
برجام احيا نشود پلن B را اجرا میكنند
روز نو :کمتر از 24 ساعت دیگر مذاکرات برای احیای برجام در دور هفتم در وین اتریش برگزار خواهد شد و همه طرفها خود را برای مذاکراتی سخت آماده خواهند کرد. مذاکراتی که از درون آن یا توافق، احیای برجام و رفع تحریمهای ایران بیرون خواهد آمد یا اینکه با شکست مذاکرات طرفین به فکر رویکرد دیگری که غربیها از آن تحت عنوان پلنB نام میبرند سوق خواهد داد. حال باید منتظر ماند و دید که مذاکرات چه نتیجهای در بر خواهد داشت. در این راستا برای بررسی تحولات پیش رو برجام و آینده مذاکرات با مهدی مطهرنیا آینده پژوه سیاسی و اجتماعی و تحلیلگر مسائل بینالملل به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
تحولات پیرامون برجام، احیای این توافق و موضع ایران با دولت جدید روی کار آمده را چگونه ارزیابی میکنید؟
برجام در نظام بینالملل به عنوان یک توافقنامه قابل احیاء ولی در جهت ایجاد فضای رو به جلو در ارتباط با ایران مورد توجه است. به این معنا که برجام دریچهای است که در آن میتوان ایران را به پای میز مذاکره کشاند و در میز مذاکره در باب برجام ایران را به طرف ایجاد فضایی مناسب در پذیرش مراتب دیگر اقدام برای عادیسازی رفتار و کنش ایران کنترل، محدود سازی و به سمت مرکز مغناطیسی قدرت نظام بین الملل کشاند. لذا برجام در دست ایالات متحده آمریکا و قدرتهای بزرگ جهانی به عنوان ابزار مهار ایران مدنظر است. از سوی دیگر ایران دولت سرکش و از سوی دیگر تجدیدنظر طلب و از جهت دیگر ضد امپریالیسم جهانی خود را معرفی میکند. کشوری که علیه تمام نظامات موجود در نظم ناموزون، ناعادلانه و غیرقابل تحمل نظام بین المللی خود را پرچم دار معرفی کرده است. پذیرش برجام توسط ایران تاحدود زیادی برای دولت حاکم بر تهران یعنی پذیرش جبر ناشی از عملکرد قدرتهای بینالمللی جهت تنظیم قواعد و تحکیم قوانین خود بر دیگر کشورها از جمله تهران محسوب میشود. از این رو در زمانی که برجام هم شکل گرفت و ایران در زمانههای گوناگونی که پای میز مذاکره رفته تلاش داشته است که اعلام مواضع کند. تا آنجا که تحریمهای فلج کننده دوره اوباما ایران را مجبور کرد تا با کدواژه عقب نشینی قهرمانانه زمینههای شکل گیری برجام و یک توافقنامه را در سال 2015 حاصل نماید. بعد از ورود ایران به برجام برخوردهایی که با این توافق در بخشی از سپهر سیاسی حاکم بر ایران شد با مفهوم ترکمانچای، خیانت و سازش همراه گشت. گروهی که این معنا را بیشتر برساختند و در حوزه تبلیغات سیاسی و حزبی و جناحی در جهت کسب قدرت از آن استفاده کردند، امروز در تهران صاحب دولتند. نه تنها صاحب قوه مجریه، بلکه بر ارکان متفاوت قوای دیگر نیز تکیه زدهاند از این جهت در تهران امروز دولت یکدست فرمان میراند و این دولت یکدست از منظر کنشگران، فضای سیاسی، نهادهای سیاسی، تفکر سیاسی از همگی اینها به گونهای بهره میبرد که دارای عیار بالایی از طرف نظام حکومتی است. حتی این عیار با دوره محمود احمدینژاد قابل قیاس نیست. در چنین فضا و چشم اندازی اکنون ایران به پای میز مذاکره میرود. رفتن ایران به پای میز مذاکره اگرچه توجیه پذیر است، چراکه در دور آخر دولت روحانی نیز در وین مذاکراتی انجام شد اما آن مذاکرات با هسته سخت قدرت برخورد نمود و امروز همان هسته سخت قدرت میخواهد به مذاکره برگردد. از این رو حتی نام بردن از برجام سخت میشود و تلاش دارد که نام دیگری بر بازگشت به این مذاکرات مانند بازگشت به مذاکرات 2015 گذاشته شود، اما آنچه که در صحنه عمل میبینیم تنگتر شدن حلقه محاصره و اثرگذاری بیشتر تحریمهای حداکثری در دوران بایدن بر تهران است.
نــوع رویکــرد آمریکا بـه مساله تحـریمها و توافق احتمالی را چگــونه تحلیل میکنید؟
بایدن توانسته اجماع بیشتری به وجود آورد و امروز دوباره بر اساس پیشبینیهایی که در قبل انجام داده بودم میبینیم که اروپاییها جلوتر از آمریکاییها بر ضد تهران حرکت میکنند. آنها سمت و سویی را برگزیدند که بتوانند در چارچوب این سمت و سو جریان را به جهتی ببرند که بتوانند فشار بر ایران را زیادتر کنند. فقدان همکاری نظام بینالملل با ایران و محاصره منطقهای تهران کاملتر شده است. امروز جدای از مسائل گذشته میزان اورانیوم غنی شده 5 درصد، 20 درصد و بالاتر از 60 درصد ایران مطرح است. آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام عدم همکاری ایران را مجددا مطرح و زمینه را برای برگزاری نشست شورای حکام علیه ایران فراهم کرده است. آمریکاییها تلاش کردهاند که افکار عمومی را به این جهت سوق دهند که آمریکا همه فعالیتهای خود را به انجام رسانده است که تهران پای میز مذاکره بازگردد و با تمام وجود خواهان آن بوده است که مذاکرات مثبت پیش رود. اکنون اگر ایران پای میز مذاکره حاضر شود و برجام را نپذیرد افکار عمومی را در جهت اعمال فشار بیشتر و رفتن به موقعیت پلنB آماده ساخته است. اگر ایران بپذیرد به برجام آنگونه که هست بازگردد عقب نشینی آشکاری بعد از رفتن به پای میز مذاکره از خود نشان داده است و این هر دو به میزانی در برگیرنده این معنا خواهد بود که دولت حاکم در مبارزهای که از منظر ایدئولوژیک علیه آمریکا و جریان سلطه جهانی برساخته کمی به عقب نشسته است و این میتواند برای ایران از هر دو جهت دارای پیامدهای معناداری باشد.
با توجه به اینکه یک روز تا مذاکرات احیای برجـام در دور هفتم فاصله داریم چه رویکــردی در خصوص توافق میان ایران و سایر طرفها و تاثیر آن بر منطقه دارید؟
مذاکرات وین طعم تلخی را به همراه دارد. طعمی که از یک طرف رفتن پای میز مذاکره را برای دولت سخت میکند و تلختر آن زمانی است که همین دولت که هرگونه مذاکره با گروه1+4یا تروئیکای اروپا را نشان دهنده نوعی سازش و عقب نشینی از مواضع انقلابی میدانسته اکنون مجبور است که نه با محمدجوادظریف بلکه با امیر عبداللهیان و نه با عراقچی که با باقری کنی بار دیگر به مذاکره برود و دستاوردهایی که این بار باقری کنی و امیر عبداللهیان به دست میآورند با برجامی مقایسه خواهد شد که در مجلس توسط مخالفان آن به صورت سمبلیک به آتش کشیده شده است. لذا این کار را بسیار مشکل میکند. این در حالی است که غرب نیز این را فهمیده است. ائتلاف عربی- عبــری در منطقه بهوجود آمده و در حــال گسترش به منطقه قسطنطنیه و ترکیه اســت و لبــههای آن به مصر میرسد و از آن طرف آذربایجان، طالبان و پاکستان را در بر میگیرد و بدین ترتیب محاصره منطقهای تهران را کامل میکند. از این سو آمریکا با موضع گیری مکنزی شخص سوم قدرت نظامی در ایالات متحده آمریکا برای اجرای حرکت نظامی بر علیه ایران هشدار میدهد و اینها همگی نشان دهنده وضعیت مبهم در باب مذاکرات است. بهگونهای که ایران چه بپذیرد و چه نپذیرد به سمتی برود که خسرانی را برای ایران به همراه داشته باشد. رویکرد آمریکاییها بر آن است که ایرانی که گفته نه جنگ و نه مذاکره را اکنون به مذاکره باز میگرداند و اگر مذاکره آنگونه که میخواهد به انجام نرسد و ایران تعهداتی در این زمینه را نپذیرد به راحتی آن را به سمت جنگ سوق دهد. فلذا باید بگوییم که منطق موجود منطق بسیار سختی است.