
دولت در سایه؛ این بار اصلاح طلبان
روز نو :تا کنون عملکرد و فعالیت احزاب به برگزاری کنگره ، شورای مرکزی، و فعالیت انتخاباتی محدود میشده و پس از پایان دوره انتخابات از هر نوع آن احزاب نیز به عبارتی به خواب زمستانی میروند و تا انتخابات بعد کرکره فعالیتهای خود را پایین میکشند. این در حالی است که اخیرا کارگزارانیها به عنوان یکی از احزاب بزرگ اصلاح طلب قدمی بیشتر از کارکرد فعلی احزاب برداشتهاند و پیشنهاد قرار گرفتن تحت عنوان دولت در سایه را مطرح کردهاند. طرحی که میتواند عملکرد احزاب را گسترش داده و معنادارتر کند . قدر مسلم حزبی که دولت سایه میشود باید شفاف بوده و با بدنه جامعه در ارتباط باشد؛ یعنی همان مسائلی که تقریبا هیچ کدام از احزاب ایران به آن پایبند نیستند. حال باید دید اصلاحطلبان که همواره دغدغه مسائل و مشکلات جامعه را دارند چگونه با دولت در سایه میتوانند به دولت کمک کنند.
مفهوم دولت در سایه در ایران
چند سالی میشود که بحث دولت در سایه در کشورمان رواج یافته و باب شده و چند ماه پس از روی کارآمدن هر دولتی بحث دولت در سایه هم پیش کشیده میشود. این در حالی است که اساسا اگر بخواهیم مفهوم دولت در سایه را به جهت تبارشناسی بررسی کنیم خواهیم دید که این دولت صرفا در نظامهای پارلمانی رایج است که وقتی در انتخابات یک جناح شکست میخورد و جناح دیگر کرسیهای پارلمان را در دست گرفته و دولت تشکیل میدهد؛ جناح شکست خورده بلافاصله دولت سایه را تشکیل میدهد. این دولت دارای رئیس بوده و به اندازه وزارتخانههای آن کشور، وزیر دارد و رئیس دولت سایه رئیس حزب اپوزیسون است. البته اینگونه نیست که دولت در سایه صرفا به نقد و یا تخریب عملکردهای دولت مستقر بپردازد. به عبارت دیگر دولت در سایه انجمنی مخفی برای زمین زدن دولت نیست بلکه دارای برنامه بوده و دولت موجود را نقد کرده و همواره آمادگی خود را برای کسب قدرت حفظ میکند تا اگر دولت مستقر مجبور به استعفا شود و قرار بر برگزاری انتخابات زودهنگام باشد، آنها زمان را از دست ندهند و بلافاصله با برنامه و نفرات خود، وارد انتخابات پارلمانی شوند. از طرف دیگر رفتار دولت سایه کاملا شفاف و در معرض افکار عمومی است و با ارائه برنامهها و نقدها، همواره خود را برای انتخابات بعدی آماده نگه میدارد. با توجه به آنچه گفته شد از آنجایی که نظام سیاسی کشورمان نیمه ریاستی بوده و پارلمانی نیست، اساسا مفهومی به نام دولت در سایه چندان کاربردی ندارد چرا که دولت روی کارآمده، نه از جانب حزب پیروز در مجلس بلکه با انتخاب مستقیم از سوی مردم روی کار میآید. همچنین اغلب قریب بهاتفاق دولتها در ایران خود را فراجناحی و فارغ از حمایت جریانها و جناحهای سیاسی معرفی کردهاند. در نتیجه نمیتوان عنوان کرد که فلان جریان سیاسی میتواند در مقابل دولت نقش اپوزیسیون را ایفا کند و دولت در سایه را تشکیل دهد. لذا بهنظر میرسد که طرح مفهوم دولت در سایه حداقل در سالهای گذشته قلب مفهوم و ماهیت شده و بهلحاظ ماهوی تغییر پیدا کردهاست. یعنی دولت در سایه در مقام اپوزیسیون اگر بخواهد با برنامههای مدون فعالیتهایی داشته باشد که اگر طبق شرایطی دولت مستقر مجبور به استعفا شد، برای در دست گرفتن مدیریت امر، آماده باشد. اما در تعریف قلب ماهیت شده، آن دولت در سایه همراستا با دولت و اساسا برای کمک به دولت ایجاد میشود تا نقاط قوت را تقویت و نقاط ضعف را بهنحوی مطلوب پوشش دهد. اگر نگاهی به این مفهوم و طرح آن طی سالهای گذشته بیندازیم خواهیم دید که این طرح از ابتدای دولت دوم حسن روحانی در سال 96 از سوی سعید جلیلی عضو فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام و در مقام نقد دولت روحانی مطرح شد. اما چندی است که وی بحث دولت در سایه را در دولت رئیسی اما این بار در جهت کمک به دولت مطرح کرده است. حال باید دید دولت در سایهای که جلیلی مطرح کرده و پیش میبرد تا چه میزان کمک حال دولت مستقر خواهد بود .
دولت در سایه اصلاحطلبان
پس از روی کارآمدن آیتا... سید ابراهیم رئیسی در مقام رئیسجمهور و تشکیل دولت، اصلاحطلبان نیز به رغم تمام محدودیتهایی که برای رقابت با وی داشتند آمادگی خود را برای همکاری و کمک به دولت اعلام کردند. البته رئیسجمهور نیز بهرغم اینکه به استفاده از تمامی نیروها برای حل مشکلات کشور اذعان داشت اما در نهایت دولت خود را با جریان حامی و همسوی خود بست تا مشخص شود دولت فراجناحی و استفاده از همه ظرفیتها و جریانات صرفا در حد یک تعارف ساده بوده است. با این حال اصلاحطلبان که همواره دغدغه حل مشکلات کشور را داشته و دارند با وجود عدم تمایل به همکاری از سوی دولت باز هم پیشقدم شدهاند تا بتوانند به هر عنوان و امکانی که شده دولت را برای رسیدن به شرایط مطلوب در راستای حل مشکلات یاری کنند. در این راستا هفته گذشته بود که در نشست شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی بحث تجدید ساختار تشکیلات در دستور قرار گرفت و همچنین پیشنهاد تشکیل «دولت در سایه» توسط این حزب نیز مطرح شد. طرحی که بر اساس مصوبه کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی برای نقد عملکرد قوا بود. این در حالیاست که پیش از کارگزارانیها پیشنهاد دولت در سایه توسط دیگر احزاب و جریانات مطرح نشده بود و کارگزاران نخستین حزبی است که این پیشنهاد را مطرح کردهاست. بهنظر میرسد بر خلاف رویکردهای پیشین در خصوص دولت در سایه، کارگزارانیها میخواهند در قامت حزبی این طرح را در شاکله و بنمایه اصلی خود پیش ببرند. گرچه به نظر می رسد این ایده تا محقق شدن آن فاصله دارد، اما باید از راهاندازی دولت سایه استقبال کرد؛ زیرا وقتی حزبی چنین عنوانی برای خود انتخاب میکند باید در کنار نقد دولت، برنامههای عملیاتی خود را هم ارائه کند. قدر مسلم اگر این اتفاق رخ دهد آن حزب به بیانه دادن اکتفا نخواهد کرد و با ارائه برنامهای عملیاتی و دقیق به عنوان حزب اپوزیسیون و با برنامه به فعالیت خواهد پرداخت. اینگونه نیز دیگر خواب زمستانی احزاب معنا ندارد، بلکه باید حزب آنقدر فعال و بهروز باشد که نیروی انسانی و برنامه برای به دست گرفتن قدرت داشته باشد نه اینکه فقط در ایام انتخابات نشانی از این احزاب دیده شود. از طرفی، طرح دولت در سایه از سوی احزاب میتواند در راستای کمک به دولت در جهت بهبود وضعیت و شرایط جامعه نیز تلقی گردد که قدر مسلم همراهی دولت را نیز در پی خواهد داشت.