
کاندیداهایی داریم که ناگزیرند آنها را تایید کنند
قاطبه اصلاحطلبان بر این باورند که در انتخابات پیش رو ضمن مشارکت فعال صرفا با کاندیدایی واحد وارد خواهند شد و جبهه اصلاحطلبان نیز به عنوان نهاد اجماعساز بر همین مبنا قرار را بر این گذاشته تا پیش از ثبت نام نامزدهای انتخاباتی به بررسی و ارزیابی کاندیداهای معرفی شده از سوی احزاب اصلاحطلب بپردازد و مشخص شود که چه کسانی در انتخابات ثبت نام کرده و حاضر خواهند بود. هرچند که برخی معتقدند اصلاحطلبان باید حداقل با 2 کاندیدا وارد انتخابات شوند که احیانا اگر یکی رد صلاحیت شد دیگری بتواند اصلاحات را نمایندگی کند. با این حال آنچه مسلم است کاندیدای اجماعی اصلاحطلبان باید مولفههایی از جمله رایآوری، اقبال عمومی و مهمتر از همه قابلیت موجسازی در جامعه را داشته باشد که بتواند موفقیت حاصل کند اگر نه نباید چندان امیدی به پیروزی داشت. هرچند که بحث مشارکت مردم در انتخابات نیز نکته دیگری است که نباید به سادگی از آن عبور کرد. برای بررسی شرایط اصلاحطلبان در انتخابات پیش رو، نحوه انتخاب کاندیدای اجماعی و نحوه حضور در انتخابات با جواد امام دبیر کل حزب مجمع ایثارگران اصلاحطلب و مدیرعامل بنیاد باران به گفت و گو پرداخته است که میخوانید.
به گزارش روز نو :صحبـــتهایی در خصوص چگونگی انتخاب کـــانــدیدای اجـــمــاعی اصلاحطلبان مـــطرح میشود و حتی بـــرخی نیز از رونـــد مـعمول در جبهه اصلاحطلبان بــرای انتخــاب نامزدها ابراز نارضایتی کردهاند؛ بــر ایــن اساس روند انتخابات نامزد واحد اصلاحطلبان را چگونه ارزیابی میکنید؟
جبهه اصلاحات خودش متشکل از احزاب اصلاحطلب و اشخاص حقیقی است که عضو جبهه شدند و مکانیزم آن نیز به صراحت مشخص شده است. با فرآیندی که در جبهه مصوب شده ابتدا تعدادی از اعضای جبهه کاندیداهای مد نظر خود را پیشنهاد میدهند که اینها حداقل باید 10 امضا از اعضای جبهه داشته باشد و پس از آن مورد پذیرش یک سوم اعضای جبهه قرار بگیرد و بعد از بررسی و گفت و گو با نامزدهای مورد نظر در نهایت باید حداقل دوسوم اعضای جبهه به آن نامزد رای دهند که با دو سوم آرا به عنوان نامزد جبهه اصلاحات معرفی شود. پس از آن از بین کاندیداهایی که موفق شدند دو سوم آرا را به خود اختصاص دهند اگر یک نفر بود که فبها، اما اگر کاندیداها بیش از یک نفر بودند با نظرسنجی ملی و اجماع علمی که مدنظر است به صورت رسمی مورد ارزیابی قرار میگیرند و هرکدام از اقبال بالاتری در جامعه برخوردار بود به عنوان کاندیدای نهایی جبهه اصلاحات انتخاب میشود. ما دو رئیس جمهور نمیخواهیم و در نهایت از بین کاندیداهای مطرح شده یک نفر را برای ریاست جمهوری خواهیم داشت. لذا باید یک کاندیدای نهایی داشته باشیم و در مورد نهایی بودن این کاندیدا تا قبل از روز انتخابات باید تصمیم گرفته شود. قرار است که قبل از ثبتنام نسبت به این کاندیداها که دو سوم را اخذ میکنند ارزیابی و بررسیها صورت بگیرد، چرا که قرار نیست برای ما کاندیدا تعیین کنند بلکه قرار است ما خودمان کاندیدا انتخاب کنیم. لذا نامزدهایی که خود جبهه انتخاب میکند اگر مورد تایید واقع شدند و بیش از یک نفر و واجد دو سوم آرا قبل از ثبت نام بوده باشند نسبت به آنها تصمیم گیری میکنیم.جبهه اصلاحطلبان کاندیداهای مورد نظر خود را که اکثریت را آوردهاند اعلام میکند و اگر ثبت نام کردند ما از بین آنها کاندیدای نهایی را انتخب میکنیم؛ نه اینکه کسی بدون نظر جبهه مستقلان تصمیم به ثبت نام گرفته باشد. در این صورت شخص مورد نظر ضمن احترام کاندیدای جبهه اصلاحطلبان نیست. اگر بخواهند مهندسی کرده و کلا کاندیداهای ما را رد کنند و بگویند ما تشخیص میدهیم از چه کاندیدایی حمایت کنید و به عبارتی برایمان انتخاب کنند مورد قبول جبهه نخواهد بود.
برخی مطرح میکنند که این احتمال وجود دارد شــورای نگهبان کاندیداهای مدنظر جبهه اصلاحطلبان را رد و برخی چهرهای اصلاحطلب مستقل را تـــایید کند و اینگونه به جامـــعه الـقا شود که از اصلاحطلبــان هـم کاندیدایی وجود دارد؛ اساسا رویکرد جبـهه اصلاحطلبان در این خصوص چگونه است؟
تشخیص صلاحیتها بر عهده شورای نگهبان است و آن هم بر اساس قانون ولی تشخیص اصلاح طلب بودن افراد با شورای نگهبان نیست. اگر اصلاحطلبان خودشان نتوانند یک چهره اصلاحطلب را انتخاب کنند و و نتوانند تشخیص دهند که شخص انتخاب شده اصلاحطلب است یا نیست و دیگران بخواهند برایشان تصمیم بگیرند و این صلاحیت را هم از اصلاحطلبان بگیرند که نمیتوانید کاندیدای خودتان را تشخیص و انتخاب کنید وامصیبتا است. هر چند که اگر اصلاحطلبان بنایی بر نیامدن نداشتند که اینقدر خود را به زحمت نمیانداختند. جبهه اصلاحطلبان ایران تشکیل شده تا در انتخابات شرکت کند و امیدواریم آن لوازمی که یک انتخابات رقابتی لازم دارد و برای یک مشارکت حداکثری فرض است محقق شود و اصلاحطلبان نیز به وظیفه و تکلیف خودشان به درستی عمل کنند. ما برای مشارکت و حضور در انتخابات خودمان را آماده کردیم و به هر حال کاندیداهایی داریم که فکر میکنیم شورای نگهبان هم ناگزیر است که قطعا آنها را تایید کند. ولی اگر بنابر این باشد که اصلاحطلبان تحت هیچ شرایطی اجازه حضور در انتخابات را نداشته باشند و کاندیدا معرفی کنند قطعا قرار نیست که با کاندیدای رقیب وارد میدان رقابت شویم. ما در میدان رقابتی وارد خواهیم شد که بازیکنش از خودمان باشد. فرض ما در جبهه اصلاحات؛ اصلاحطلب بودن، پاکدست بودن، توانمند بودن و مورد اقبال عمومی بودن یک کاندیدا است. اگر قرار باشد که از کاندیدای طرف مقابل حمایت کنیم دیگر معنایی ندارد که بیایم خودمان را ارائه دهیم. ما این تجریه را انجام دادیم و از تجربه گذشته به رغم همه هزینههایش پشیمان نیستیم. البته نقد خودمان را به دولت و عملکردهایش داریم ولی فکر میکنم در سال 92برای اصلاح کشور همان اتفاقی افتاد که در واقع به درستی انجام دادیم و از آن حمایت میکنیم. نقدهایمان بر دولت به قوت خود باقی است ولی اینکه قرار باشد ما کاندیدا نداشته باشیم از هیچ کاندیدایی حمایت نخواهیم کرد.
بعضا مطرح میشود که اصلاحطلبان برای اینکه در قدرت بمانند و کنشگری خود را ادامه دهند شاید در دقیقه نود تن به ائتلاف یا رویکرد دیگری بدهند؛ تحلیل شما از این مساله چگونه است و چه میزان به این گزاره قائل هستید؟
مگر به اصلاحطلبان که در سالهای 92 و 96 به آقای روحانی رای دادند اجازه داده شد که به قدرت وارد شوند؟ ما حتما کنش سیاسی فعال خود را داریم و حتما آنچه که فکر میکنیم به نفع مردم و کشور است انجام میدهیم. اگر حاضر به هزینه کردن جریان اصلاحلات باشند تاکنون کوتاهی نکردهایم و منبعد نیز کوتاهی نمیکنیم. ولی اینکه برخلاف مصالح مردم و کشور فکر کنند که قرار است به هر قیمتی وارد این صحنه شویم حتما وارد نمیشویم. اتفاقی که میافتد قرار نیست به هر قیمتی کنشگر سیاسی باشیم که هیچ مناسبتی با مطالبات و مصالح کشور در آن لحاظ نشده باشد.
پس از نهی آیتا... سید حسن خمینی از ورود به انتخابات عدهای مطرح کردند که باتوجه به شرایط داخلی و بینالمللی شخصیتی مثل آقای خاتمی میتواند با حضور در انتخابات شرایط را تغییر دهد و امید ایجاد کند؛ اساسا اصلاحطلبان با ایشان گفت و گویی داشتهاند؟
بله؛ اما متاسفانه آقای خاتمی از این بحث استقبال نکردند والا ما فکر میکنیم که حتما ظرفیت آقای خاتمی برای وضعیت فعلی کشور بسیار میتواند راهگشا باشد. آقای خاتمی طرف مشورت جبهه اصلاحطلبان ایران هستند اما تمام تلاششان هم بر این است که خود جبهه تصمیم بگیرد و به کاندیدای اجماعی و واحد برسد.
منبع:آرمان ملی