز ۴۲۰۰ تومانی در دولت روحانی در خدمت رانت از بالابود، امروز حذف ارز ترجیحی باعث رفتن منابع دولت در سیاه‌چاله‌هایی است که مشخص نیست.

بنابراین نتیجه می‌گیریم کشور نیاز به‌نظام مدیریت پاسخگو دارد که الگوی شرق آسیا است.

به نظر شما وظیفه عمل به حکمرانی خوب تا چه میزان بر عهده دولت و تا چه میزان بر عهده حاکمیت است؟

واقعیت این است که اگر به دنبال مقصر بگردیم به‌جایی نمی‌رسیم. به‌عنوان‌مثال افت دولت روحانی رانت بود و آفت دولت رئیسی و احمدی‌نژاد پوپولیسم است. علت اصلی شکست برنامه‌های توسعه در ایران رانت در بالا و پوپولیسم در پایین است.

در نظام سیاسی ایران به‌جای اینکه راهکارهای اصلاحی مدنظر قرار گیرد، مشاوران ذهن خوان و اصحاب بلوف‌های مدیریتی حاکم بر سرنوشت کشور شده‌اند. در سوی دیگر منتقدان منصف و مصلح خانه‌نشین شده‌اند.

راه‌حل مشکلات کشور مدیریت در قالب حکمرانی خوب است.

آیا امروز نیازمند پوست‌اندازی در حوزه حکمرانی هستیم یا خیر؟

معتقد هستم که کشور نیازمند توسعه در داخل و تنش‌زدایی در خارج است. هرکسی که خلاف این دو تحت هر عنوانی عمل کند خیر و صلاح مردم را نمی‌خواهد.

با توجه به اینکه سیاست خارجی توسط نهادهای بالادستی تصویب می‌شود، چرا در سال ۹۴ قرارداد برجام بسته شد اما در دولت کنونی برجام احیا نمی‌شود؟

برخی مسائل سیاست خارجی ایران را در قالب تابو پیش می‌برند. درصورتی‌که بخش اعظم مسائل سیاست خارجی را بدون تابو سازی می‌توان حل کرد. کسانی که هر موضوعی را به رهبری ختم می‌کنند به‌جایگاه رهبری لطمه می‌زنند.

مسئله عدم احیای برجام در دولت کنونی به دلیل ناکارآمدی دیپلماتیک و فرصت سوزی است. حال اگر کسی بخواهد به این روند نقدی بکند مسئولان مسائل را به مواردی که در کشور تابو است ربط می‌دهند. مثلاً به‌جایگاه رهبری ربط می‌دهند.

برجام قبل از جنگ اوکراین باید احیا می‌شد که فرصت سوزی شد. ایران در احیای برجام بازی وقت‌گذرانی روس‌ها را خورد. قرارداد برجام نوشته‌شده بود اما در مرحله اجرا روس‌ها دست‌انداز جلویان انداختند.

روسیه از چه واهمه داشت که روند احیای برجام را متوقف کرد؟

کدهای تحریمی روسیه سه برابر ایران شده است. این موضوع باعث شده اروپا تحت‌فشار قرار گیرد. ایران بهترین زمینه را برای جایگزینی انرژی روسیه دارد. روس‌ها در دنیای آشفته‌ای که به وجود آورده‌اند به دنبال یک رژیم تنش‌زدا مانند برجام نیستند. طبیعتاً روسیه بیشترین منافع را از عدم احیای برجام می‌برد.

ایران در شرایط کنونی باید تلاش می‌کرد بلوک تحریمی را شکل بدهد. به‌طور مثال از ناوگان نظامی روسیه برای اسکورت کشتی‌ها استفاده می‌کرد و یا از چین و روسیه می‌خواست که روند عضویتش در گروه بریکس را تسریع بدهند. گروه بریکس ۲۴ درصد از گردش مالی خارج از حوزه یورو و دلار را دارد. به دلیل اینکه تحریم بیشتر از ناحیه دلار و یورو است حضور ایران در بریکس می‌تواند فواید زیادی داشته باشد.

اما اتفاق بدان جا بود که روس‌ها نه‌تنها دنیای تحریمی‌ها را شکل ندادند بلکه در شرایط تحریم رقیب ایران شدند. تخفیف زیاد روسیه باعث شد بازارهای ایران مانند چین و هند از دست برود.

به نظر شما مقصر این ناکارآمدی کیست؟

مقصر ناکارآمدی در حوزه راهبردی شورای عالی امنیت ملی است، که مسئول پرونده هسته‌ای است. شورای عالی امنیت ملی درک درستی از این پرونده نداشت و ندارد. ضعف دیپلمات‌های مذاکره‌کننده هم به این ناکارآمدی دامن زد.کسانی که بیشترین سابقه را در بولتن نویسی و بیان موضع دارند بعید است که بتوانند یک سازوکار عملی را به نتیجه برسانند.

به نظر شما خروج ایران از ان پی تی چه مشکلاتی را برای کشور به وجود می‌آورد؟زمانی خروج ایران از ان پی تی عملیاتی خواهد شد که موضوع هسته‌ای به جنگ سرد هسته‌ای بین ایران و رژیم اسرائیل تبدیل شود. متأسفانه آمریکایی‌ها از این موضوع غفلت کرده‌اند.

اسرائیل دارای بمب هسته‌ای است و آژانس کاملاً دوگانه در حال برخورد است. اگر تهدید جنگ سرد هسته‌ای جدی بشود ایران به سمت سوخت ۹۰ درصد حرکت می‌کند و خروج از ان پی تی را در دستور کار قرار می‌دهد. البته این موضوع به سود مملکت نیست و امیدوارم باعث بازگشت به دیپلماسی باشد.

به نظر شما چه اتفاقی در اسرائیل در حال رخ دادن است که از طرفی دولت استعفا می‌دهد، از طرف روابط خود را در منطقه گسترش می‌دهد و از طرفی دیگر تهدیداتشان علیه ایرانی علنی‌تر شده است؟

آمریکایی‌ها نباید اجازه دهند تحرکات نظامی، دیپلماسی ریشه‌دار هسته‌ای را از بین ببرد.

گروه‌های افراطی در اسرائیل و تندروها در داخل علیه برجام هستند که چالش خطرناکی است. اساس رأی‌گیری در اسرائیل بر همین بنیاد است. صهیونیست‌ها ادعای رسالت در جنگ رادارند. اگر چنین مسئله‌ای جدی بشود در ایران اکثریت طرفدار بمب هسته‌ای می‌شوند و این واقعیت خطرناکی است. به همین دلیل همه طرف‌ها باید به برجام بازگردند.

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز