
اصلاحطلبان در ۱۴۰۰ باز میگردند
هر اندازه اصولگرايان در پي رتق و فتق امور خود هستند و درصدد کارايي بهتر در مجلس برميآيند به همان شکل در جهت معکوس اصلاحطلبان با ملغمهاي از مشکلات روبهرو هستند که گويا قرار نيست عزمي براي حل و فصل اين مسائل ايجاد شود. انتقادات به شوراي عالي، ادامه همکاري يا تشکيل سازوکارهاي جديد، ايده پارلمان اصلاحات و انتخابات 1400 مسائلي است که اصلاحطلبان با آن روبهرو هستند. بهنظر ميرسد فرصت يک ساله تا 1400 فرصت خوبي براي بازپروري و جامعه محوري اصلاحطلبان باشد تا هم سرمايه اجتماعي از دست رفته را بازيابند و هم شکست 98 با پيروزي در 1400 به دست فراموشي بسپارند. سيدمحمود ميرلوحي فعال سياسي اصلاحطلب معتقد است: «انشاءا... بهزودي سازوکاري طراحي شده و تکليف شوراي عالي روشن ميشود، يا با اصلاحاتي ادامه پيدا ميکند يا جاي خود را به سازوکار کارآمدتر، مؤثرتر و عليالقاعده با نقص کمتر و پاسخگوتر نسبت به جريان اصلاحات خواهد داد.»
1400 فرصتي براي بازگشت
به گزارش روز نو :اصلاحطلبان در برخي مقاطع نشان دادهاند که با اتخاذ برخي رويکردها و عملکردها اجازه دادند حواشي بر متن غلبه کند و اين جريان به جاي بازنگري و آسيب شناسي بيشتر به جدالهاي لفظي دروني تن داده است. همين مساله است که باعث شده با گذشت بيش از 4 ماه از شکست در انتخابات 98 هنوز به چرايي اين موضوع، آسيب شناسي آن و تدوين برنامهاي مدون و مشخص براي انتخابات 1400 پرداخته نشود و همه صرفا نسبت به لزوم آن تاکيد کنند. اصلاحطلبان بايد قبول کنند که بايد از يک جا آسيب شناسي و بازنگري در راهبردها، ساختار و سازوکارها را کليد بزنند. انتقادات جسته و گريخته و پراکنده به عملکرد شوراي عالي سياستگذاري، رئيس دولت اصلاحات ريزش سرمايه اجتماعي و محدوديتهاي عارض بر اين جريان نه تنها راه چاره اصلاحطلبان نيست بلکه صرفا با کشتن زمان آنها را به بيراهه و کورهراههايي ميبرد که در انتها چيزي عايدشان نخواهد شد. از اين رو امروز بازنگري در رفتارها، راهبردها، ساختار و سازوکارها و از همه مهم تدوين مانيفست و استراتژي مبتني بر نيازهاي روز جامعه از هر چيزي براي اصلاحطلبان مهمتر است. مشکل اصلاحطلبان اين است که امروز جامعه نميداند که اصلاحطلبي چيست و اصلاحطلب کيست؟ چه آرمانها و آموزههايي را دنبال ميکند؟ اهدافش چيست و چه حدود و ثغور دارد؟ لذا تا زماني که اصلاحطلبان پاسخي براي اين پرسشها نداشته باشند کنش سياسي آنها ناقص خواهد بود و جامعه از آنها پشتيباني نخواهد کرد. شکست آنها در اسفند 98 نشان داد که گفتمان اصلاحطلبي به سياق سابق پاسخگوي نيازهاي امروز جامعه نيست و نياز دارد که روزآمد شود. فرصت يکساله مانده تا انتخابات 1400 زمان خوبي براي اين بازپروري و بازنگري است. اصلاحطلبان در اين يک سال ميتوانند تکليف نهادهايي مثل شوراي عالي سياستگذاري، عملکرد شوراي هماهنگي يا تشکيل پارلمان اصلاحات را مشخص کنند؛ براي نگاه جامعه محور برنامه تدوين کنند و از هماکنون به فکر بازيابي سرمايه اجتماعي باشند تا اگر شرايط و موقعيت براي کنشگري آنها در سال 1400 فراهم شد با حمايت سرمايه اجتماعي موفقيتهاي پيشين را تکرار کنند و اين بار نه با ائتلاف بلکه اصلاحطلبانه کليددار پاستور شوند.
به زودي تکليف شوراي عالي روشن ميشود
يک فعال سياسي اصلاحطلب در خصوص انتقادات به شوراي عالي سياستگذاري و آينده آن اظهار داشت: پس از انتخابات 98 با توجه به شرايط کرونايي که پديد آمد، شوراي عالي جلسهاي نداشته است، به نظر ميآيد در اينجا اشکالي وجود دارد از اين جهت که هم آقاي موسويلاري که استعفا دادند و هم آقاي دکتر عارف نميدانم چرا انگيزه تشکيل جلسه، جمعبندي و... را ندارند. ايلنا نوشت؛ سيدمحمود ميرلوحي گفت: ممکن است بعضيها تصور کنند که وظيفه و مأموريت شوراي عالي فقط ليست دادن بوده و حال که نتوانسته ليست بدهد، پس بهتر است کنار برود تا ببينيم براي سال 1400 چه سازوکار جديدي بايد طراحي کرد، اما اينطور که شوراي عالي در اين وضعيت بلاتکليف رها شود، راهحل مناسبي نيست. وي افزود: جريان اصلاحات بايد سازوکارهايي را که داشته است مرور کند، آيا شوراي هماهنگي احزاب توان و طاقت رساندن بار جريان اصلاحات به مقصد را دارد يا خير؟ خب؛ قبل از آن نداشت که اگر داشت منجر به تشکيل شوراي عالي نميشد. عضو شوراي عالي اصلاحطلبان بيان کرد: پيشبيني من اين است که انشاءا... بهزودي سازوکاري طراحي شده و تکليف شوراي عالي روشن ميشود، يا با اصلاحاتي ادامه پيدا ميکند يا جاي خود را به سازوکار کارآمدتر، مؤثرتر و عليالقاعده با نقص کمتر و پاسخگوتر نسبت به جريان اصلاحات خواهد داد. مير لوحي در خصوص ايده تشکيل پارلمان اصلاحات بيان کرد: پارلمان اصلاحات بايد يک نسخه مدرنتر، کارآمدتر، گستردهتر، عميقتر با کيفيتي بالاتر از شوراي عالي باشد نه عقبتر از آن، بايد حداقل دو گام جلوتر برويم و پارلمان اصلاحات را تشکيل دهيم که خود اين نهاد اگرچه نسبت به شوراي عالي دو گام به جلو محسوب ميشود اما همچنان دو گام ديگر تا تشکيل حزب اصلاحات باقي بماند، به عبارت ديگر از وضعيت فعلي تا تشکيل حزب فراگير 4 گام باقي مانده باشد بايد 2 گام تشکيل پارلمان اصلاحات و 2 گام ديگر تاسيس حزب اصلاحات باشد. عضو شوراي شهر تهران در خصوص نحوه ورود اصلاحطلبان به انتخابات 1400 تصريح کرد: جريان اصلاحطلب در سال 98 نشان داد که مساله و پياماش اين بوده که حاضر نشد به معدود افرادي که شوراي نگهبان تاييد کرده بود، تن بدهد و اعلام کرد که من بايد کانديداي اصلاحطلب و نيروي خودم را داشته باشم، به نظرم اين يک پيام روشن است و جاي ابهام وجود ندارد.