
اگر مردم بيايند اصلاحطلبان رای می آورند
شايد بتوان مقطع نيمه دوم سال 96 تاکنون را يکي از بدترين مقاطع زماني براي اصلاحطلبان قلمداد کرد. جايي که سرمايه اجتماعي آنها ريزش کرد. با رويگرداني جامعه مواجه شدند، اختلافات دروني پديد آمد و موسويلاري و عارف از شورايعالي استعفا دادند. عبدالوحد موسويلاري در اين باره ميگويد: «بعضي فکر کردند من مکانيسم حقيقي و حقوقي شکلدهنده شوراي سياستگذاري را زير سوال بردهام؛ درحاليکه اينطور نيست. من همچنان معتقدم در جريان اصلاحطلبي، همه آنها زير چتر احزاب نيستند.»
اصلاحطلبان و آينده پيشرو
به گزارش روز نو :اصلاحطلبان از 23سال پيش که با انتخابات خرداد 76 موجوديت خود را اعلام کردند، همواره توانستهاند در انتخاباتهاي مختلف موثر ظاهر شده و با کنشگريهاي خود بر درصد مشارکت جامعه در انتخابات تاثير بگذارند. فارغ از انتخاباتهاي سالهاي دور مثل 76 و 80 که رئيس دولت اصلاحات با آراي بالاي مردم در انتخابات به پيروزي رسيد، اصلاحطلبان در مقاطع ديگر نيز مثل انتخابات مجلس دهم در اسفند 94 و ارديبهشت 96 توانستند سرمايه اجتماعي خود را به صحنه آورده و انتخابات را به نفع خود رقم بزنند. اما هر چه سالهاي ابتدايي و مياني دهه 90 براي اصلاحطلبان خوشيمن بوده و به عبارت عاميانهتر آمد داشته اما سالهاي پاياني اين دهه چندان روي خوشي به اصلاحطلبان نشان نداده است. چنانکه امروز ميبينيم به واسطه اتفاقات مختلفي که در ساحتهاي گوناگون جامعه رخ داده سرمايه اجتماعي اصلاحطلبان با ريزش چشمگيري مواجه بوده است و ديگر مردم اعتماد سابق را به اين جريان سياسي ندارند. علت آن را نيز ميتوان در عملکرد ضعيف و انتقادآميز دولت در حوزه اقتصاد و معيشت مردم جستوجو کرد. البته نه اينکه خود اصلاحطلبان نيز در اين زمينه بيتقصير بوده باشند. عملکرد منفعلانه آنها در مجلس دهم، عدم اتخاذ رويکردها و تصميمات درست و کارساز در شوراي عالي سياستگذاري و پرداختن به اختلافات درونجرياني همه باعث شد تا اصلاحطلبان از مردم و مطالباتشان دورتر شوند. چنانکه در انتخابات 98 شاهد کاهش جدي مشارکت مردم و عدم حمايت از اصلاحطلبان بوديم. لذا به نظر ميرسد که اگر اصلاحطلبان در ماههاي باقيمانده نتوانند خود را به مردم نزديک کرده و آنها را نسبت به حضور در انتخابات متقاعد سازند نبايد انتظار موفقيت و پيروزي در 1400 را نيز داشته باشند. بايد ديد شرايط براي اصلاحطلبان و جامعه چگونه رقم خواهد خورد.
از 76 تا 1400
وزير کشور دولت اصلاحات درخصوص عملکرد جريان اصلاحات اظهار داشت: عملکرد جريان اصلاحطلبي در چند مقطع قابل بررسي است؛ مقطعي که از سال 75 شروع و 84 تمام ميشود که اصلاحطلبان با حضور در عرصه سياسي و نهايتا پيروزي در انتخابات دوم خرداد، دولت اصلاحات را تشکيل دادند. ايرنا نوشت، سيدعبدالواحد موسويلاري گفت: بعد از آن دوران رياستجمهوري آقاي احمدينژاد از سال 84 تا 92 است. مقطعي هم از سال 92 تا امروز که اصلاحطلبان بنا بر مصالحي، از نامزدي که از جبهه آنان نبود، حمايت کردند و در آنچه در اين هفت سال اتفاق افتاده، شريک شدند. وي افزود: در دوره احمدينژاد وضعيت اصلاحطلبان مشخص بود و خيلي جاي بحث نداريم؛ بهخصوص بعد از حوادث 88 و مسائلي که پيش آمد. اما از سال 91 و 92 جريان اصلاحطلب به اين جمعبندي رسيد که بايد مجدد در عرصه انتخابات حضور پيدا کند و فعال باشد. نايبرئيس مستعفي شورايعالي سياستگذاري اصلاحطلبان ادامه داد: اينجا جريان اصلاحطلب ميخواست موجوديت خود را با حضور در صحنه اعلام کند. اصلاحطلباني مثل آقاي دکتر عارف و آقاي جهانگيري ثبتنام کرده بودند. مرحوم آيتا... هاشميرفسنجاني کانديداي خاص اصلاحطلبان نبود، اما اصلاحطلبان به ايشان علاقهمند بودند و دوست داشتند ايشان در صحنه باشد. موسويلاري در خصوص انتخابات پيشرو تاکيد کرد: انتخابات رياستجمهوري تا امروز و تا اين لحظه، تحت تاثير انتخابات 98 است؛ يعني سوالهايي که در اذهان مردم است، در ذهن کنشگران سياسي نيز وجود دارد. محافل مختلف سياسي در اين مساله بحث کرده و سناريوهاي مختلف را ارزيابي ميکنند. اين فعال سياسي اصلاحطلب بيان کرد: انتخابات سه ضلع دارد؛ مردم، متوليان انتخابات و کنشگران سياسي. اگر متوليان انتخابات قانونمند حرکت کنند و مردم احساس کنند رايشان محترم است، شرکت ميکنند و اگر مردم پاي صندوقها بيايند، اصلاحطلبان پيروز خواهند بود. در چنين فضايي، اصلاحطلبان ميتوانند به اجماع و نقطهنظر واحد برسند.
ماجراي استعفا از شوراي عالي
وزير کشور دولت اصلاحات عنوان کرد: در جلسات متعددي با شوراي نگهبان از حقوق کانديداها دفاع ميکردم و در پارهاي موارد هم با شوراي نگهبان به توافق ميرسيديم. در آخرين جلسهاي که با شوراي نگهبان بود و آنها هم با من همدلانه حرکت کردند، پيشنهاد من اين بود که شما يک نماينده براي حل اين مساله تعيين کنيد که توافق ما براي شما حجت باشد که از طرف شوراي نگهبان آيتا... رضا استادي معرفي شد. ما تقريبا 15، 20 روز با ايشان جلسات مختلف داشتيم و پروندهخواني ميکرديم؛ يعني يک فرد مشخص مشکلش چه بوده و ايشان هم نگاه ميکرد که ببيند آيا چيزي در پروندهاش هست يا خير؛ اگر نبود او را تاييد صلاحيت ميکردند. به همين سادگي و بهصورت رفاقتي و از طريق همين مکانيسم تا حد زيادي مشکلات و مسائل با شوراي نگهبان حل شد. موسويلاري با اشاره به ماجراي استعفاي خود از شورايعالي سياستگذاري اصلاحطلبان اظهار کرد: من در متن نامه استعفا به اين نکته اشاره کردم و گفتم احزاب بايد نقش فعالتري پيدا کنند. بعضي فکر کردند من مکانيسم حقيقي و حقوقي شکلدهنده شوراي سياستگذاري را زير سوال بردهام؛ درحاليکه اينطور نيست. من همچنان معتقدم در جريان اصلاحطلبي، همه آنها زير چتر احزاب نيستند. وي تصريح کرد: نيروهاي بسيار ارزشمندي در شهرها و مناطق ديگر هستند که ميتوانند حضور فعال داشته باشند، اما وابسته به هيچکدام از احزاب نيستند. ما هر ساختار اجماعي را که تعريف ميکنيم، بايد ناظر بر بهرهگيري از آنها هم باشد. همانطور که به احزاب ميدان ميدهيم، بايد آنها هم باشند.