
اصلاحطلبان منفعل نباشند
طی روزهای اخیر درحالی عملکرد شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان زیر بار نقد قرار گرفته که طی انتخابات در سال های ۹۲ ، ۹۴ و ۹۶ بیشترین نقشآفرینی در هماهنگی و ساماندهی جریان اصلاحطلب به عهده شورای عالی بود اما عملکرد انفعالی این شورا و برخی اعضای آن مدت زمان زیادی مورد نقد توسط صاحب نظران قرار گرفته بود که امروز با استعفای پی در پی اعضای آن ، این نقدها بیش از پیش به چشم آمد. اما موضوع مهم دیگر نزدیکی به انتخابات ۱۴۰۰ در کمتر از یکسال دیگر است ، «تغییر ساختار و سیاست های شورای عالی طی زمان باقی مانده به نوعی سرنوشت ساز است.» برای بررسی عملکرد دولت اصلاح طلبان ، شورای عالی و سازوکار جدی با سید محمود میرلوحی عضو شورای شهر تهران و فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
به گزارش روز نو :ارزيابي شما از عملکرد شوراي عالي در انتخابات اخير و مقايسه آن با عملکرد اين شورا در سال 92، 94 و 96 چيست؟ از ديدگاه شما نقدهايي که امروز به اين شورا وارد ميشود تا چه اندازه منصفانه است؟
شوراي عالي از سال 92 تا سال 98 محور فعاليت هاي جريان اصلاحطلب محسوب ميشود و در همين دوران هم نميتوان بسياري فعاليتهاي مفيد اين شورا را ناديده گرفت ، در واقع در کنار تمام نقدهايي که به عملکرد اخير شوراي عالي وارد است بايد در نظر داشته باشيم که بخش زيادي از تعامل اصلاحطلبان در انتخابات 92 و 96 به عهده شوراي عالي اصلاحطلبان بود که به خوبي از پس اين مسئوليت برآمد. شوراي عالي اصلاحطلبان بهعنوان ترکيبي از اعضاي حقيقي و احزاب اصلاحطلب توانست در بسياري عرصهها هماهنگي لازم را در ميان جريان اصلاحات به وجود بياورد نفوذ و اعتبار شوراي عالي باعث شد اعضا در اين شورا با ويژگيهاي لازم و مقتضي به زمان وارد عرصه سياست شوند. در واقع افراد با ويژگيهاي خاص در شوراي عالي اصلاحطلبان وجود داشتند. در انتخابات دوره قبل مجلس شوراي اسلامي حتي رقيب جريان اصلاحات هم باور نميکرد اصلاحطلبان به اين شکل پرقدرت جريان اصولگرايي را پشت سر بگذارند و در انتخابات 96 هم انتخابات با حضور حماسي مردم شکل گرفت که باز هم از نتايج عملکرد شوراي عالي اصلاحطلبان بود ، اين نتايج قابل انکار نيستند. نقدها قابل قبول هستند اما نبايد اقدامات موثر شورا را ناديده بگيريم .
پس از انتخابات اسفندماه نقدهاي بسياري به شوراي عـــالي سيــاستگذاري اصلاحطلبان وارد شد و امروز با استعفاي پي در پي اعضاي آن شدت اين نقدها بالا گرفته است؛ علت را چه مي دانيد؟
در انتخــابات 98 جــريان اصــلاحطلبي و فراکسيون اميــد به شــدت مورد نقد قــرار گـــرفتند و اساسا از ابتداي سال 98 اين نقدها به عملکرد فراکسيون اميد و اصلاحطلبان وجود داشت اما نکته قابل توجه در خصوص انتخــابات 98 اين بود که همگان ميدانستند براي مشارکت قابل قبول مردم در انتخابات و پاي صندوقهاي راي نياز به حضور چهرههاي شاخص اصلاحطلبي وجود داشت و صاحبنظران هم بارها اعلام کرده بودند اگر حکومت در خصوص تاييد صلاحيتها تغيير رويه ندهد و اجازه رقابت واقعي وجود نداشته باشد مردم مشارکت نخواهند کرد و دقيقا با پيش آمد اين موضوع مردم نشان دادند ديگر به شيوه قبل نميتوانيم آنها را پاي صندوقهاي راي بياوريم. در انتخابات اسفندماه ليست ندادن شوراي عالي بسيار مورد توجه قرار گرفت . انتظار ميرود شوراي عالي در حضور رئيس دولت اصلاحات و صاحبنظران در اين شورا گزارش عملکرد خود را ارائه کنند و کرونا و مشکلات فعلي نبايد مانع شود.
فکر ميکنيد نزديکي به انتخابات 1400 چه تاثيري در روند تغييرات در شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان بگذارد؟
بايد مشخص شود عملکرد شوراي عالي در آينده به چه شکلي پيش خواهد رفت و با وجود ضرورت اصلاحات در اين شورا به چه شکلي ساختار را براي تاثيرگذاري بيشتر تغيير خواهند داد. آيا ميخواهند از اشخاص حقيقي دعوت به حضور نمايند يا حضور احزاب را پررنگتر جلوه دهند؟ بايد تمام عملکرد شوراي عالي با شفافيت کامل در حضور رئيس دولت اصلاحات مشخص شود. مخصوصا در حال حاضر که نزديک به انتخابات 1400 هم هستيم اين شفافيت در عملکرد براي شوراي عالي بيش از پيش مورد اهميت است، چراکه بايد مشخص شود ستاد انتخاباتي شوراي عالي به چه شيوه اي عمل ميکند و در انتخابات اخير علت برخي ناکارآمديها مطرح شود. جريان اصلاحات نميتواند دست روي دست بگذارد و خانهنشين شود، بايد براي انتخابات آينده از امروز برنامهريزي داشته باشيم تا بتوانيم در شرايط حساس کنوني در کشور هم اعتماد مردم را براي انتخاباتي پرشور بازگردانيم هم شخصي به ميدان بيايد که بتواند براي حل بحرانهاي اصلي کشور عزمي جدي داشته باشد. حدود چهار ماه از انتخابات اسفندماه گذشته و شوراي عالي تاکنون گزارشي از عملکرد خود ارائه نداده و هر روزي که زمان ميگذرد با توجه به شرايط فضاي سياسي در کشور، ديرتر ميشود. هرچه سريعتر بايد مفاد لازم حضور اصلاحطلبان در انتخابات آينده مشخص شود و اقدامات لازم در کلان شهرها و شهرستانها صورت بگيرد تا با اراده جمعي جريان اصلاحات بتوانيم نتيجه مطلوب را از انتخابات آتي داشته باشيم .
فکر ميکنيد شوراي عالي بتواند در انتخابات آتي مانند قبل نقشآفريني کند؟
عدهاي معتقدند که دوره شوراي عالي تمام شده، عدهاي ديگر که اغلب تندروها هستند ميگويند دوره اصلاحات تمام شده و به پايان رسيده و برخي از افراد در خود شوراي عالي نيز در هر 3 دوره عملکردي اين شورا نقدها و نظراتي داشتــند و ســهم بيشتري از تصميمات را در اختيار داشتند، که پس از انتخابات نديديم که دنباله ديدگاههاي خود را بگيرند. با اين وجود بايد منتظر باشيم و ببينيم تغييرات به چه سمت و سويي پيش مي رود تا بتوان ميزان تاثيرگذاري شوراي عالي را پيش بيني کرد.
از ديدگاه شما تغييرات و اصلاحات در شوراي عالي بايد به چه سمت و سويي پيش برود؟
در شرايط جديدي اصلاحات خود را از نو تعريف کند و شوراي عالي بتواند مثل 2 دوره قبلي ارزيابيهاي دقيقي از عملکرد، اهداف تاسيس ،گزارش عملکرد هيات رئيسه، نقش استانها، ارتباطات و رسانهها را بررسي کند. چرا که در دوره قبل نيز اين سرفصلها بررسي شد و دوستان تغييرات و پيشنهاداتي را مطرح کردند. حال شوراي عالي وظيفه اين تغييرات و پيشنهادات را بهعهده دارد و تا به جريان و رئيس دولت اصلاحات ارائه نگردد نميشود پيشبيني کرد که در آينده چه اتفاقي خواهد افتاد.
نقش احزاب را در اين برهه چه ميزان موثر ميدانيد؟
تقويت جايگاه احزاب در انتخابات امري ضروري است. برخي فکر ميکنند مبحث اصلاح قانون اساسي بيمورد است در صورتي که اگر اين اصلاح صورت بگيرد جايگاه احزاب در کشور تثبيت ميشود و آنها ميتوانند قويتر قدم بردارند و در پي آن هم تاثيرگذاري بيشتري در عرصه سياست خواهند داشت يا حداقل فعلا بايد اصلاح قانون در اين موضوع در دستور کار قرار بگيرد، چراکه در شرايط امروز براي برگزاري انتخابات رقابتي و پرشور نياز جامعه است و بخشي از اعتماد افکار عمومي را به سيستم بازميگرداند.
با اين وجود فکر ميکنيد فعاليتهاي انتخاباتي جريان اصلاحات بايد در حال حاضر آغاز شود؟
اگر وقت کافي براي معرفي کانديدا گذاشته نشود پس از انتخابات هرکسي که پيروز ميدان باشد نميتواند شعارهاي خود را عملي کند و اين نتيجهاي جز نارضايتي عمومي ندارد. برهمين اساس امسال بايد بيشتر از اين ها هم به فضاي انتخاباتي کشور بپردازيم چون فرصت ريسک نداريم و تا به امروز از شکل رقابتي سابق به اندازه کافي آسيب ديده ايم . سازوکار معيوب سابق در انتخابات بايد تغيير پيدا کند و شروع آن از تيرماه 99 اصلا زود نيست چه بسا دير هم هست، در نهايت بايد با روشهاي درست و سازوکار هاي صحيح اين ساختار را تا جايي که ميتوانيم ترميم کنيم.
برخي معتقدند روحاني با عملکرد خود در دوره دوم دولت تدبير و اميد آسيب زيادي به عقبه اجتماعي جريان اصلاحات وارد کرد. در چنين شرايطي فکر ميکنيد امکان ترميم اين سرمايه اجتماعي در يکسال آتي وجود دارد؟
در انتخابات سال 1396 روحاني در دولت اول خود فراتر از انتظار ظاهر شــد هــرچند عارف که اصلاحطلب اصيل تري بود از انتخابات کنارهگيري کرد و روحاني هم هيچگاه ادعاي اصلاح طلبي نداشته اما ضعفهاي امروز دولت را اگر ميبينيم بايد اقدامات خوب آن را هم ببينيم. روحاني در دوره اول دولت خود عزمي جدي و اقدامات بزرگي در جهت اصلاح امور داشت و از پس بخشي از آن هم برآمد در حوزه اقتصاد برجام و سياستهاي داخلي روحاني فراتر از انتظار پيش رفت، چراکه از او انتظار نميرفت بهعنوان يک اصولگراي معتدل بخواهد در برخي موارد راه خاتمي را ادامه بدهد و مثل رئيس دولت اصلاحات عمل کند برهمين مبنا هم شوراي عالي رئيس دولت اصلاحات و مرحوم آيتا... هاشمي در دوره دوم به حمايت از روحاني پرداختند و همه شاهد حضور حماسي مردم پاي صندوقهاي راي بوديم و روحاني در انتخابات 96 راي قويتر و معنادارتري نسبت به دوره اول داشت هرچند که او در دوره دوم دولت خود عقبه راي و اقبال مردم را از دست داد و از عنوان دولت تدبير و اميد کمي فاصله پيدا کرد و اقدامات او باعث شد آراي خود را از دست بدهد در اين شرايط هم که روحاني تنها شده رقيب تمام عزم خود را به کار گرفته که در مورد دولت او سياهنمايي کند و حتي اقدامات خوب دولت هم ديده نشود، بهطوري که اگر او خداحافظ بگويد اشکي برايش ريخته نميشود و برخي اقدامات اخير او دور از تدبير بود که اساس دولت او را تشکيل داده بود و نبايد بر سر عقبه اجتماعي خود ريسک ميکرد در واقع روحاني بيش از همه ما در کانون هيجانات بود من در ستاد انتخاباتي روحاني حضور داشتم و شاهد بودم حتي تندتر از اعضاي ستاد خود موضعگيري ميکرد و تصميمگيري ميکرد ما بعضي اوقات در جلساتي که در ستاد برگزار ميکرديم ارزيابي نهايي جلسات اين بود که روحاني حتي جلوتراز ستاد حرکت ميکند، اما به يکباره او از همه اين پيشرويها عقب نشيني کرد، هرچند که نميتوان صد در صد تقصيرها را گردن دولت بيندازيم و مانع تراشي هاي زيادي بر سر راه روحاني وجود داشت در واقع او در زمان مشخصي از دولت دوم خود بهطور مشخص از مواضع خود عقبنشيني کرد و حتي در برخي موارد آنهارا دور زد و نتيجه آن هم شرايط موجود است.
با اين وجود چه ميزان احتمال معرفي کانديداي معتدل يا منتسب به اصلاحطلبي را در سال 1400 از سوي اين جريان محتمل ميدانيد؟
انتخابات 1400 را نميتوان به هيچعنوان شرايط را با انتخاباتهاي قبل مقايسه کرد و مردم ديگر به انتخاب بين بد و بدتر روي نخواهند آورد. نظارت استصوابي کشور را به نقطهاي بيبازگشت برده و اميدوارم در آينده به هر نحوي که هست اين روش تعديل شود. در واقع روحاني بايد بهنحوي رفراندومي براي نظارت استصوابي برگزار کند تا مردم در اين باره تصميمگير باشند البته که اين بحث توسط روحاني مطرح شد، اما با تغيير ساختار مجلس مشخص نيست چه تصميمي در اين باره گرفته شود اما موضوعي که مشخص است اين است که ديگر نميتوان به اين شکل انتخابات را برگزار کرد در انتخابات اخير 230 حوزه انتخابيه غيررقابتي بود و در اين شرايط انتخابات چه معنايي دارد؟ کشور از اين موضوع و روش برگزاري آسيب بسزايي ديد و مشارکت حداقلي مردم طي چهل سال عمر نظام کاملا به چشم آمد و ادامه اين روش نتيجه خوبي در پي نخواهد داشت .
با اين وجود شرکت در انتخابات را فقط با کانديداي اصلاحطلب و شناسنامهدار در اين جريان ممکن مي دانيد؟
اگر مشارکت حداکثري مردم را ميخواهيم بايد شرايط آن را فراهم کنيم ما در سال 98 شاهد بوديم ديگر کانديداي غيراصلاحطلب جوابگو نيست و رايدهندگان حتي اگر به جريان اصلاحات اقبال هم داشته باشند ديگر به سادگي پاي صندوقهاي راي حاضر نخواهند شد. رايدهندگان اصــلاحطــلب و ســبد راي خاکستري هميشه مقايسه ميکنند و بر اساس برنامه کانديدا راي ميدهند حتي در انتخابات 96 با آندرصد بالاي مشارکت همواره از ما پرسيده ميشد که مردم تا کي بايد به دعوت شما لبيک بگويند و راي بدهند؟ و شرايط امروز بسيار سختتر از سال 96 است نبايد فکر کنيم تکرار رئيس دولت اصلاحات که منجر به مشارکت گسترده مردم شد بدون اساس بوده و مردم هم بيپايه حرف او را قبول کردهاند؛ خاتمي از عقبه اجتماعي استفاده کرد که ساليان سال براي آن زحمت کشيده شده بود جامعه امروز را بايد با استدلال اقناع کرد و نميتوانيم از آنها به سادگي مطالبه کنيم که راي بدهند در همين رابطه اميدوارم شرايط بهنحوي پيش برود که به مشارکت حداکثري بازگرديم من از رفراندوم جمهوري اسلامي تا به امروز پاي صندوق هاي راي بودهام و برهمين اساس امروز ميگويم راه سادهاي در پيش نيست و بايد براي بازگشت مردم پاي صندوقهاي راي تلاش جديب صورت بگيرد، چرا که شرايط هر روز سختتر ميشود.