به روز شده در: ۰۲ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۷:۳۶
کد خبر: ۵۰۸۰۶۰
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۱ - ۰۷ دی ۱۴۰۰

واکنش بازار به مذاکرات در دولت قبل مثبت بود، اما در دولت فعلی منفی شده است

روزنو :دور جدید مذاکرات در حالی آغازشده که وزیر امور خارجه کشورمان از کنار گذاشتن دستاوردهای دولت پیشین در جریان گفت‌وگوهای قبلی حرف زده است، در این شرایط شما روند حصول توافق را چگونه می‌بینید؟

واکنش بازار به مذاکرات در دولت قبل مثبت بود، اما در دولت فعلی منفی شده است

روزنو :وزیر امور خارجه ایران، دیروز رسماً از کنار گذاشتن سند خرداد ۱۴۰۰ صحبت کرده است. او با نادیده گرفتن دستاوردهای دولت قبل در مذاکرات احیای برجام، به نظر می‌رسد دستیابی به توافق دشوار شود. هرچه امیر عبداللهیان سخن از کنار گذاشتن سند 1400 به میان آورده اما تأکید کرده که توافق باید به‌گونه‌ای باشد که ایران بتواند نفت خود را بفروشد و پولش را برگرداند نوعی چراغ سبز به مذاکره است. در این رابطه ستاره صبح با دکتر مهدی ذاکریان به گفت‌وگو پرداخته که در ادامه می‌خوانید.

دور جدید مذاکرات در حالی آغازشده که وزیر امور خارجه کشورمان از کنار گذاشتن دستاوردهای دولت پیشین در جریان گفت‌وگوهای قبلی حرف زده است، در این شرایط شما روند حصول توافق را چگونه می‌بینید؟

نتیجه‌ای که من و اکثریت ملت ایران از یک راننده تاکسی و کاسب محل تا دانشجویان و اساتید دانشگاه به آن رسیدند شفافیت روند مذاکرات در دوره‌های قبل بود. در دوران تصدی محمدجواد ظریف بر وزارت امور خارجه کلیه مراحل مذاکره و روند دستیابی به توافق توسط طرف ایرانی که شخص وزیر امور خارجه بود در کنار نماینده پنج بعلاوه یک یعنی هماهنگ‌کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا که از طرف پنج بعلاوه یک و شورای امنیت رئیس مذاکرات بود، به مردم گزارش داده می‌شد. این چیزی بود که ما می‌دیدیم. آقای ظریف در یک‌طرف بود و خانم موترینی در یک‌طرف بود. خانم موترینی به زبان انگلیسی قرائت می‌کرد و در کنار ایشان آقای ظریف به زبان فارسی جریان مذاکرات را برای مردم تشریح می‌کرد. هر بار گزارش می‌دادند و در کنار هم و باهم، ملت ایران و افکار عمومی دنیا را از خواسته‌های طرفین و نتایج گفتگوها مطلع می‌کردند. این شیوه هر مخاطبی را با هر سطح هوشی متوجه ماجرا می‌کرد. امروز هم می‌بینیم که همه اقشار متوجه می‌شوند که هیچ‌یک از مراحل مذاکرات در دولت فعلی توسط وزیر امور خارجه ایران گزارش نشده است. از طرفی صحبت‌های محدود نمایندگان دستگاه دیپلماسی کشور با مردم نیز با آنچه نمایندگان دیگر کشورها در مذاکرات گفته و منتشرشده است متفاوت است و گاها تناقض‌هایی در این بین وجود دارد ازجمله اینکه طرف ایرانی اعلام می‌کند ما به توافق‌هایی رسیده‌ایم و کار تمام است و نماینده اروپا همان روز اعلام می‌کند ایران خواسته‌هایی دارد که برای ما موردقبول نیست! اولین نکته گزارش‌های دولت به ملت ایران است که به‌طور مشخصی با گزارش‌های طرف مقابل در تعارض است. نکته دوم این است که در دوره گذشته بعد از پشت سر گذاشتن هر کدام از دوره‌های مذاکرات، بازار در ایران وضعیت بهتری نشان می‌داد ولی امروزه بعد از هر دور گفتگوها با وجود اظهار نظر مثبت طرف ایرانی باز هم شاهد واکنش منفی بازار هستیم و تورم در حال افزایش است. این وضعیت دقیقا برخلاف ادعای دولت سیزدهم است که گفته‌شده بود ما مذاکرات را با سفره مردم پیوند نزده‌ایم!

در چنین شرایطی سؤال کردن در موردتوافق درست به نظر نمی‌رسد. فکر می‌کنم باید پرسید ایران و طرفین برجام چه زمانی به گفته‌مان مشترک خواهند رسید؟

پارادایم مشترک برجام است و جز آن چیز دیگری وجود ندارد. دولت جدید چه زبان مشترکی می‌تواند با دنیا پیدا کند؟ به جز برجام موضوع مشترکی برای دو طرف در مذاکره وجود ندارد. پارادایم مذاکره برجام است هرچند که ما می‌توانستیم پارادایم مشترک با دنیا داشته باشیم ولی یا تیم مذاکره‌کننده بلد نیست یا باوری به زبان مشترک ندارد. ایران می‌توانست اعلام کند که زبان مشترک من منشور سازمان ملل و قوانین ام پی تی است.

سخنگوی وزارت امور خارجه بار دیگر از آمادگی ایران برای توافقی سریع حرف زده است، آیا می‌توان خوش‌بین بود و این‌طور نتیجه گرفت که ایران از تبعات نرسیدن به توافق آگاه است؟

این حرف سخنگو تبلیغاتی است. سخنگوی وزارت امور خارجه باید مواضع رسمی دولت جمهوری اسلامی ایران در خصوص اصول سیاست خارجی کشور را بیان کند. سخنگو نباید شعار بدهد. اینکه ما مشتاقیم و علاقه‌مندیم و آمادگی کامل داریم و چه و چه پروپاگاندا است. سیاست کلی حاکم بر وزارت امور خارجه این است که ماکسانی را وارد کار می‌کنیم که در صحبت‌های خود ابهام دارند. به جز در دوره وزارت آقای ظریف و تنها در مورد خود ظریف شاهد چنین نقصی نبودیم. ظریف با صراحت صحبت می‌کرد و اعلام موضع می‌کرد و مواضع جمهوری اسلامی ایران در خصوص مسائل بین‌المللی را با صراحت بیان می‌کرد ولو اینکه شاید خود ایشان به برخی از این مسائل اعتقادی نداشته باشد ولی در آن زمان اعلام می‌کرد که من باید اصول و مواضع نظام را اجرا کنم. متأسفانه این وضعیت صریح و شفاف در دوره ایشان هم امری فردی و شخصیتی بود و به شکل ساختاری بر وزارت امور خارجه حاکم نشد. اگر دقیق توجه کنیم مشاهده می‌کنیم اکنون در وزارت خارجه کلی‌گویی می‌شود و سیاست‌ها و روندها به شکل جزئی اعلام نمی‌شوند. مثلاً باید گفته شود که سیاست‌های دولت جدید در مورد مسئله هسته‌ای چیست؟ و به این نکته پاسخ داده شود که مبنای غنی‌سازی ۶۰% چیست؟ و ما می خواهیم چه کاری انجام بدهیم؟ دولت باید برای روندی که پیش رو دارد عدله فنی ارائه بدهد. در مورد مسائل هسته‌ای باید دولت به شکل فنی و فنی با مردم و با دنیا حرف بزند. باید مشخص شود تیمی که چهل نفره با پول بیت‌المال به سفر می‌رود چه کاری کرده است و در چه مرحله‌ای قرار دارد و پیشنهاد‌هایش چیست؟

ویژه روز
تصویر روز
خبر های روز